پیام سازمان چریكهای فدایی خلق ایران

به مناسبت سی و هفتمین سالگرد حماسه و قیام سیاهكل ‏

 

در شامگاه 19 بهمن سال   1349 يك گروه 9 نفره از انقلابیان کمونیست به پاسگاه ژاندارمري شهرك سياهكل(در استان گيلان) حمله كرده و با خلع سلاح آن، تولد جنبش نوین کمونیستی و جنبش پیشتاز فدايي را اعلام كردند.

رژیم شاه در واکنش به عملیات سیاهکل، به سرکوب گسترده روی آورد. رفقا مهدی اسحاقی و محمد رحیم سمایی طی عملیات پس از 19 بهمن به شهادت رسیدند و رفقا غفور حسن پور اصیل، علی اکبر صفایی فراهانی، احمد فرهودی، جلیل انفرادی، محمدعلی محدث قندچی، ناصر سیف دلیل صفایی، هادی بنده خدا لنگرودی، شعاع الدین مشیدی، اسکندر رحیمی مسچی، محمدهادی فاضلی، عباس دانش بهزادی و هوشنگ نیری در بیدادگاههای نظامی به اعدام محکوم و در روز 26 اسفند همان سال به جوخه های اعدام سپرده شدند.

طي سالهاي  1349 تا قيام بهمن سال 1357، بسياري از رفقاي دلير فدايي و منجمله تمامی رهبران و پیشنازانش در مبارزه برای آزادی جان باختند. ما در سي و هفتمین سالگرد حماسه و قيام سياهكل ياد و خاطره همه ي آن زنان و مردان دلير را گرامي مي داريم.

مشعلي كه چریکهای فدايي در سياهكل برافروختند، عليرغم گذشت 37 سال و با وجود فراز و نشيبهاي بسيار، هنوز شعله ور است.

چریکهای فدایی با تئوری و عمل انقلابی خود قفسها را در هم شکستند، دیوارهای ضخیم مکتب سازان بی عمل را ویران کردند و  نقاب از چهره شریعت پردازان فرصت طلب  برداشتند.

پژواک پیکاری که پیشتازان جنبش فدایی آن را آغاز کردند، با سرعت بخشهای وسیعی از جامعه ایران را برگرفت و دیری نپائید که آگاهترین و پیشروترین زنان و مردانی که قلبشان برای آزادی و سوسیالیسم می طپید به گرد سازمان چریکهای فدایی خلق ایران جمع شدند و با آگاهی به ارزش راهی که در آن قدم گذاشته بودند، آماده بودند تا هزینه آزادی را با تمام جان و هستی خود بپردازند و در نتیجه جنبش پیشتاز فدایی عليرغم بسياري از كمبودها، خطاها و انحرافهایش، در استانه قیام بهمن 1357 توانست به يك سازمان بزرگ با پايگاه توده اي گسترده تبديل شود.

بیهوده نیست که اکنون هم با گذشت 37 سال از آن رویداد تاریخی و با وجود کشتارهای هولناک و پیگردهای بربرمنشانه که مایه ننگ بشریت است، مدافعان جهل و ستم و نظریه سازان حاکمیت استبدادی مذهبی می کوشند تا سیمای این حرکت بزرگ را مخدوش کنند.

کسانی که برای توجیه بی عملی خود سالها به ردیه نویسی برای نفی جنبش انقلابی مشغول هستند باید به این سوال پاسخ دهند که دلیل استقبال توده ای از جنبش فدایی در آستانه انقلاب بهمن چه بود و چرا از همان ابتدا نیروهای ارتجاعی با شدت با این جنبش به مخالفت پرداختند.

در همان زمان آیت الله خمینی در مخالفت با جنبش نوین کمونیستی در ایران و در منطقه با ادبیات خاص خود هشدار داد و گفت:«باید حادثه سازیها و شایعه پردازیهایی که در ممالک اسلامی برای تحکیم اساس حکومت استعماری است بررسی دقیق کنید، نظیر حوادث ترکیه و حادثه سیاهکل.» در شرایط پس از قیام بهمن و به قدرت رسیدن رژیم ولایت فقیه و به ویژه در سالهای اخیر که جنبش کمونیستی ایران پس از سرگوبهای گسترده سالهای دهه 60 بار دیگر از خاکستر خود برخاسته است، دستگاههای اطلاعاتی و گفتمان سازی جمهوری اسلامی در کنار سرکوب، زندان و سکنجه می کوشند تا با انتشار انبوهی به اصطلاح «تحلیل و تحقیق» به مخدوش کردن چهره جنبش کمونیستی طی سالهای پیش از انقلاب بپردازند.

