رویداهای هنری ماه (آذر ۹۷)

فتح الله کیائیها

 

سرسخن

موزه هنرهای معاصر اهواز رستوران می شود و هنرمندان دست به کمپین اعتراضی، روزه سکوت می گیرند. راستی چه خبر شده است؟ راستی ارزش و اعتبار قلم و هنر به کجا رفته است و داشتن سفره ای رنگین و کوتاه مدت چه بر سر شخصیت انسانی و آزادگی هنرمندان وطنی آورده است؟ آیا در اینجا هم دست استکبار و آمریکای جنایتکار در کار است؟ آیا خصوصی سازی پایگاههای هنری معاصر هم حاصل تحریمهاست؟ به خلاصه گزارشی کوتاه اما دردناک از "ایلنا" توجه کنید:

"شهریور سال ۹۴ بود که خبر واگذاری موزه هنرهای معاصر اهواز به مدت هفت سال به بخش خصوصی منتشر شد؛ خبری که قرار بود بعد از آن از فعالیت بخش خصوصی و رونق موزه هنرهای معاصر اهواز حکایتها داشته باشد، اما امروز بعد از گذشت سه سال، خبرها از خاموش شدن برقها، وضعیت بد گنجینه و تبدیل موزه هنرهای معاصر اهواز به سالن عروسی حکایت دارند؛ شیوه دیگری از خصوصی سازی که در حوزه هنر انجام شده است.

"ناصر چنانی، معاون هنری سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان، گفت: "موزه کاملا غیرفعال است و نه تنها برق ندارد، بلکه وضعیت آثار گنجینه نیز نامناسب است و گفته می شود که حتا سیستم تهویه و خنک کننده موزه فعال نیست که قطعا در چنین شرایطی آثار ارزشمندی که در گنجینه نگهداری می شوند، آسیب خواهند دید."

"گفته می شود، درهای موزه به روی هنرمندان و مسوولان هنری بسته شده است و سرمایه گذار خصوصی درصدد برگزاری رویدادهای غیرمرتبطی همچون سمینار دندانپزشکی، جشن عروسی و... در آن برآمده است که البته در کنار این رویدادها، راه اندازی رستوران نیز ملغمه دیگری برای موزه هنرهای معاصر اهواز به پا کرده است."

 

ادبیات

 

چهارمین دوره جشنواره شعر شاملو برگزار شد

چهارمین دوره از جایزه شعر شاملو چهارشنبه ۲۱ آذر در باغ موقوفات دکتر محمود افشار برگزار شد. آیدا سرکیسیان، همسر احمد شاملو، یکی از برگزار کنندگان اصلی این جایزه است.

در مراسم پایانی چهارمین دوره این جایزه که روز چهارشنبه، ۲۱ آذر ماه در کانون زبان پارسی برگزار شد، مجموعه شعر "خط سیاه، متروی لندن"، سروده علیرضا آبیز (کتاب فانوس) به عنوان برگزیده معرفی شد.

همچنین "اسفندیاری در چشم چپ"، سروده آنا رضایی (نشر هشت)، "نامه هایی از کازابلانکا"، سروده شهریار بزرگ مهر (انتشارات آنیما) و "بی نظمی"، سروده آرمین یوسفی (نشر چشمه) به عنوان آثار شایسته تقدیر معرفی شدند.

نشر چشمه، موسسه انتشارات نگاه، انتشارات مازیار، کتاب پارسه و نشر ثالث امسال از برگزاری چهارمین دوره جایزه شعر شاملو حمایت کردند.

در بخشی از برنامه، بابک احمدی سخنرانی کرد و جایی لابه لای حرفهایش گفت: "خوب شد شاملو رفت. خوب شد که رفت و هفت هشت سال حکومت احمدی نژاد را ندید. بعدش را هم ندید. دزدیهای حاکمها را ندید. گرسنگیهای پایینهای جامعه را ندید. ندید جوانهایی دنبال مومیایی رضاشاه افتادند. خوب شد رفت و این روزهای نکبت بار را ندید."

 

یک داستان هدیه توست

در آلمان به مناسبت روز جهانی کتاب، هر سال مراسمی تحت عنوان "به تو یک داستان هدیه می کنم" برگزار می گردد که طی آن یک میلیون و ۲۰۰ هزار نسخه از یک داستان تخیلی میان دانش آموزان پخش می شود.

برای تحقق این امر "بنیاد کتابخوانی" آلمان پیش قدم است. برنامه "به تو یک داستان هدیه می کنم" با تلاش مشترک چند بنیاد شکل گرفته است: بنیاد کتابخوانی، انجمن کتاب فروشان آلمان، پست آلمان، انتشاراتی cbj ویژه کودکان و نوجوانان و کانال دوم تلویزیون آلمان ZDF.

دانش آموزان علاقمند به دریافت کتاب می توانند برای شرکت در مراسم از طریق اینترنت نام نویسی کنند.

