مهار بحران معیشت در ساختار رژیم میسر نیست

زینت میرهاشمی

 

در کشوری که موجودی سفره و معیشت مردم با دلار رقم می خورد و انتخابات کشور دیگر سرنوشت ترخیص کالاهای انبار شده در گمرک را تعیین می کند، پُر واضح است که حاکمان این کشور به زندگی مردم اهمیت ندهند. سرنشینان کشتی ورشکسته حکومت ایران، بر سر سهم بیشتر از ثروت مملکت و چاپیدن مردم و در برخی موارد فرار از کشور با هم سر و کله می زنند و در میانه جنگ و دعوای باندهای حکومتی تنها چیزی که اهمیت ندارد حل بحران معیشت مردم است.

همه رویدادها در ایران دقیقا به نظام و در نتیحه سیاست گره می خورد. از اعتراضهای حق طلبانه نیروهای کار تا اعتراضهای اقشار دیگر جامعه که به طور مرتب جریان دارد، قدرت سیاسی را به چالش می کشد زیرا رژیم همه کنشهای اجتماعی را امنیتی کرده و برای حفظ امنیت خود آشکارا از همه حربه ها برای خاموش کردن و جلوگیری از تبدیل حرکتهای اعتراضی به شورشهای اجتماعی استفاده می کند.

بر این منظر در بحران اقتصادی کنونی، وضعیت معیشت، کار و زندگی نیروهای کار با سرنوشت رژیم گره خورده و در سپهر سیاست ایران با وجود ساختار رژیم ولایت فقیه چشم اندازی برای بهبود اقتصادی و حل بحران معیشت گرسنگان، بیکاران و فرودستان دیده نمی شود.

در حالی که هر روزه شاهد حرکتهای اعتراضی کارگران، معلمان، پرستاران، بیکاران و ... در کف خیابان هستیم، یک مجلس نشین از مشهد، علاج شکمهای گرسنه فرزندان کارگران و سفره های خالی آنها را به تابش نور «امام زمان» حواله داد. به نظر می رسد منظور این مجلس نشین «نور بایدن» است. قدوسی در مجلس ارتجاع که وعده ظهور بایدن را پیش بینی کرده بود، گفت: «نور الهی امام زمان کاملا مشعشع می شود و گرانی و بی ارزشی پول می رود» (ایسنا، دوشنبه ۱۲ آبان) و هنوز «نور بایدن» به طور کامل نتابیده بود که قیمت دلار مقداری پایین آمد.

رژیم که سرنوشت کشور را به تب و تاب دوئل بین بایدن و ترامپ گره زده بود همزمان به کارگران معترض هفت تپه که خواهان برگشت به کار همکاران خود بودند، دست به یورش مسلحانه زد و کارخانه را تبدیل به پادگان کرد.

 تا جایی که به زندگی کارگران و تهیدستان، که اکثریت جامعه را تشکیل می دهند، برمی گردد این که چه کسی در آمریکا صندلی قدرت در اختیار داشته باشد، تغییری حاصل نمی شود، همان گونه که وضعیت معیشت مردم قبل از توافق برجام، بعد از توافق برجام، قبل از تحریمهای شورای امنیت و بعد از رفع آن، تغییری در جهت بهبود نکرده و مساله اصلی باندهای درونی قدرت، مدافعان و سینه چاکان برجام و مخالفان آن، دفاع از امنیت حکومت است.

انتخابات آمریکا برای رژیم آنقدر اهمیت داشت که معرکه گیران نماز جمعه را هم از آن دور نگاه نداشت. معرکه گیران نماز جمعه تشویق به سرکوب کارگران در کنار اهمیت دادن به انتخابات آمریکا را فراموش نکردند. نماز جمعه خوان و نماینده ولی فقیه در اهواز روز آدینه ۱۶ آبان به خیابان آمدن کارگران برای گرفتن حق شان را تحت تاثیر عده ای فریبکار دانست و گفت: «نه اینکه کف خیابانها بریزید، قرار است مسئولان صدای شما را به چه قیمتی بشوند؟ به قیمت اینکه نظام را به چالش بکشید؟ این‌که درست نیست.»

آری؛ کارگران در کف خیابان با صدای رسا رژیم را به چالش می کشند چون این رژیم است که در دعوای کارگر و کارفرما، کارگر را سرکوب می کند. این دستگاه سرکوب است که بر بدن کارگران شلاق می زند و این رژیم است که فقر و فلاکت را به کارگران تحمیل کرده و جنگ واقعی هم در همین جا است. جنگ رژیم، جنگ با معیشت و حق طلبی نیروهای کار و مردم به پا خواسته علیه بی عدالتی است.