آنان می دانند که غلبه بر بحران کنونی در جنبش کمونیستی ایران بدون برخورد علمی با شکلگیری و پبشرفت جنبش پیشتاز فدایی در سالهای قبل از قیام بهمن امکانپذیر نیست و از همین نگاه می کوشند تا با انتشار تحلیهای غلط و اطلاعات مخدوش و تقلبی نسل جوان کشور را که به کمونیسم تمایل پیدا می کنند را از آگاهی درست به پیشینه این جنبش باز دارند. نیروهای ارتجاعی و دشمنان آزادی، صلح و سوسیالیسم با عربده جویی مشمئزکننده  و با شیوه های معركه گیران و رمالها دم از نابودی چپ و بی بدیل بودن لیبرالیسم عنان گسیخته جدید دم می زنند تا نظام دینی حاکم بر کشور ما را بی بدیل جلوه دهند. واقعیت این است که در شرايط حساس و پيچيده پس از قیام بهمن 1357 كه يك رژيم مذهبي با جنبش توده اي به قدرت رسيد، سازمان ما به علت فقدان يك خط مشی درست و در فقدان رهبران هوشيار، صادق و انقلابي و به علت مناسبات ضد دمكراتيك درون تشكيلات که منجر به انشعابهای گوناگون شذ،نتوانست نقش يك سازمان پيشرو، جدي و مداخله گر را اجرا كند. این ضعفهای اساسی نه به علت خط مشی سازمان در سالهای پیش از انقلاب بهمن که به علت عدم توانایی در تطابق با شرایط در حال تحول بود. درس آموزی از تجربه گذشته جنبش پیشتاز فدایی و درک شرایط جدید در ایران و در سطح جهان تنها راهی است که می تواند جنبش کمونیستی ایران را در جایگاه واقعی خود قرار دهد. ما با این امید تلاش می کنیم و همه ی مدافعان راه صلح، آزادی و سوسیالیسم را به تلاش برای غلبه بر بحران درون جنبش کمونیستی ایران فرا می خوانیم.

 

زنان و مردان مبارز و مقاوم ایران زمین

كشور ما در يكي از حساسترين و البته بحراني‌ترين لحظات تاريخ خود قرار دارد. رژيم حاكم بر ايران بار اين بحران را بر دوش مردم ستمديده كشور ما قرار داده است.

طي يك سال گذشته رژيم استبدادي مذهبي ولايت فقيه و تمامي دسته بنديها و باندهاي دروني آن نشان دادند كه وقتي مسأله سركوب و مقابله با جنبش ترقيخواهانه مردم ايران مطرح است، همگي اين جناحها و دسته بنديها، اتفاق نظر و وحدت عمل دارند. اكنون كه مردم ايران با عزمي راسخ در صددند تا انتخابات غیر آزاد، غیر عادلانه و فرمایشی دوره هشتم مجلس ارتجاع را به سخره گرفته و آن را تحریم کنند، جناحهای شریک در قدرت و ثروت می کوشند تا مردم را وارد این نمایش کنند.

آقایان رفسنجانی، خاتمی و کروبی علیرغم دهنکجی ولی فقیه به آنان و رد صلاحیت گسترده طرفدارانشان در نشست اخیر خود بیش از هر چیز شرکت در نمایش انتخاباتی را توصیه می کنند. این آقایان بهتر از همه می دانند که تمامي نمایشهای انتخاباتی در این نظام ارتجاعی بر اساس سرسپردگي به اصل ارتجاعي ولايت فقيه برگزار خواهد شد و تازه میزان این سرسپردگی نیز بستگی به شرایط از جانب ولی فقیه تعیین و از طریق نظارت استصوابی شورای نگهبان به اجرا در می آید.

طی دوسال گذشته و با به قذرت رساندن پاسدار احمدی نژاد، تقشه ولی فقیه نظام نظامی-امنیتی کردن هرچه بیشتر تمامی ارکان قدرت بوده و برای همین منظور دست رد به سینه شرکای قبلی می زند و در مقابله با بحران داخلی و جهانی نظام به سیاست انقباصی متوسل می شود. از همین روست که امروز اکثریت مردم ایران بیش از بیش به این نتیجه رسیده اند كه با وجود استبداد مذهبي ولايت فقيه، هيچ تحول سياسي، اجتماعي و اقتصادي به سود آنان اتفاق نخواهد افتاد و هم از اين روست كه جنبش تحريم به يك نيروي عظيم و غير قابل انكار تبديل شده و هر سياستي كه از اين رژيم و يا هريك از جناحهاي آن پشتيباني كند، عليه عاليترين مصالح و منافع مردم ايران گام برداشته است.

