ما هم بچه های ایرانیم

م . وحیدی

 

سلام    

ما دانـش آموزان مدرسه ایران درسیـستان و بلوچستان هستیم. چنـد وقت پیش اینجا سیل آمد و همه چیزمان زیر آب رفت. حتی رختخواب مـان هـم خیس خیس شـد و  دیگر نمی توانستیم از آنها استفاده کنیم.

سـیل که آمد منتـظربودیم دولت به ما کمک کند؛ اما کسی نیامد. فـقط برخی مردم از شهرهای مختلف آمدند اینجا و برایمان خوراک و لبـاس آوردند که آن هـم بـه اندازه کافی نبود. یک بارهم بعضی از نمایندگان مجلس آمدند اینجا باما عکس گرفتند و رفتند ولی کمکی نکردند.

ما اینجا امکانات تحصیل و آموزش نداریم. مثلا همین مدرسه، میز و نیمکت کافی و حتی یک معلم ثابت که به ما درس بدهد ندارد.

یک «سربازمعلم» داریم که هفته ای دو سه روز می آید اینجا درس می دهد و می رود و به قول خودش آموزش معلمی ندیده و نمی داند چطور درس بدهد.

یاد گیری زبان فارسی برای ما مشکل است و سخت یاد می گیریم. ما دوست داریم به زبان خودمان بنویسیم و صحبت کنیم. ما بلوچ هستیم ولی زبان مادری مان به رسمیت شناخته نمی شود و دولت به خیلی از ما شناسنامه نمی دهد. بعضی از بچه های روستای ما چون شناسنامه ندارند، نمی توانند به مدرسه بیایند.

روستاهای ما حـمام ندارند و برای همین بعضیها سرشان شپش زده است و مـجبور شده اند سرشان را از ته بتراشند.      

هر روز در کلاس ما چند نفر غش می کنند. چون صبحانه و شام نمی خورند. یعنی  ندارند که بخورند. مـا روزی دو وعـده غــذا می خوریم. آن هم بیشـتر نـان و ســبزی و یـا سیب زمینی است.

اینجا دخترها تا کلاس چهارم و یا پنجم درس می خوانند و بعد آنها را شوهر می دهند. ما دانش آموزان مدرسه سیستان و بلوچستان، ایران  را خیلی دوست داریم. 

 

 

تصحیح و پوزش

در شماره ۴۲۲ نشـریه نـبرد خـلق  مطـلبی از من تـحت عـنوان « فتـح اویـن ...» درج شده بود که در آن نام «شاندروپتوفی» را به اشتباه «آندرو پتوفی» نوشته بودم که بدینوسیله ضمن  عذرخواهی تصحیح می شود.  

م. وحیدی

 

منبع: نبرد خلق ۴۲۳، آدینه ا فروردین ۱۳۹۹ ـ ۲۰ مارس ۲۰۲۰

 بازگشت به نبردخلق

بازگشت به صفحه اول