یادداشت سیاسی نبردخلق شماره ۴۳۱ اول آذر ۱۳۹۹

مردم در فلاکت، پروژه هسته ای و موشکی در رونق

مهدی سامع

 

یک سال از آشکار شدن اولین نشانه های ویروس کرونا در چین گذشت. در این یک سال شاهد تحولات گوناگونی بوده ایم که به طور مستقیم از این ویروس کشنده تاثیر پذیرفته اند. اولین چالشها با کمبود شدید ماسک، ژل و الکل ضدعفونی کننده، دستگاههای اکسیژن، تخت خالی در بیمارستانها، کادر درمانی و به ویژه پرستاران خود را نشان داد. خصوصی سازی و اخراج کادر درمانی، لاغر کردن بیمارستانها و همزمان فَربه شدن جیب سرمایه داران به شکلی برملا شد که برخی از مدافعان سرمایه داری نه از سر صداقت که برای عوامفریبی وضع موجود را مورد انتقاد قراردادند. در میان تلاشهای بی وقفه کادر درمانی و به خصوص پرستاران، با هزینه های جانی زیاد، جلوه با شکوهی از مسئولیت پذیری را به نمایش گذاشت.

دولتها در برابر این مهمان ناخوانده دو راهکار در پیش گرفتند. برخی راه «ایمنی گله ای» را انتخاب کردند و تعداد بیشتری به راهکار قرنطینه متوسل شدند. در مورد قرنطینه برخی از دولتها نه به طور کامل که به طور نسبی حاضر شدند هزینه آن را بپردازند و برخی دیگر برای آن که هزینه نپردازند، به شکلی رفتار کردند که با ایمنی گله ای تفاوت چشمگیری نداشت.

اما جامعه بشری نمی توانست در مقابل این کرونا تسلیم شود. تلاش شرکتهای دارویی برای ساخت واکس کرونا، هرچند با منفعت طلبی همراه است، نور غلبه بر کرونا را در انتهای تونل نشان داد.

اما در کشور ما با تسلط استبداد دینی و حکومتی فاسد، غارتگر و ضد بشری، همه پارامترهای منفی در مبارزه با کرونا که در سراسر جهان وجود داشته و دارد، یک جا جمع شده است. حکومت در ابتدا آگاهانه پنهانکاری کرد و دروغ گفت و وقتی «طشت رسوایی اش از بام افتاد» و موجب رسوایی حاکمان تبهکار شد، ناچار شد اعتراف کند که ویروس کرونا زودتر از بهمن ۱۳۹۸ وارد ایران شده است. در آن زمان هم با وجود توصیه های زیاد، قُم قرنطینه نشد و به سرعت ویروس در سراسر ایران پخش شد و کارگزاران نظام با به هم بافتن مشتی اراجیف از مهار این ویروس دَم زدند. روحانی گفت «شنبه» ویروس تمام می شود و خامنه ای گفت این ویروس چندان مشکل بزرگی نیست و مهمتر از همه حرفهای نمکی، وزیر بهداشت بود که گفت: «اتفاقی داره میفته که در حد یک معجزه است. در آینده نزدیک دستاوردی برای جمهوری اسلامی اعلام خواهد شد که درعرصه بین المللی رتبه اول خواهدشد تردید ندارم، اروپاییها می خواستند ازتجربیات ما استفاده کنند که شما چه کردید که این موج سهمگین رو  جمع و جور کردید.» نتیجه جمع و جور کردن این آقایان در یک قلم تنها در ماه آبان دستکم ۳۰ پرستار از کرونا جان باخته اند.

رژیم ایران و به ویژه شخص خامنه ای که از ابتدا به طور کامل قرنطینه شد، در عمل و بدون این که اعلام کند سیاست ایمنی گله ای را در پیش گرفت. خامنه ای کرونا را «فرصت» علیه قیام مردم دانست به همان گونه که خمینی جنگ را «نعمت» اعلام کرد. تنها تفاوت خامنه ای با خمینی در این است که ولی فقیه کنونی جسارت اعلام نظرش را ندارد، هرچند در عمل سیاست رها کردن مردم در دام ویروس کاملاً آشکار شده است.