نمایش انتخاباتی آتی در نظام ولایت فقیه تضادهای درونی هرم قدرت را با شدت و حدتی بیشتر شعله ور می کند و افراد بیشتری از حکومت را به خارج از دایره قدرت پرتاب می کند و آنان را در مقابل هم قرار می دهد. از هم اکنون روشن است که رژیم بحران زده حاکم با این انتخابات فرمایشی نمی تواند بر بحران و بن بستی غلبه کند و  در چنین اوضاع بحرانی تنها راه برای مردم ایران تغیر نظام استبدادی مذهبی حاکم است.

ولی فقیه نظام برای جلوگیری از سرنگونی میلیاردها دلار صرف پروژه اتمی و صدور بنیادگرایی و تروریسم در خاورمیانه و آشوبگری در عراق می کنند. اعلام جنگ ولایت خامنه ای با مردم ایران و جامعه جهانی در سال گذشته ابعاد جدیدی پیدا کرده است.

چوبه های دار در گوشه و کنار ایران و دستگیریهای گسترده نشان دهنده ترس و وحشت رژیم از جنبش رو به رشد مردم است.

در حالی که در توازن قوای کنونی هیچ چشم انداز جدی برای تغیر درونی رژیم و تفیر رفتار آن وجود ندارد و در شرایطی که این سیاست در عرصه بین المللی از نفس افتاده و در عمل به سیاست تقویت ارتجاع حاکم و صلح و سازش با نظام سرکویگر تبدیل شده است و در شرایطی که هیاهوی جنگ مداخله گرانه خارجی رنگ باخته و چشم انداز چنین جنگی به ویژه پس از گزارش سازمانهای اطلاعاتی آمریکا، بیش از گذشته غیر واقعی به نظر می رسد، راه حلی که ما و شورای ملی مقاومت ایران بر آن تاکید كرده و در راه آن مبارزه می کنیم یعنی تغییر از طریق مردم ایران و نیروهای مقاومت روز به روز دست بالا پیدا می کند. ‏واقعیت این است که تحقق آزادی و حاکمیت ملی و دست یابی مردم ایران به دموکراسی و عدالت و پیشرفت تنها از طریق چنین راه حلی میسر است و در کانون این راه حل شورای ملی مقاومت ایران قرار دارد.

در شهریور ماه سال 1382 ما تاکید کردیم: «با هرگونه دخالت نظامی خارجی و هرگونه جانشین سازی كه اراده آزاد مردم ایران برای تحقق حاكمیت ملی را نفی كند، مخالفیم.» (گزارش سیاسی، مصوب شورای عالی سازمان، 28 شهریور 1382) در همین سند وظایف ما در عرصه جهانی چنین اعلام شده است: «فعالیت گسترده در خارج از ایران و استفاده از همه ی امكانات جهانی (مراجع بین المللی- دولتها- سازمانهای اجتماعی- نهادهای مدافع حقوق بشر- و...) بر اساس حفظ استقلال و رعایت موازین و اسلوبهای شناخته شده بین المللی در جهت هرچه منفرد كردن استبداد مذهبی حاكم بر ایران و گسترش مبارزه مردم برای سرنگونی رژیم.»

در مهر ماه 1385 پنجمین اجلاس شورای عالی سازمان چریکهای فدایی خلق ایران این موضع را تائید کرد و در قطعنامه شورای عالی سازمان گفته شد که:«مردم ایران در صورتی که کشورهای جهان در قبال مبارزه آنان با رژیم حاکم سیاست بی طرفی اتخاذ کنند، خود با آن تعین تکلیف می کنند، امر تغییر جمهوری اسلامی و تعیین نظام آینده ایران تنها به عهده مردم ایران است و فشارهای خارجی فقط می تواند به عنوان عامل کمک کننده باشد. از این رو ما خواستار فشار سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک بر رژیم ایران از طرف مراجع بین المللی- دولتها- سازمانهای اجتماعی- نهادهای مدافع حقوق بشر- و ... بوده و از تحریم رژیم ایران در زمینه های نظامی و تکنولوژیهای دارای مصارف چندگانه، سیاسی و دیپلماتیک و تحریم نفتی (به جز در مواردی که به تهیه آذوقه، دارو و مایحتاج عمومی مردم ربط دارد) حمایت می کنیم. کشورهای بزرگ تا کنون با مراودات اقتصادی خود به استبداد مذهبی حاکم بر ایران یاری رسانده اند. رژیم با پشتیبانی مالی و اقتصادی کشورهای بزرگ امپریالیستی و با هدر دادن منابع ملی مردم ایران به سرکوب گسترده مردم ایران مبادرت ورزیده است. از این رو ما خواستار آن هستیم که کشورهای طرف معامله با رژیم ایران همه ی روابط اقتصادی خود را مشروط به رعایت حقوق بشر از جانب آن کنند.

