از خروش کارگران صنعت نفت تا قیام خوزستان

زینت میرهاشمی

 

ایران زمین این روزها دورانی را تجریه می  کند که در ۴۲ سال حکومت جمهوری اسلامی سابقه نداشته است. انفجار خشم و نفرت بر حق مردم علیه وضع موجود؛ از کارگران هفت تپه، کارگران پیمانی صنعت نفت، گاز و پتروشیمی تا خیزشهای خیابانی از شهرهای خوزستان تا تبریز، أصفهان، کرج و ... زنجیره ای از پیوستگی بروز درد مشترک را نشان داد که سر باز ایستادن ندارد.

به راستی صدای شوریدگان و شورشگران برای گرفتن حق شان در سرزمین آفتاب و باد چنان طنین انداخته که حتا دیوار سکوت و بی طرفی را در بخشهای خاموش و ناشنوای جامعه به لرزه درآورده است. قیام خوزستان که با خواست آب شروع شد، سیمایی از وضعیت آینده استانها و شهرهای دیگر را به دید همگان گذاشت. گرچه اعتراض به بی آبی آغاز شد اما از آب عبور کرد و به دیگر خواسته های بر حق رسید. علیه بی عدالتی و فساد حکومت و... دیگر این اعتراض و خشم را نمی توان حتا با میلیونها بطری آب معدنی برای همیشه ساکت کرد. اعتراض به بی کفایتی و به کل حکومت دزد، فاسدی است که ساخت موشک و دخالتهای تروریستی منطقه، نجات بشار اسد و حزب الله، تسلیح و تغذیه گروههای تروریستی در منطقه برایش از جان مردم ایران مهمتر است.

هماوردی مردم با حکومت برای گرفتن حقوق شان نشان می دهد که مردم راه خیابان را برای حق طلبی انتخاب کرده اند. این گامی مهم و غیر قابل بازگشت در جنبش ضد دیکتاتوری برای تغییر و تحولات آینده است. این گامی است که در قیامهای ۸۸، ۹۶، ۹۸ برداشته شد و رویداد بزرگ و تاریخی تحریم نمایش انتخابات ۱۴۰۰ را رقم زد. 

در ماه گذشته دو حرکت  اعتراضی برجسته توجه و حمایت بسیاری را به خود جلب کرد. تداوم اعتصاب کارگران پیمانی (کمپین ۱۴۰۰) و قیام در شهرهای استان خوزستان که بدون شک دستاوردهای عظیمی در مبارزه مردم ایران برای تحولات آینده برای رسیدن به آزادی، دموکراسی و جمهوری دموکراتیک خواهد گذارد.

اعتصاب کارگان پیمانی، پروژه ای و روزمزد، در صنعت نفت، گاز و پتروشیمی که از روز شنبه ۲۹ خرداد با عنوان «کمپین ۱۴۰۰/ ۲۰-۱۰» آغاز شد هر روز با حمایت گروههای وسیعتری از کارگران و کارکنان پالایشگاههای دیگر روبرو می شود. به مدد شبکه های مجازی و شهروند خبرنگاران، صدای اعتصابگران و طرح خواسته های شان همراه با راهپیمایی، به شکل وسیع پخش و مورد حمایت و پشتیبانی فعالان کارگری و مدنی در داخل ایران و سندیکاهای کارگری غیر ایرانی قرار گرفته است.

اعتصاب نفتگران که تا کنون در واحدهای نفت و گاز در چندین استان به شمول آذربایجان غربی، ایلام، اصفهان، بوشهر، تهران، خوزستان، ماهشهر و ... ادامه دارد، با پیوستن کارگران دیگر گسترش بیشتری پیدا کرده است.

افزایش دستمزد تا ۱۲ میلیون تومان، تغییر نوبت مرخصی به «۲۰ روز کار و ۱۰ روز مرخصی» و رسمی شدن قرارداد کاری، حذف شرکتهای پیمانکار و واسطه ای، از جمله خواسته های کارگران اعتصابی است.

«شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت» در بیانیه دوم خود به تاریخ شنبه  ۵ تیر ماه،  اعلام کرد: «اکنون چند ده هزار نفر از همکاران ما در اعتصابند و همکاران رسمی مان نیر در ۹ تیر ماه دست به تجمع خواهند زد. ... خواست افزایش دستمزد فقط مطالبه ما کارگران نفت نیست، می دانیم که همه کارگران، معلمان، بازنشستگان و حقوق بگیران جامعه همین مطالبه را دارند. و همینطور دیگر مطالبات ما، بنابراین انتظار بیشترین حمایتها و پشتیبانیها را داریم. از جمله به اخراج ۷۰۰ همکار ما اعتراض کنید و خواستار بازگشت آنان به کارشان باشید.»

اخراج ۷۰۰ تن از کارگران اعتصاب کننده پالایشگاه نفت تهران پاسخ به خواسته های برحق کارگران بود. در ادامه همبستگی کارگران و گسترش اعتراضها به نقاط دیگر، مجلس ارتجاع نشستی فوق العاده با کارگزاران وزارت نفت در روز پنجشنبه ۳ تیر برگزار کرده اما تا کنون هیچ مشکلی از کارگران نفت حل نشده است.

این اعتصاب متحد و گسترده با وجود تهدیدهای وزارت کار و اخراج تعداد زیادی از کارگران توسط شرکتهای پیمانکار همچنان ادامه دارد و هر روز بخشهای دیگری از صنعت نفت و پتروشیمی در استانهای دیگر به این اعتصاب می پیوندند. تا کنون ۱۱۲ شرکت و کارگاه کارگری در ۱۲ استان، در اعتصابات سراسری صنعت نفت (کمپین ۱۴۰۰) شرکت دارند. لیست کارگاههایی که کارگران آن در اعتصاب به سر می برند به شکل گسترده منتشر شده است. همچنین روز یکشنبه ۲۰ تیر، ۱۰۵ هزار نفر از نیروهای کار پیمانکاری و شرکت نفتی طی بیانیه ای با راه اندازی کارزاری در فضای مجازی خواهان تعطیلی شرکتهای پیمانکاران و شرکتهای واسطه ای شدند.

از آخوند محسنی اژه ای، رئیس قضائیه، در تیتر بزرگ روزنامه حکومتی آسیا نقل شد که «توقف تولید و توقیف کارخانه و مواد اولیه ممنوع است.» (شنبه ۵ تیر) این گفته چراغ سبز به صاحبان کارخانه برای سرکوب و استثمار کارگران است. تا جایی که به کارگران مربوط می شود، از نظر رژیم فعالیت برای تشکل یابی مستقل، شرکت در اعتصاب و اعتراض، مخل امنیت رژیم شناخته شده و کارگران به حبسهای طولانی، شلاق و جریمه نقدی محکوم می شوند. از دیدگاه محسنی اژه ای اعتراض کارگران در ردیف تخلف محسوب می شود و زندانی دارد. اما مدیر عامل و رئیس کارخانه زیر چتر حمایت دستگاه قضائیه رژیم آزادند.

آنچه که امروز در صنعت نفت و گاز و پتروشیمی بر کارگران می گذرد، نمایی از خصوصی سازیها و رانتخواری و تقسیم سرمایه مردم بین آقازاده ها در صنعت نفت و پتروشیمی است. به کارگیری کارگران از طریق شرکتهای پیمانکار که سران آن از رانتخواران هستند، استثمار بی رحمانه کارگران است. کارگرانی که از این طریق استخدام می شوند علاوه بر نوع قرارداد موقتی آنان بدون آینده و امنیت شغل، از مزایای کاری، بیمه و دستمزدی بسیار پایین نسبت به کارگران رسمی برخوردارند و شرکتهای پیمانکار هر روز فربه تر می شوند. سودی که این شرکتها در روابط قبیله و فامیلی با مدیران دارند، به رواج و عادی سازی این نوع قرادادها به زیان نیروهای کار یاری می رساند. این را هم باید تاکید کرد که هم مالکیت بسیاری از واحدهای نفت، گاز و پتروشیمی و هم شرکتهای پیمانی به طور مستقیم و یا غیر مستقیم در اختیار سپاه پاسداران است.                

