نگاهي به رمان داستان سياهكل، نوشتهي ناصر وحدتي
احمد زاهدي
رمان داستان سیاهکل شرح داستان گونه وقایع و رویدادهای سیاهکل در سال 1349 نوشته ناصر وحدتي است. و آنگونه كه وحدتي خود در پيش سخن كتاب آورده، داستان سياهكل طي پنج سال نوشته شده و اكنون پس از يازده سال به صورت كامل منتشر ميشود. اگرچه پيشتر فصل نخست يا كتاب اول در سال 1374 بهنام خوندشت و بخش دوم يا كتاب دوم در سال 1376 به نام روي خوش زندگي منتشر شده بودند.
تاثيرات و كاركرد يك رمان، از ديد ناصر وحدتي، در متن كتاب داستان سياهكل تعريف ميشود؛ در جاي كه ايرج نيري به راوي ميگويد: «رمان تو را براي پذيرش و شناخت بيشتر و بهتر آماده ميكند... از خامي و پوچي ميرهاندت...». و به راستي كه رمان داستان سياهكل نيز، خود چنين ميكند.
چنانچه اشاره شد، اين رمان از دو بخش تشكيل شده است. در بخش نخست بهنام خودندشت ـ انگونه كه وحدتي ميگويد بايد آنرا در زمرهي ادبيات بومي گيلان تلقي كنيم ـ روايتي بر اساس زندگي مردمان هشتاد سال پيش گيلان با آميزهيي از اخلاق، فرهنگ، موسيقي، رنگ، عشق و مرگ نوشته شده است.
اين بخش از كتاب با توصيف و تصوير كردن جزئيات بسيار و دقيقشدن در حالات و رفتار و آداب مختلف مردمان آن روزگار سياهكل و ديلمان، توانسته بسيار اثرگذارتر و ماندگار شود.
در رسمالخط اين بخش نيز تعدادي واژهي گيلكي اصيل كه كمتر معادل فارسي دارند ميخوانيم كه برگردان آن اصطلاحات در واژهنامهي كامل و دقيق انتهاي كتاب آورده شده است.
علاوه بر اين ناصر وحدتي دست به ابتكار جالبي زده است و در رمان داستان سياهكل، اغلب جملات فارسي را به لهجهي گيلكي نوشته است. يعني نخست فعل و سپس فاعل را بهكار برده است. مثل: «از اوج آسمان فرود ميآيند تا تن به آب بيجار بزنند و چوره كنند دانههاي برنجي را كه از كف شاليزار نتوانستهاند جمع كنند، گيله مردان و گيله زنان!»
شخصيتهاي كتاب اول، خوندشت ـ ستار، ریحان، بنفشه، داریوش، هیبت و صفر و حیدرخان دیلمی، کاسمار و پیلاقا ـ در كتاب دوم، روي خوش زندگي نيز امتداد يافتهاند؛ گويي رنج و آلام زندگي آنان بوده، راه حيدرخان كه با اعداماش متوقف مانده، بوده كه زيربناي رويدادهاي كتاب دوم را كه بيشتر حماسي و سياسيتر است ميسازد.
از آنجا كه ناصر وحدتي خود برآمده از متن همان زندگي و همان جغرافيايي است كه در كتاب آمده است، و داستان سياهكل به نوعي زندگي خود او و صدها مرد امروز ميانسال ديلماني است كه پدرشان ستار پاك و عاشقپيشه و مادرشان ريحان بردبار و نازنين بودند ـ مردان گيل و ديلم كه جز سختي تحميلي دوران نكشيدهاند و جز ستم ستمگران نديدهاند ـ داستان سياهكل رماني واقعي و تاريخي مينماياند.
در بخشی از رمان داستان سیاهکل آمده است: «ببینید جناب سرهنگ! اینجا گیلان است. رابطه مالک و رعیت در گیلان با هر جای دیگر ایران فرق دارد! اینجا رعیت مثل ارباب کلاه شاپو بر سر می گذارد، پوتین می پوشد. گاهی در خیابان آدم را می بیند، ندیده می گیرد و اعتنا نمی کند! این آدمها، همه آدمهای غیر ارباب، از آدم قلدر و زورگو نفرت دارند! یک جوری هم سعی می کنند به او بفهمانند که از آدم قلدر متنفر هستند!...».
به دليل اتكاي رمان به روايات تاريخي، در سراسر رمان با پاساژهاي بسياري مواجهيم كه چون داستانكهايي فرعي در تار و پود روايت اصلي تنيده شدهاند.
اما برخلاف نظر نويسنده در پيشسخن كتاب كه اين روايتها را در ذهن منتقدين جزم انديش بياعتنايي به كليشهاي كم جان و كهنهي فن داستان نويسي ميداند، اين خرده روايتها بسيار در دل روايت اصلي نشستهاند و ريتم كتاب را هرچه بهتر كاملتر كردهاند.