ما خواستار توقف کامل تمامی عملیات و اقدامات رژیم ایران در زمینه اتمی می باشیم. گرچه سازمان ما بنا به دلایل گوناگون اقتصادی و زیست محیطی مخالف استفاده از انرژی اتمی است اما معتقدیم که مردم ایران در یک شرایط دمکراتیک و با توجه به طرح آزادانه نظرات کارشناسانه در این زمینه، باید در مورد استفاده و یا عدم استفاده از انرژی اتمی تصمیم گیری کنند.»

اکنون نیز ما ضمن تاکید بر این مواضع و ضمن رد هرگونه مماشات، صلح و سازش با ارتجاع حاکم بر ایران، جامعه جهانی را به فشار بر رژیم ایران برای رعایت حقوق بشر و حقوق شهروندی مردم ایران فرا می خوانیم.

ما خواستار اقدام بیدرنگ نهادهای بین المللی برای بازدید از زندانهای ر‍ژیم ایران و ملاقات با زندانیان سیاسی که تحت سخت ترین شرایط مقاومت می کنند هستیم. ما خواستار آزادی تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی و برچیدن مجازاتهای وحشیانه ‏سنگسار، قصاص، قطع اعضای بدن و اعدام در ایران هستیم.‏

ما شکنجه و قتل زنده یاد زهرا بنی يعقوب در زندان همدان و شکنجه و قتل زنده یاد ابراهيم لطف الهی در زندان سنندج را محکوم می کنیم و با اندوه زیاد خود را در غم خانواده و دوستان این مبارزان شریک می دانیم.

ما از مبارزه به حق كارگران، مزدبگيران و كاركنان شركتهاي دولتي و خصوصي عليه نظام حاكم و  سرمايه داري عنان گسيخته كه تعرض به سطح زندگي و معيشت مردم را گسترش بي سابقه داده حمايت مي كنيم.

ما از خواست كارگران ایران برای حق اعتصاب و حق ایجاد تشكلهای مستقل كارگری و نظارت سازمان بین المللی ‏كار بر حقوق كارگران ایران حمایت می كنیم و همبستگی خود را با مبارزه كارگران و مزدبگیران ایران اعلام می كنیم.‏

ما از کمسیون حقوق بشر ملل متحد، از سازمان جهانی کار، از همه ی سنديکاها و اتحاديه های کارگری در سراسر جهان می خواهیم که از مبارزه  کارگران و مزدبگیران ایران برای ایجاد تشکیلات مستقل کارگری حمایت و پشتیبانی کرده و  رژیم حاکم بر ایران را به خاطر نقض قوانین مربوط به حقوق کار و دستگیری فعالان کارگری محکوم کنند.

سازمان چریکهای فدایی خلق ایران در آستانه سالگرد قیام بهمن 1357 و در آغاز سی و هشتمین سال حیات خود به تمامى زنان و مردان میهنمان كه براى آزادى، دموكراسى، صلح و پیشرفت، عدالت و جدایى دین از ‏دولت و ، نابودى ستم جنسى، مذهبى و ملى مبارزه مى كنند درود مى فرستد و خاطره تمامى كسانى كه در راه تحقق خواستهاى ترقیخواهانه مردم ایران جان باختند را گرامى مى دارد.

ما كارگران، مزدبگیران، كارمندان، معلمان، دانشجویان، دانش‌آموزان، زنان، جوانان و روشنفكران ایران را به تحریم گسترده انتخابات ضد دمکراتیک و فرمایشی مجلس ارتجاع فرا می خوانیم.

ما مردم ایران را به مبارزه  علیه استبداد، جهل و تبعیض فرا می خوانیم. ما همه ایرانیان ترقیخواه را به اتحاد و مبارزه برای ایجاد جبهه همبستگی به منظور سرنگونی رژیم استبدادی مذهبی ولایت فقیه و تمامي دسته‌بنديها و باندهاي دروني آن و ‏ایجاد یك جمهوری سكولار، دموكراتیك و مستقل فرا می‌خوانیم.‏

سازمان چریکهای فدایی خلق ایران

15 بهمن 1386