مدیر کل روابط وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بی شرمانه پرداخت حقوقهای کارگران با تاخیر چند ماهه را عادی جلوه داده و خواهان بازگشت کارگران به محل کار، یعنی شکستن اعتصاب، برای رسیدگی به خواسته های آنها شد. وی گفت «پرداخت حقوق کارگران فعال، بین دو تا سه ماه تاخیر دارد.»

روز سه شنبه ۲۲ تیر، کارگران شرکت هفت تپه در تمامی بخشهای شرکت دست به اعتصاب و گردهمایی اعتراضی در برابر دفتر مدیر شرکت زدند. کارگران شرکت هفت تپه خواهان حقوقهای عقب افتاده، تمدید قراردادها و دیگر خواسته های شان شدند. کارگران شرکت هفت تپه، از اردیبهشت ماه تا کنون حقوقهای خود را دریافت نکرده اند.به کارگران نیشکر هفت تپه به دنبال اعتصابهای طولانی وعده هایی داده شد و حتا رژیم به خواسته کارگران مبنی بر خلع مدیریت کارخانه از اسدبیگیها هم تن داد اما مشکلات کارگران حل نشد و فشار، آزار و اذیت بر کارگران بیشتر هم شده است. اعتصاب کارگران شرکت هفت تپه تا تاریخ نگارش این مطلب یعنی 31 تیر همچنان ادامه داشته است.

پیشنهاد احمد توکلی عضو  مجمع تشخیص مصلحت رژیم در نشست اقتصادی با رئیسی جلاد، نشانی از نداشتن چشم اندازی برای بهبود معیشت مردم از طرف حکومت است. وی که گفت «30 سال هر چه اجرا شده فقط وضعیت را بدتر کرده است» از رئیسی خواست «در اولین اقدام کارت هوشمند غذا، دارو و درمان و آموزش بین مردم توزیع کند تا اندکی فشارها از روی مردم کاسته شود.» _اقتصاد نیوز ۲۴ تیر ۱۴۰۰)

 

گلوله به جای آب، ادامه شلاق و زندان به جای کار و نان است

از قیام تهیدستان تا قیام تشنگان و اکنون قیام در شهرهای استان خوزستان. این کنش بر حق و عادلانه مردم جان به لب رسیده علیه حکومتی است که با وجود ثروتهای طبیعی در این استان و چندین رودخانه و تالاب؛ کارون، کرخه، هورالعظیم و شادگان ... خشکسالی، محرومیت ، بیکاری و گرسنگی را بر مردم تحمیل کرده است.

مردم خوزستان قربانی پروژه های انتقال سودجویانه آب به استانهای مرکزی و طرحهای رانتخواران در سد سازی و ساخت و سازهای ضد محیط زیستی برای سودجویی شده اند. انتقال آب از سرشاخه های منابع آبی استان خوزستان و افتتاح ۲۵ شرکت فولادی در فلات مرکزی و مناطق کویری و ساخت بی رویه سدهایی که حتا توانایی جلوگیری از سیل را هم ندارند تا پروژه های غارتگرانه قرارگاه خاتم الانبیا وابسته به سپاه پاسداران که آگاهانه و هدفمند برای نابودی اقتصاد و محیط زیست منطقه و تغییر بافت جمعیتی استان خوزستان، زندگی و معیشت مردم این استان را نابود کرده اند.