کتاب اهدایی امسال رمان تخیلی "قاره پنهان" نوشته "تیلو" است و آموزگاران کلاسهای چهارم و پنجم تا ۳۱ ژانویه آینده فرصت دارند که آن را برای دانش آموزان خود سفارش دهند. سپس دانش آموزان می توانند کتاب خود را از ۱۵ تا ۲۹ آوریل با ارایه برگه سفارش، در کتابفروشی محل خود به صورت رایگان دریافت کنند.

از کتابی که هر سال برای هدیه به دانش آموزان در نظر گرفته می شود، هر بار یک میلیون و ۲۰۰ هزار نسخه منتشر می شود و این بالاترین تیراژ در بازار کتابهای رده کودکان و نوجوانان است.

 

رکورد شکنی میشل اوباما

طبق آمار منتشر شده، کتاب "میشل اوباما شدن" در مدت ۱۵ روز دو میلیون نسخه در آمریکا و کانادا فروش داشته است.

انتشارات پنگوئن، ناشر این کتاب گفته است کتاب خاطرات خانم اوباما به جز آمریکا و کانادا در استرالیا، بریتانیا، فرانسه، آلمان، کره جنوبی و آفریقای جنوبی هم پرفروش بوده است.

این کتاب، دریچه ای است به زندگی شخصی خانم اوباما پیش و پس از ورود به کاخ سفید. او اولین بانوی اول آمریکایی آفریقایی تبار بود. باراک اوباما، همسر وی، هم اولین رییس جمهوری سیاه پوست آمریکا به شمار می رفت.

خانم اوباما در این کتاب به مشکلات ازدواجش از جمله سقط جنین اشاره کرده است. او گفته است چطور پس از دو بار حاملگی بی سرانجام، با لقاح مصنوعی بچه دار شدهاست.

خانم اوباما در این کتاب همچنین از دونالد ترامپ انتقاد کرده و گفته است هرگز او را به خاطر گفتن این که شوهرش متولد آمریکا نبوده و به همین خاطر رییس جمهوری مشروعی نیست نمی بخشد. خانم اوباما گفته است این کار آقای ترامپ خانواده او را در معرض خطر قرار داده بود.

 

سینما

 

کابل شهری در باد

داوران جشنواره سینمایی "ایدفا" این بار به فیلم مستند و طولانی "کابل شهری در باد"، به کارگردانی ابوذر امینی روی خوش نشان داده و او را برنده نهایی جایزه هیات داوران معرفی کردند.

این فیلم که در افغانستان ساخته شده، از نادر فیلمهایی است که هم در افتتاحیه جشنواره اکران شد و هم جایزه ویژه داوران را بدست آورد. چنین دستاوردی در تجربه جشنواره معتبر ایدفا کم سابقه بوده است. با این حال، ابوذر همه برداشتها و گفته های خود از این شهر را تمام نکرده است. او می گوید فیلم سوم او نیز در باره کابل است.

فیلم ساختن در کابل برای هر فیلمسازی همراه با ریسکهای جانی است، اما برای فیلمسازی که پا به پای قهرمانهای خود که مردمان معمولی این شهر هستند می رود، انگار ترسی وجود ندارد و هیچکدام از سختیها و نگرانیها تا کنون نتوانسته او را در اروپای امن نگه دارد. او هر بار که به کابل برگشته، با امید دیدن بهبودی در روزگار قهرمانهای خود بوده، اما آن طور که می گوید، همواره بدبین و اندوهگین برمی گردد.

فیلم "کابل شهری در باد" داستان چند شهروند عادی کابل را روایت می کند که در سایه جنگهای مداوم داخلی به روزگار خود ادامه می دهند. با این که در این فیلم صحنه ای از جنگ یا انتحاریهای شهر نمی بینیم، اما بوی و رنگ جنگ را در سر و صورت و زندگانی قهرمانهای این فیلم دیده می شود.

پس از پایان فیلم، این سوال در ذهن تماشاچی خانه می کند که آیا باد عنصر نمادین از هستی مردمان این شهر و آینده خاکپوش آن است؟ و مزارهای در خاک فرو نشسته و آسمانی آغشته در ریگهایی که باد به هوا کشانده و صورت شهر را با سیرت آن همسان کرده است؟ آیا این فیلمی بدبینانه از آینده بهتر کابل نشینان است؟

 

صف آرایی هنرمندان آزاد اندیش در مقابل دولت اسراییل

یک لایحه قانونی در اسراییل قصد دارد حمایت از هنرمندان را به پیروی آنها از سیاست دولت مشروط کند. هنرمندان این اقدام را نوعی نظارت بر خلاقیت هنری دانسته و به آن اعتراض کرده اند.

در اسراییل برخی از سیاستمداران حاکم به نظارت بر آفرینش هنری و کنترل هنرمندان گرایش دارند. آنها عقیده دارند که هنرمند تنها در صورتی می تواند از حمایت مالی دولت برخوردار شود که به خط مشی دولت وفادار باشد.

