مافیای شهرداری

کامران عالمی نژاد

 

جمهوری اسلامی باری دیگر، فساد، بی لیاقتی و ناکارآمدی خود را در برابر حوادث گوناگون، با وجود ادعاهای بی اساس رهبر رژیم، دولتمردان و تفنگدارانش در مورد آمادگی کامل در مقابل تهدیدات و حملات "دُشمن"، با صدای مهیب انفجارات و آتش سوزیهای پی در پی در نقاط مختلف کشور به گوش همگان رساند.

نصایح و توصیه های علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، در مورد "رکورد شکنی"، جامه عمل به تن کرده و روز به روز زندگی مردم را با چالشهای بزرگتری روبرو می کند، مردم به تنگ آمده بی آنکه خود نقش تعیین کننده ای در این چرخه جهنمی داشته باشند، ناخواسته در مشکلات پر شمار و در هم تنیده رژیم به بازی گرفته می شوند و دار و ندار خود را در قماری می گذارند که رژیم، از قبل کارتها را به نفع خود چیده است.

شیوع بی سابقه ویروس کرونا در کشور، سقوط بی سابقه ارزش پول ملی، انفجار در پارچین، آتش سوزی در کلینیک پزشکی سینا اطهر، انفجار در تاسیسات هسته ای نطنز، آتش سوزی در شیراز، آتش سوزی در بخشی از نیروگاه "شهید مدحج زرگان" در حومه شهر اهواز، همچنین آتش سوزیهای سلسله وار در جنگلها، تنها بخش از اتفاقاتی بودند که در مدت یکماهه اخیر در کشور رُخ داده است. این همان رکوردی است که علی خامنه ای به کرات از آن نام می برد.

 

در شامگاه روز سه شنبه ۱۰ تیر، ساختمان کلینیک سینا اطهر طعمه حریق شد. زهرا صدراعظم نوری، رییس کمیته ایمنی شورای شهر تهران، اعلام کرد "طبق گزارش اولیه آتش ‌نشانی اِشکال در سیستم برق نگهداری سیلندرهای اکسیژن علت وقوع حادثه کلینیک سینا اطهر بوده است". در این حادثه ناگوار ۱۴ نفر مصدوم و ۱۹ نفر بر اثر خفگی ناشی از دود در طبقات فُوقانی جان سپردند، تعداد زیادی از کادر بیمارستانی سینا اطهر در بین جانباختگان این حادثه تلخ بودند.

محسن هاشمی، رییس شورای شهر تهران، بلافاصله بعد از این حادثه اعلام کرد: "مدیران کلینیک سینا اطهر پیش از انفجار و آتش ‌سوزی در این مرکز درمانی، چهار بار در سالهای ۹۴، ۹۶، ۹۷ و ۹۸ اخطار ایمنی ساختمان دریافت کرده‌ اند و باوجود اینکه در سال ۱۳۹۶ نامه استنکاف با دستورالعمل شهرداری مجددا به بیمارستان ابلاغ شده بود، مدیران کلینیک توجهی به این نامه نکرده ‌اند. پس از بی توجهی مدیران این مرکز درمانی به نامه ‌های ارسالی، در سال ۹۷ شهرداری اخطاریه نبود ایمنی به مدیران کلینیک می ‌دهد و پس از بی اعتنایی مجدد این مدیران، اخطاریه جدی در سال ۹۸ به مالک ساختمان ابلاغ شده که به ‌دنبال آن مدیریت ساختمان اقدام به نصب خاموش‌ کننده و سیستم اعلام و اطفای حریق کرده است."

در همین جا لازم به یادآوری است، به دلیل رعایت نکردن پروتکلهای ایمنی در ساختمان کلینیک سینا اطهر از قبیل: نصب کامل و صحیح سیستم اعلام و اطفای حریق، دوربند (دودبند) پلکان، دربهای ضدحریق، پلکان خروج اضطراری و ... دامنه فاجعه گستردگی غیر قابل باوری یافته. افرادی که از ترس انفجار سیلندرهای اکسیژن و شعله های آتش به طبقات بالا پناه برده بودند، در همان طبقه محبوس شده و به تدریج دود حاصل از آتش سوزی که در طبقه منهای ۲ شروع شده بود، از طریق راه پله ها به طبقات فوقانی نفوذ کرده و همگی به علت استنشاق دود حاصل جانباختند. این جنایتی است که صاحبان سرمایه  بدون کوچکترین اندیشه ای در مقابل ایمنی کارگران و کارمندان، هر روزه در گوشه و کنار کشور مُرتکب می شوند، بدون آنکه دوایر مسوول از آنان بازخواستی کند.