کارگزاران رژیم از دستگاه قضائیه تا وزارت نیرو ظاهرا برای حل بحران آب به این استان سفر کرده اند. گسیل مزدوران سرکوبگر ضد شورش به خوزستان و سرکوب اعتراض کنندگان به بی آبی، پاسخ رژیم فاسد به بحران بی آبی است.

مردم شهرهای اهواز، حمیدیه، خفاجیه (سوسنگرد)، بستان، معشور (ماهشهر)، سربندر، شوش، عبدالخان، محمره (خرمشهر)، الحایی، قلعه کنعان، کوت عبدالله دست به شورش و خیرش زدند. اعتراض مردم شهرها و روستاهای استان خوزستان به درستی به تبعیض، سیاستهای انتقال آب و سدسازی، قطع حقابه کشاورزی و تالابها ، کنعان، کوت عبدالله و چندین منطقه دیگر از شهرستان اهواز است.

واکنش کارگزاران رژیم به خشم بر حق مردم مثل همیشه کتمان و دروغ گویی با بیشرمی تمام است. در حالی که به یاری شهروند خبرنگاران ویدئوهای اعتراضهای مردمی و صدای گلوله همراه با خونهای بر زمین ریخته شده در ابعاد گسترده ای پخش شده است، کارگزاران رژیم بیشرمانه تظاهرات را انکار و  قتل جوانان را کار «اشتغالگران» دانسته اند.

سناریوی رژیم ساخته در مورد کشتار بیش از ۱۵۰۰ نفر در قیام خونین آبان و حالا در مورد قیام تشنگان، با به کارگیری واژه های «اغتشاشگر و...» ساده سازی و عادی کردن سرکوب و جنایت در حق شهروندان معترض است. بدون شک خشم مردم سر بازایستادن ندارد و تنها ایستادن قلب و مغز این رژیم پوسیده و سرنگونی آن است که می تواند پاسخ خشم مردم ستمدیده باشد.

 

کشتار کولبران، واکنش جنایتکارانه علیه فرودستان

در حالی که فقر و تنگدستی در سراسر ایران زمین بیداد می کند، مردمان محروم استانهای مرزی، افزون بر فقر و بیکاری با تبعیض و نابرابری نهادینه شده درگیرند. در استانهای سیستان و بلوچستان و کردستان، رژیم زندگی و جان مردم را قربانی امنیت خود و حفظ باندهای مافیای ثروت و قدرت کرده است. کولبری و سوختبری محصول فقر و بیکاری و شغلی تحمیل شده به مردم مناطق محروم مرزی است.

کشتار کولبران و سوختبران تبدیل به امری رایج و عادی شده است. بنا به گزارش سایت حقوق بشری هه نگاو، فقط طی کمتر از یک ماه ۱۷ کولبر با شلیک مستقیم ماموران مرزی ایران، ترکیه و عراق کشته و زخمی شدند. بنا به این گزارش در فاصله زمانی ۱۱ خرداد تا ۹ تیر سال جاری، «دست کم ۷ کولبر کشته و ۱۲ کولبر زخمی شده اند. ۲ کولبر در حوادث طبیعی (در حین راه) زخمی شده اند.

مجلس نشین (بهزاد رحیمی) از سقز و بانه روز شنبه ۱۲ تیر در رسانه حکومتی شفقنا، به کشته شدن ۴ کولبر فقط طی ۲ هفته اشاره کرد و گفت «چهار جوانی که میانگین سنی آنها ۳۰ سال بود به ضرب گلوله سربازان هنگ مرزی کشته شدند.»  وی ادامه داد: «ما بارها به مسولین تذکر داده ایم که اگر نیاز به مواردی مشکوک شدند، این افراد را بازداشت کنند یا با گلوله پلاستیکی بزنند اما مستقیم به قلب و سر آنها شلیک می کنند و متاسفانه این افراد کشته می شوند.»