یکی از تبهکاریهای حاکمیت این است که منابع غارت شده از مردم را برای غلبه بر کرونا هزینه نکرده و عوامفریبی اش این است که علت کمبود دارو را «تحریم» اعلام می کند. به روی خود نمی آورد که چالشهای بانکی رژیم با بانکهای خارجی نه به علت تحریم، که در اساس به خاطر نپذیرفتن «اف. آ. تی. اف» است و مهمتر آن که دارو هرگز تحریم نشده است. جای تاسف است که حتی بر اساس آمار رسمی ایران یکی از ده کشور اول لیست از نظر قربانیان است. برخی از کارگزاران نظام اعتراف کرده اند که آمار واقعی سه تا چهار برابر آمار رسمی است. از این که بگذریم، چهره ضد انسانی سران رژیم با تصمیم دادن کالاهای مورد نیاز به اندازه ۱۲۰ هزار تومان در ۴ ماه به بخشی از مردم است. این سیاست شیادانه توهین آشکار به کرامت انسانها و به سخره گرفتن حق خواهی مردم ایران است.

وقتی مزدوران رژیم آلونک فقیرانه ۳ زن سرپرست خانواده با ۵ فرزند را در بندرعباس تخریب می کنند، انتظار این که کارگزاران نظام اموال غارت شده از مردم را در شرایط همه گیری کرونا برای مردم هزینه کنند، انتطاری بیهوده است. کدام انسان با وجدانی می تواند فیلم التماس دو زن برای جلوگیری از تخریب آلونک شان را ببیند و بر خود نلرزد. کدام انسان با شرافتی می تواند صدای کودکی همراه با گریه که به ماموران می گوید «تو را خدا نکن» را بشنود و برانگیخته و خشمگین نشود.

باندهای درون حکومت همواره از کمبود به خاطر تحریم حرف می زنند و لابد یک آلونک چند متری هم به خاطر تحریم باید ویران شود و ۵ انسان دردمند و تهیدست سرگردان شوند. اگر مشکلات روزمره مردم به تحریم ربط دارد، مخارج کلان هسته ای و موشکی از کجا تامین می شود و چرا این منابع برای مردم هزینه نمی شود.

خبرگزاری رویترز در روز چهارشنبه ۲۱ آبان امسال با استناد به نسخه ‌ای از گزارش تازه آژانس اتمی گزارش داده که رژیم ایران نخستین آبشار سانتریفیوژهای پیشرفته IR-2m را در زیر زمین در تاسیسات هسته‌ ای نطنز نصب کرده است. هزینه ساخت تاسیسات زیر زمینی به اضافه موشک سازی به اضافه تامین مالی حزب الله، حوثیها و دارو دسته جنایتکار حشد الشعبی از کجا تامین می شود و چرا این منابع برای مردم هزینه نمی شوند؟ و چرا اگر ریگی به کفش ندارید به طور شفاف و واضح با آژانس بین ‌المللی انرژی اتمی تعامل نمی کنید؟

مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، در روز چهارشنبه ۲۸ آبان اعلام کرد که؛ جمهوری اسلامی تاکنون اطلاعات معتبری دربارهٔ آثار ذرات اورانیوم کشف شده در دو سایت خود ارائه نداده است. می دانیم که پنهانکاریهای رژیم برای آن است که تلاش برای ساخت بمب هسته ای و کاهک اتمی روشن نشود. اما هزینه این سیاست ویرانگر را مردم ایران با پوست و گوشت و استخوان خود می پردازند. واقعیت این است که هزینه رسیدگی به جامعه در شرایط کرونایی چند ده بار کمتر از پولی است که ولایت خامنه ای طی چند دهه گذشته صرف پروژه هسته ای، موشک سازی و صدور ترور و بنیادگرایی کرده است.

مردم را با کمتر از پنج دلار در ماه تحقیر می کنند و کارخانه هسته ای و موشک سازی با وجود تحریم به کار خود ادامه می دهد. نتیجه این سیاست ویرانی کشور و فلاکت مردمی است که نظام فاسدان و تبهکاران را بر نمی تابند.

 

منبع: نبرد خلق شماره ۴۳۱، شنبه اول آذر ۱۳۹۹ ـ ۲۱ نوامبر ۲۰۲۰

 

http://www.iran-nabard.com/

https://t.me/nabard_khalgh

بازگشت به صفحه اول