در همین رابطه اما صحبتهای محمد سالاری، رییس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران، در گفتگو با "همشهری آنلاین" جالب است. او از ارسال اخطاریه ها و تنظیم گزارشات مبنی بر ناایمن بودن ساختمان کلینیک سینا اطهر اظهار بی اطلاعی کرده است.

از آنجا که رویه و برخورد ماموران شهرداریهای کشور در چندین سال گذشته زبانزد خاص و عام شده و فیلمها و گزارشهای منتشر شده در شبکه های اینترنتی از طرف شهروندان به خوبی این رفتار ناشایست را به تصویر کشیده، صحت صحبتهای هاشمی، مبنی بر اخطاریه های متعدد به صاحب و کارفرمای ساختمان کلینیک سینا اطهر قابل تامل است، نه از آن جهت که شهرداری به مدیران و صاحب ساختمان کلینیک اخطاریه ای در مورد ناامن بودن ساختمان نداده باشد، بلکه از این جنبه که چگونه مدیران و صاحب ساختمان توانسته اند به مدت پنج سال ماموران شهرداری را سردوانده و به کار خلاف خود ادامه دهند. چرب کردن سبیل ماموران و در نهایت شهرداری تهران به نظر راهی کم خرج تر از هزینه کردن برای تامین جان انسانهای است که در این مکان به عنوان کارمند و یا بیمار حضور داشته اند.

رفتار ماموران شهرداری کرمانشاه با خانم آسیه پناهی، نمونه ای از شقاوت و سنگدلی شهرداری در مقابل ضعیف ترین اقشار کشور را به نمایش گذاشت؛ زنی که در زمینی به مساحت چند متر و با ساده ترین مصالح ساختمانی، آلونکی بنا کرده بود و تنها به دلیل غیر مجاز بودن محل بنای این چهاردیواری توسط ماموران شهرداری مورد ضرب و شتم و حمله با اسپری فلفل برای دور کردن او قرار گرفت و در نهایت در مسیر بیمارستان جان باخت. اینکه شهرداریها می بایست در جهت اعمال وظایف مربوط به حوزه شهرداری عمل کنند، محل ابهام برای هیچ کس نیست، اما سووال اینجاست، آیا شهرداریها با تمام کسانی که در سطح شهرها ساخت و سازهای غیر مجاز می کنند رفتاری همانند رفتار شهرداری کرمانشاه با خانم آسیه پناهی داشته اند؟ آیا وظیفه حاکمیت جمهوری اسلامی نیست که برای شهروندان بستر آرامش و آسایش و زندگی در شأن و منزلت انسانی فراهم آورد؟ آیا وظیفه دولتها نیست که شغل و حرفه متناسب با رشته تحصیلی و علاقه افراد برای شهروندان ایجاد کنند؟ آیا وظیفه دولتها نیست که به مشکلات افراد آسیب دیده و ناتوان رسیدگی کنند ... و دهها پرسش دیگر در مورد وظیفه ای که جزو بایدهای غیر قابل انکار هر دولتی است.

رژیم جمهوری اسلامی سوار بر ماشین سرکوب، با سرعتی غیر قابل تصور در مسیر "انقلاب ـ آزادی" در حرکت است و باید خود را آماده پیاده شدن از مرکب جهل و خرافات دینی کند. مردم این بار به طور حتم برای او این مسیر را کوتاهتر خواهند کرد. عطش رسیدن به "آزادی" رو به فزونی است و تا سر منشا آن چند پیچ بیشتر نمانده است. این شوق و اشتیاق، هر روزه در اعتراضات و تجمعات آنان به وضوح نمایان است.  

 

 

 منبع: نبرد خلق شماره ۴۲۷، چهارشنبه اول مرداد ۱۳۹۹ ـ ۲۲ ژوییه ۲۰۲۰

بازگشت به صفحه اول