وی در ادامه گفت «این شلیکها از سوی سربازان هنگ مرزی انجام می ‌شود و به دلیل اینکه در مرز اتفاق می ‌افتد، اساسا می ‌توانند منکر شوند و بگویند که این کولبران به قصد خرابکاری آمدند و ضد انقلاب هستند، لذا از این حربه استفاده می‌کنند؛ اما کولبران مشخص هستند زیرا اسلحه ندارند، لباس محلی تن شان هست و کارشان هم معلوم است. افراد غیر کولبر هم بین آنها تردد نمی ‌کنند اما بعضاً توجیه هم می ‌کنند که چون شب بود فکر کردیم که اینها دشمن هستند لذا به آنها شلیک کردیم.»

در رویدادی دیگر، در روز چهارشنبه ۹ تیر، جلیل رحیمی جهان‌ آبادی عضو کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع از «قلع و قمع» اهل سنت و «رد صلاحیت معلمان اهل سنت به دست حراست آموزش و پرورش» خبر داد. وی گفت «از کدام مغز معیوب و دیدگاه متحجرانه طالبانی این تفکرات خارج می شود» که سنیها نتوانند «در منطقه ای که بیش از ۷۰ درصد آنها اهل سنت است، رشته حقوق و معارف اسلامی به بچه های خود آموزش دهند». (خبرگزاری مجلس ارتجاع)

 

تحمیل بی آبی و مرگ با ویروس کرونا

در حالی که کرونا در استانهای سیستان و بلوچستان بیداد می کند، بنا به گفته استاندار این استان، فرد بیمار برای درمان و رفتن به بیمارستان باید ۱۰۰ کیلومتر راه طی کند. در ۱۰شهرستان هیچ بیمارستانی وجود ندارد.

فاضلی، مجلس نشین از سراوان در رابطه با ناتوانی کنترل کرونا گفت:«۶۰ درصد جمعیت سراوان آشرب ندارند، بنابراین چطور می توان کرونا را کنترل کرد؟» (ایسنا ۲۸ تیر ۱۴۰۰)

یک نفر از روستائیان منصوره شادگان در جنوب اهواز در ویدئوهای شهروند خبرنگاران گفت: «کمتر حمام می‌ کنیم، کمتر لباس می‌ شوییم، کمتر تمیزکاری و نظافت می‌ کنیم تا آب مخزن دیرتر تمام شود. پیش آمده یک روز تمام، آب کولرهایمان را جمع آوری و از آن برای شرب استفاده کرده‌ ایم.»

در حالی که مردم استان سیستان و بلوچستان به دلیل سیاستها و عملکردهای هدفمندانه حکومت در عدم واکسیناسیون و نبود امکانات بهداشتی و درمان، جان شان را از دست می دهند، کارگزاران رژیم شیادانه مسئولیت کشتار مردم را از خود بر می دارند و مردم را مقصر جلوه می دهند. 

تلفات در اثر کرونا در ایران یک جنایت سازمانیافته حکومتی محسوب می شود. زیرا ولی فقیه آگاهانه مردم را از دسترسی به واکسن محروم کرد. خامنه ای و باندهای مافیای دارو به شمول ستاد اجرایی فرمان امام و.... به بهانه تولید واکسن داخلی جان میلیونها مردم را با خطر مرگ مواجه کردند. برای رژیم ولایت فقیه جان مردم هیچ ارزشی ندارد. عادی سازی و ساده سازی از هر نوع آن، از جنایت، فقر و امنیتی کردن زندگی و معیشت مردم و سرکوب آنان را تنها راه حل خود می داند.

 

       

منبع: نبرد خلق شماره ۴۴۰، آدینه ۱ مرداد ۱۴۰۰- ۲۳ ژوئیه ۲۰۲۱

 

http://www.iran-nabard.com/

https://t.me/nabard_khalgh

بازگشت به صفحه اول