"میری رگف"، وزیر فرهنگ اسراییل، یکی از سیاستمداران راستگرای کشور و از حزب "لیکود" است که معتقد است افراد و گروههای منتقد دولت نباید از حمایتها و امکانات مالی دولتی استفاده کنند. او به ویژه با هنرمندان سینما و تئاتر که در آثار خود از حقوق فلسطینیها دفاع می کنند، مخالف است و کارهای آنها را "تبلیغ تروریسم" و ترویج خشونت می داند. یکی از نخستین اهداف میری رگف محدود کردن فعالیت هنری "تئاتر یافا" در تل آویو است که فعالیت هنری آن در راستای استیفای حقوق فلسطینیها و اعراب اسراییل است.

بسیاری از هنرمندان سرشناس اسراییل به این لایحه قانونی اعتراض کرده و پارلمان کشور را به رد آن فرا خوانده اند. تا کنون بیش از ۲۸۰۰ نویسنده و هنرمند این فراخوان را امضا کرده اند.

در کنار هنرمندان، بسیاری از شخصیتهای سیاسی و اجتماعی اسراییل نیز مخالفت خود را با لایحه یادشده ابراز کرده و آن را مغایر با آزادی بیان دانسته اند. به نظر آنها وزارت فرهنگ و هنر کشور باید بدون توجه به محتوای آثار هنری به حمایت مالی از آنها ادامه دهد.

یکی از نامدارترین مخالفان لایحه قانونی، "تزیپی لیونی"، وزیر خارجه پیشین اسرایيل، است. خانم لیونی درباره قانون یاد شده می گوید: "فرهنگی که از سوی دولت کنترل شود، دیگر فرهنگ نیست و تبدیل به تبلیغات می شود."

 

موسیقی

 

داستان شخصیتهای درد و رنج کشیده در اپرای الکترا

اپرای "الکترا" ساخته ریشارد اشتراوس به تازگی به اپرای "لاسکالای" میلان بازگشته است.

لاسکای میلان به مناسبت پنجمین سالگرد مرگ "پاتریس شرو" (۲۰۱۳-۱۹۴۴ میلادی) کارگردان اپرای الکترا، میزبان این اجراست. پاتریس شرو کارگردان تئاتر بود و با آنکه زمینه کارش موسیقی نبود، اثر ریشارد اشتراوس را با اجرایی خارق العاده اجرا کرده است. آهنگساز آلمانی قرن ۱۹ و ۲۰ این اپرا را براساس تراژدی الکترا ساخته است. مضمون اصلی الکترا کینه و انتقام جویی است. در این اثر یک قتل موجب قتلی دیگر می شود. "ریکاردا میربریت"، خواننده آلمانی اپرا، درباره اجرای این نقش می گوید: "آنچه در این اپرا دوست دارم، مضمون انتقام و افکار انتقام جویانه است که در مونولوگهای الکترا دیده می شود. الکترا دستخوش احساسات گوناگون و بسیار متفاوت می شود."

 

"باید صدای نسل خاموش باشم"

شادی امینی، خواننده ای است که برای مخاطب موزیک این روزها نامی شناخته شده است. او فعالیت حرفه ای خود را در سال ۲۰۱۲ با تک آهنگ "تختخواب" آغاز کرد. پس از آن یک آلبوم به نام "بازی" و چندین تک آهنگ را منتشر کرد که هر کدام بازخوردی قابل توجه در بین مخاطبان موسیقی داشته اند. او فارغ التحصیل مهندسی شهرسازی از دانشگاه هنر و دانشجوی هنرهای تصویری در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی است.

برای او پرداختن به مسایل اجتماعی و نشان دادن صدای خاموش اقلیتها در درجه بالایی از اهمیت قرار دارد. با نگاهی اجمالی به آثارش می توان او را خواننده ای نامید که سعی دارد صدای اعتراض نسل خود باشد و اینک او با آلبوم "آوای زن" دوستدارانش را شگفت زده کرده است.

او در باره نوع نگاه خود و آثاری که می آفریند می گوید: "وظیفه خودم می دانم که حرفهایی را بزنم که شاید داخل ایران به دلیل محدودیتها مجال بروز و حضور ندارند. حالا که خارج از ایران هستم، فرصت دارم که از آزادی ام بهره ببرم و حرفم را بزنم تا شاید صدای آنهایی باشم که نمی توانند از فشار و محدودیتها بگویند. باید صدای نسل خاموشی باشم که به عناوین مختلف حق زندگی آزادانه و بی دغدغه را نداشتند. من به هیچ وجه خودم و دردهایم را فراموش نکردم و هرگز خودم را جدا از ایران و ایرانی بودنم حس نمی کنم. هنوز اخبار و تحولات ایران را به‌‌ شدت پیگیری می کنم و وظیفه خودم می دانم که راجع به آنها بیشتر بدانم و واکنش نشان دهم. ترجیح می دهم مخاطب کمتری داشته باشم، اما کسانی من را دنبال کنند که دغدغه های مشترکی داریم."

 

(منابع: یورونیوز، دویچه وله رادیو زمانه، ایلنا، جنگ خبر)

 

منبع: نبرد خلق شماره ۴۰۶، شنبه اول دی ۱۳۹۷ – ۲۲ دسامبر ۲۰۱۸

 

 بازگشت به نبردخلق

بازگشت به صفحه اول