یاد شیرین در اعماق قلبم

برگرفته از فیس بوک هنرمند مقاومت، حمید رضا طاهرزاده

 

یاد و خاطره تابناک زنان پیشتاز مبارز جاودانه یادان: مرضیه اسکویی و شیرین معاضد را گرامی می داریم. زنان دلیر و پیشگامانی که در اوج اختناق ساواک اریامهری قیام کردند و راه مبارزه را گشودند.

من هیچگاه خاطره اولین و آخرین دیدارم را با فدایی قهرمان خلق، شیرین معاضد فراموش نخواهم کرد. شیرین دایی زاده پدرم بود ‌‌و خیلی خوب ‌‌و روشن بیاد دارم که خانواده ما برای دیدار پدرش، هوشنگ خان که در آن زمان در بستر بیماری قرار داشت از کرمانشاه به تهران رفته بودیم. در آن ایام من کودکی بیش نبودم و شیرین که گویا در مدارس جنوب شهر تهران به کار آموزش فرزندان مردم فقیر اشتغال داشت هم اتفاقا آنجا بود. با همان رفتار محبت آمیز و آرامش خاصی که داشت به شدت جذبش شدم. او به قدری با مهر و محبت با من رفتار کرد که خاطره اش همیشه در ذهنم نقش بست. سالها در جستجویش بودم که بعدها از طریق خانواده ام از شهادتش به دست جلادان ساواک جنایتکار مطلع شدم.

شایان ذکر است که شیرین در یک خانواده فرهنگ پرور و آزادیخواه نشو و‌ نما کرده بود. پدرش هوشنگ معاضد، فرزند دکتر داوود خان معاضد از پزشکان برجسته و بسیار مردمی و نوه نصیرالاطبا بود. نصیرالاطبا، افلاطون الزمان از فلاسفه و اطبای نامدار دیار غرب بود تا ۹۵ سالگی به رایگان طبابت کرد و همه عمر در خدمت فقرا و مستمندان بوده است.

زنده یاد هوشنگ معاضد نویسنده ای مبارز، فرهیخته و صاحب امتیاز یک نشریه فرهنگی انتقادی در کرمانشاه بود. او از یاران صادق هدایت، استاد مسعود فرزاد و دکتر شهید نورایی بود. عمویش دکتر معاضدالملک، بانی اولین مدرسه دخترانه در کرمانشاه و از آزادیخواهان صدر مشروطه بود که بعدها به عنوان

نماینده مردم کرمانشاه به مجلس دوم راه یافت و به عنوان نایب رئیس مجلس مصدر خدمات زیادی به خصوص برای اهالی خطه غرب واقع شد. او به دلیل مواضع ضد ارتجاعیش به خصوص تاسیس مدرسه دخترانه در کرمانشاه، با فتوای آخوندی مرتجع به نام سیدحسن کزازی و با همدستی کنسولگری انگلیس در کرمانشاه ترور شد. پسر عموهای دیگرش دکتر محمد معاضد و دکتر محمود معاضد پس از تحصیلات در آلمان در کابینه رضا شاه به عنوان وزیران جوان و خوشنام در وزارتخانهای بهداری و صنایع سنگین و جاده و راه و ساختمان، بسیاری از تاسیسات زیربنایی و صنایع سنگین و بیمارستان و دانشکده و مراکز پزشکی را در ایران بنیان گذاشتند. اما بعدها به خاطر مخالفت با قلدریها و جنایات رضا شاه هر دو برادر وزارتخانه های شان را رها کرده و برای همیشه به آمریکا رفتند و مغضوب رضا خان و فرزندش محمدرضا شاه واقع شدند.

شیرین با چنین تاریخچه خانوادگی تصمیم می ‌گیرد که به آغوش و دریای خلق و زحمتکشان بپیوندد و در کسوت یک زن چریک فدایی خلق با رژیم جنایتکار شاه به مبارزه برخیزد و در آخر هم با سرفرازی جاودانه شد.

پس از شهادت شیرین معاضد، رژیم شاه نام دبستان دخترانه معاضد را بعد از دهها سال فعالیت در کرمانشاه  به دبستان دخترانه ایران تغییر داد. اما به دنبال سقوط رژیم منفور سلطنتی، مردم کرمانشاه به خاطر بزرگداشت این شهید قهرمان، در کمال افتخار آنرا با نام شیرین معاضد مزین ساختند. البته چندان دیری نپایید که رژیم زن ستیز آخوندی هم دست به تغییر نام این مدرسه زد!

یادش در اعماق قلبم همیشه زنده و مایه فخر و مباهات همه آزادیخواهان است.

 طبق آخرین اطلاعات واصله، شوربختانه این دبستان که پس از انقلاب مدتی هم به آموزش کودکان نابینا و بی سرپرست اختصاص یافته بود، همچون سایر میراث فرهنگی ، در حال حاضر بدلیل سیاستهای نظام تبهکار آخوندی، کاملا تخریب و به ویرانه ای تبدیل شده است.

باشد تا با سرنگونی این نظام جنایتکار نام بلند شیرین و سایر قهرمانان جانباخته خلق، زینت بخش دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی در میهن آزاد فردا گردد.

منبع: نبرد خلق شماره ۴۳۷، چهارشنبه اول اردیبهشت ۱۴۰۰ – ۲۱ آوریل ۲۰۲۱

 

http://www.iran-nabard.com/

https://t.me/nabard_khalgh

بازگشت به صفحه اول