همه شکم سیران و نگرانهای آینده رژیم، مردم را به صبر دعوت می کنند. به اسم اقتصاد مقاومتی و وعده های دروغ، فقر و فلاکت را  به مردم تحمیل کردند. رژیم با دمیدن در شیپور «جنگ و دشمن خارجی» هر اعتراضی را با سرکوب، زندان، شکنجه و اعدام پاسخ می دهد و با وعده های دروغ توده های مردم را به صبر و تحمل بدبختی دعوت می کند.

مقایسه قیمت چند کالای اساسی مورد نیاز مردم نسبت به سال قبل، با توجه به رشد بیکاری و تفاوت فاحش حداقل دستمزد کارگران با نرخ تورم ، ابعاد فاجعه فقر و فلاکت را نشان می دهد.

مدیر عامل اتحادیه سراسری باغبانی ایران در رابطه با افزایش قیمتهای مواد خوراکی در پی افزایش هزینه های تولید گفت: «مردم انتظار قیمتهای پارسال را نداشته باشند.» (ایلنا، شنبه ۲۴ آبان)

بر اساس جدول قیمتها در گزارش روز ۲۴ آبان نود اقتصادی: «رشد ۲۰۲ درصدی قیمت شیر، ۱۷۴ درصدی ماست، ۱۶۱ درصدی کره و ۱۵۲ درصدی پنیر در سه سال اخیر، لبنیات در حال حذف شدن از سفره خانوار است.». بر اساس همین گزارش «قیمت شیر و سایر محصولات لبنی در دولت دوم حسن روحانی رشدی بین ۱۵۲ تا ۲۰۲ درصدی را داشته اند.» البته حذف شدن گوشت و بسیاری از مواد پایه ای لازم از سفره های مردم را هم باید به کاهش مصرف لبنی اضافه کرد و چنین است که «استخوان خواری» جانشین گوشت خواری برای سیر کردن شکم خانواده تهیدستان می شود.

موضع جنایتکارانه، مستبدانه و ضد انسانی وزیر آموزش و پرورش در برابر زندگی فلاکتبار معلمان و اعتراضهای گسترده آنان برای کسب حداقل حقوق انسانی، قابل توجه است. این کارگزار رژیم، در برابر اعتراضهای معلمان، می گوید: «هر کسی قرارداد معلمی را امضا کرد باید با جان و دل کار کند اگر نمی تواند، کسی او را مجبور نکرده است.» معنی حرف او این است که؛ هرکس قرارداد کار را امضا کرده باید به هر بلایی تسلیم شود.

این همان برخوردی است که با کارگران می شود. کارگران در برابر عدم دریافت ماهها حقوق دست به اعتراض می زنند و به جای پرداخت مزدشان، به زندان و شلاق محکوم می شود. اقدام به خودسوزی کارگر معدن شن و ماسه شباب در شهر گنجه (در شهرستان رودبار، استان گیلان) در روز آدینه ۹ آبان ماه، به دلیل اخراج از کار و در بن بست قرار دادن و تحمیل بیکاری به وی، نتیجه تحمیل فقر و بیکاری و عادی سازی اخراج از کار و حذف معترض از محل کار است. رئیس اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی در رودبار در واکنش به خودسوزی این کارگر جوان بی شرمانه می گوید: این کارگر «هیچ شکایتی در راستای مشکلات شغلی خود با اداره کار مطرح نکرده بود.»

بحران اقتصادی، فلاکت، فقر و بیکاری ریشه در تحریمها و یا مناسبات بین المللی ندارد. بلکه در ساختار فاسد و بورژوازی انگلی رانتی دارد. تسلط باندهای مافیای قاچاق، رانت خواری، پرخوری آقازاده ها، اختلاسگران و... ربطی به مناسبات بین المللی و یا تحریمها ندارد. بلکه سکانداران رژِیم دل خوشند که تحریمها برداشته خواهد شد و با تاراج نفت وضع مالی شان بهتر می شود و به دنبال آن فرصتی برای تقویت بیشتر گروههای تروریستی در بغداد، یمن، لبنان و دیکتاتوری اسد ایجاد خواهد شد. اگر چه بر اساس پیش بینیها و شرایط منطقه، کفه ترازو به ضرر رژیم سنگینی می کند.

 

منبع: نبرد خلق شماره ۴۳۱، شنبه اول آذر ۱۳۹۹ ـ ۲۱ نوامبر ۲۰۲۰

http://www.iran-nabard.com/

https://t.me/nabard_khalgh

بازگشت به صفحه اول