شولایش را تکانی داد/ بهار چکید قطره قطره

فتح الله کیاپیها

هنر هنرمند می تواند زندگیش باشد. نه زندگی شخصی و خواسته های شخصی اش، که زندگی اجتماع پیرامون و خواسته های آنان. هنرمند می تواند اثری خلق کند زیبا، باشکوه و زیب کتابخانه ها، دیوار نمایشگاههای بزرگ و پر زرق و برق و حرف اول و آخر حراجیهای بزرگ و مزونهای پر شکوه.

هنرمند می تواند اثری داشته باشد که صاحبان ثروت و مکنت را به تفاخر و تظاهر زیبنده کند، به دیکتاتور اسباب فخر فروشی هنری دهد و اندکی به زندگی حقیر انگلهای جامعه بیفزاید. او می تواند با فریب توده ها بر فرش قرمز خیانت پای گذارد و بر سکوی افتخار خون آلودی از دهه های زجر مردم ایران بایستد.

اما همچنین هنرمند می تواند در بین توده ها و کارگران باشد و آثارش مثل "عباس آقا کارگر ایران ناسیونال"، در دل و جان اکثریت جامعه جای بگیرد و مروج آزاد اندیشی و عدالتخواهی باشد. هنرمند می تواند کنار حکومت باشد یا همدست توده. این انتخاب خود اوست. او می تواند جایگاهش را بر سر سفره افطاری (همیشه گسترده) پیدا کند؛ سفره هایی که همیشه جایی برای هنرمندان روزه دار دارد.

اما آنچه که راه هنرمند را از هنر فروشان چیره دست و کاسبکار جدا می کند، کنار مردم بودن، برای آنان بودن و منعکس کننده دردها ، آلام، جشنها و شادیهای آنان بودن است. این را نه من، که تاریخ گذشته این سرزمین با صدای بلند فریاد می کند.

او سرود "خون ارغوانها" را سراییده که هنوز زمزمه اکثریت جامعه است، فارغ از نگرشهای سیاسی و اجتماعی و یا عقیدتی. "سرآمدن زمستان" را فریاد سر داده و به سوگ "گل مینای جوان" نشسته. "پرنیان شفق" را در آیینه "رود" مکر در مکرر می کند و هنوز چند ساعتی از رهائی اش از زندان شاه نگذشته که به کانون نویسندگان می پیوندد و با آنان همصدا و همسو شبهای پر شکوه شعر آزادی را در انستیتو گوته خلق می کند.

هنرمند می تواند با یک "نه" بزرگ، جوخه اعدام را به حضور در جشن عروسی اش ترجیح دهد تا خلق به جان آمده و گردنکش در حصار شب با قدرت و پر توان بخواند:

زده شعله بر چمن /در شب وطن/ خون ارغوانها/ ....

و بدینسان است که هنرمند حضور بر دیوار قلبها، نمایشگاه دلها و سوز دردناک مادران دادخواه را برای درخشش در تاریخ ستمدیدگان ترجیح می دهد؛ درخششی چونان ستارگانی که شب را شکستند و بی صدا و بی هیچ هیاهویی خاموش شدند.

آری و بیگمان رفیق سعید سلطانپور یکی از آنها بود که:

شولایش را تکانی داد/ بهار چکید قطره قطره.

 

 

منبع: نبرد خلق شماره ۴۳۹، سه شنبه ۱ تیر ۱۴۰۰ – ۲۲ ژوئن ۲۰۲۱

http://www.iran-nabard.com/

https://t.me/nabard_khalgh

بازگشت به صفحه اول