عليالخصوص در فصلي كه راوي براي همراهي با پيرزني از همشهرياناش تا تهران ميآيد و آنجا در هر خانهيي را براي پرسوجوي نشاني ميزنند، يك فردين را ميبينند، علاوه بر روايت سوررئاليستي جذابي كه دارد، انتقادي عميق و طبقاتي را نيز مطرح ميكند. و سينماي فيلم فارسي را مورد نقد قرار ميدهد كه رفتار و حركات مردم طبقهي متوسط به پائين جامعهي شهري ايران را با الگو سازي تيپيك فردين زير نفوذ كاذب خود قرار داده است. همه را مثل هم و همه را مثل فردين سينماي فيلمفارسي درآورده است.
با توجه به علاقهي ناصر وحدتي به سينما و همكارياش در چندين فيلم كوتاه و بلند، ميتوان رد پاهاي بيشتري از تاثيرات سينمايي در جاي جاي رمان ديد. در جايي ديگر از داستان ناصر وحدتي با شكلي ديگر انقاد خود را از وضعيت موجود آنزمان با استفاده از سينما بيان ميكند و مينويسد: «وقتي سينما به سياهكل آمد ديدم ناتالي وود در شكوه علفزار به راحتي دست وارن بتي را ميگرفت. اما اينجا من جرات نميكردم...»
استفاده از ترانهها و آوازهايي كه ناصر وحدتي نيز خود يكي از راويان مشهور آن در گيلان است. بر غناي بيشتر اثر افزوده است. و نگاه شاعرانهي وحدتي كه از قضا دستي نيز در شعر دارد ـ عليالخصوص ـ در پايانبندي درخشان داستان سياهكل، نثر رمان را غنايي و ماندگارتر ساخته است.
در كتاب دوم، روي خوش زندگي ناصر وحدتي راوي جريان چريكي سياهكل است. راويي زنده كه به قول ماركز زنده مانده تا روايت كند. روايت وحدتي در اين بخش كه خود از نزديك با آن درگير بوده، با كنار زدن شانههاي بسياري از آدمها، ورق زدن بسياري از كتابها، ورق پارهها و روزنامهها، مستند و مبتني بر تاريخ است.
در روي خوش زندگي، با زباني ديگر با الهمانهاي بيشمار به حضور و شكلگيري مدرنيته در گيلان پرداخته شده. آنجا كه ناصر وحدتي از كسبهي بازار و طبقهي متوسط شهرنشين جديد و مرفه مينويسد كه بهجاي خوانين گذشته نشستهاند و باز هم مناسبات استثمار را در لباسي جديد پس از اصلاحات ارضي باز توليد كردهاند، و غالب گيلهمردان و زنان همچنان در رنج و عذاب هستند؛ رندانه آن مدرنيسم را به نقد ميكشد، نقدي كه در گفتگوي راوي با ايرج نيري كه به گفتهي وحدتي عاشقترين انسان دوران خوش زندگي است، به وضوح ديده ميشود.
عباراتي مانند: «بيشتر مردم ما سواد ندارند! دست چپ و راستشان را بلد نيستند! كودتاي 28 مرداد آنقدر وقيح بود كه نسل دوم آن رويداد كه ما باشيم...» و «بعد از كودتاي 28 مرداد چنان ترس بر اين مملكت سايه افكنده كه انگار خاك مرده ريختهاند بر سر مردم!...» در بسط و تكميل نقد نويسنده بر دوران هجوم بيمارگونهي مدرنيتهيي كه مردم در لاي لولاهاي دروازهي موهوم آن له ميشدند؛ سمت و سوي نگاه نويسنده به آن جريان را نشان ميدهند.
با اين نگاه است كه كتاب دوم، روي خوش زندگي بيشتر درگير ايدئولوژي و با اشاره به نامها و رويدادهاي 19 بهمن ماه 1349 در سياهكل، سياسيتر است. اگرچه ناصر وحدتي با نثر غنايي خود و پاساژهايي كه خرده روايتهاي اين كتاب را تشكيل ميدهند و داستان زندگي شخصيتها را تكميل ميكند، توانسته ارزشهاي ادبي كتاب را تا حد بسيار زيادي حفظ كند.
دو بخش كتاب داستان سياهكل در حقيقت راوي تاريخ جغرافيايي محدو د از دوران دوار تاريخ معاصر است كه از مشروطيت تاكنون تكرار شده و تكرار شوندگي تاريخ را به زبان ادبيات بازگو ميكند. جغرافيايي محدود كه ميتواند با تعميم به تمامي اين سرزمين، روايتي نمونهوار باشد از تاريخ مبارزات مردم عليه استبداد شاهان. و هم روايتي است ادبي و هنرمندانه كه آدب و رسوم مختلف از ازدواج تا مرگ مردم گيلان و ديلمان را به رشتهي تحرير درآورده است.
رمان داستان سياهكل را موسسهي انتشارات نگاه در 320 صفحه و با تيراژ 1000 نسخه براي بار نخست در سال 1386 منتشر كرده است. كه با وجود قيمت 40000 ريالي اين كتاب تاكنون مورد استقبال بسياري از اهالي فرهنگ و ادبيات و خوانندگان رمان، بوده؛ چرا كه همانند نخستين جملهي آغازين كتاب داستان سياهكل : «پيشتر هم او را ديده بود.» هر خوانندهيي پيشتر هم اين كتاب را خوانده است. از خوندشت گذشته تا روي خوش زندگي را ديده است.