رویدادهای هنری (مرداد ۱۴۰۰)

فتح الله کیاپیها

 

کرونا و جامعه هنری:

واکسنهای استاندارد و مورد تائید سازمانی جهانی بهداشت حق مردم ایران است

در دی ماه سال ۱۳۹۹ُ رهبر ام القرا طی سخنانی جنون آمیز و کینه ورزانه و بدون هیچ پایهِ علمی ورود واکسنهای آمریکایی و اروپایی را ممنوع اعلام کرد و در تلاشی احمقانه حمایت از تولید واکس داخلی آن هم به دست موسساتی کاملا غیر علمی و پزشکی داخلی را مورد تائید قرار داد. اندیشه ای نا بخردانه و البته سود جویانه که موجب از دست رفتن بسیاری از سرمایه های ارزی کشور شد و حاصلش حضور واکسنهای تقلبی چینی و غیر استاندار و در بسیاری از موارد آب مقطر شد.

به موجب این تصمیم ضد بشری رهبر جنایتکاران، آمار روزانه مرگ و میر ناشی از کرونا و مبتلایان جدید به طور تصاعدی بالاگرفت.

در پیآمد این تصمیم دغلکارانه و ریاکارانه، مردم محروم و ستمزده ایران به طور روزانه شاهد از دست رفتن دردناک عزیزان شان شده و در خیابانهای منتهی به گورستانها صف انبوه جنازه ها را می دیدند که عازم خوابگاه ابدی خود می شدند. این در حالی است که بنا بر خبرها بسیار و شایعات نزدیک به یقین ایشان و ارازل و اوباش بارگاه شیطانی اش از همان ابتدا واکسنهای مرغوب و اهدا شده از طرف غرب و به خصوص آمریکا را برای استفاده خود و اعضای فامیل خود در انحصار گرفته و سهم مردم درد مند ایران واکسنهای تقلبی چینی و در بسیاری موارد آب مقطر بود که توسط برادران قاچاقچی و جنایتکارش و آنهم به صورت غیر رسمی و با قیمتهایی گزاف در بازار سیاه فروخته می شد. متاسفانه در روزهای اخیر شاهد اخبار دردآلود و غم انگیزی هستیم که بر اساس آن؛ هفتاد درصد از بیمارانی که دوز دوم واکسنهای برکت، (احتمالا برکت برای کیسهِ پر ناشدنی رهبر قاتل و سینه چاکان اختلاسگرش) را تزریق کرده اند، پس از چند روز جان خود را از دست داده اند.

این اخبار دردناک حکایت از قتل عام عمدی و دستجمعی مردم ایران دارد. مردمی که در این روزهای سیاه محرم بیشتر عزادار خانواده و فامیل خود هستند تا سینه زنی برای دروغگویی آخوندها.

در این کوتاه ضمن همدردی با مردم محروم و ماتمزدهِ کشور و ابراز اندوه و همدلی با خانواده های قربانیان تصمیم ضد بشری خامنه ای، به واکنشهای بعضی از مجامع هنری علیه این قتلعام تاریخی که کوره های آدم سوزی را تداعی می کند، می پردازیم:


انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند یکی از این نهادهای سینمایی است که با صدور بیانیه‌ای به «بی‌تدبیری مسئولان ارشد» و «دروغگویی وزارت بهداشت» در مواجهه به شیوع کرونا و کشته شدن مردم اعتراض کرده است.
این بیانیه‌ که روز جمعه ۲۲ مرداد در سایت انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند منتشر شده است، به اسامی تعدادی از مستندسازان ایرانی اشاره می‌کند که قربانی ویروس کرونا شده ‌اند، از جمله منوچهر طیاب، کیومرث درم بَخش، خسرو سینایی، اکبر عالمی، هوشنگ میرزائی و محمد معتمدکیان.
در این بیانیه آمده است: «بسیاری از ما تا لب مرگ رفتیم و برگشتیم. این روزگار سیاه و اتفاقات ناگوار به یقین نتیجه بی ‌تدبیری مدیران ارشد کشور و وعده ‌های دروغین وزارت بهداشت بوده است. درحالی که با دلسوزی و مدیریت هوشمندانه و درست، همچون بسیاری از کشورهای دیگر جهان، می‌ شد به‌ راحتی از این فجایع تلخ که هر روز شاهدش هستیم، پیشگیری کرد.».
این انجمن به دیدار بی‌نتیجه خود با معاونان وزارت بهداشت و نامه‌ های متعدد و مصاحبه ‌های مطبوعاتی متعدد جهت سهمیه‌ واکسن برای مستندسازان اشاره کرده و گفته است نگران جان مردم ایران هستیم ودر کنار ملت ایستاده ‌ایم و می خواهیم که برای یکایک مردم ایران در اسرع وقت واکسن تهیه شود. واکسنهای استاندارد و مورد تائید سازمانی جهانی بهداشت حق مردم ایران است.

 

کانون‌ کارگردانان سینمای ایران نیز همزمان با انتشار بیانیه‌ای گفته است وزیر بهداشت کشور در این یک سال و نیم دشوار و طاقت فرسا برای مردم بی‌دفاع ایران، مدام ناکارآمدی خود و مدیرانش را پشت «گزافه‌گوییهای بی ‌پایه و اساس و وعده تولید و توزیع سریع چندین واکسن داخلی و ادعای مدیریت جهانی کرونا» پنهان کرد.
 انجمن بازیگران سینمای ایران نیز با انتشار بیانیه ‌ای خواستار واکسیناسیون گسترده مردم کشور شد و گفت، جامعه هنری کشور در کنار همه مردم ایران این روزهای پر درد و رنج را فراموش نخواهند کرد؛ روزهایی که بیماری مرگبار کرونا با همراهی مدیران «بی کفایت و بی ‌لیاقت» جان هزاران تن از مردم بی ‌پناه کشورمان را گرفته و «سیاه ‌ترین» روزها را در تاریخ این سرزمین رقم زده است.
این بیانیه‌ها در پی درخواست جعفر پناهی، کارگردان سرشناس ایرانی از رهبر جمهوری اسلامی برای پاسخگویی به وضعیت شیوع کرونا در کشور منتشر شده است.
آقای پناهی روز جمعه با انتشار پیامی در شبکه اینستاگرام خواستار پاسخگویی مستقیم آیت‌ الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، در قبال تصمیمات و سخنانش درباره بیماری کرونا و بحران ناشی از آن در کشور شد.
وی در این پیام با اشاره به بخشهایی از سخنرانیهای خامنه ای در قالب ویدئویی کوتاه پرسیده است:‌ «آیا وقت آن نرسیده که برای یک بار هم که شده پاسخگوی سخنان ضد و نقیض خود باشند و آیا به خطر انداختن جان هشتاد و پنج میلیون جمعیت ایران و مرگ صدها هزار نفر ارزش پاسخگویی ندارد؟»
محمد رسول ‌اف، دیگر سینماگر برجسته ایرانی، نیز ساعتی بعد همین ویدئو را در توییتر منتشر کرد.
پیش از آنها نرگس محمدی، فعال حقوق بشر، با اشاره به اوج گرفتن آمار مرگ و میر ناشی از کرونا و روند کند واکسیناسیون در کشور مسئولیت آن را بر عهده رهبر جمهوری اسلامی دانسته بود.

 

موضعگیری خانه تاتر در مقابل سیاستهای ضد انسانی وزارت بهداشت

خانه تئاتر ایران در بیانیه ‌ای با انتقاد از عملکرد حکومت در مدیریت کرونا نوشت که کارِ مردمِ بی ‌پناهِ ایران از فاجعه گذشته و به آمار تبدیل شده است.
این مؤسسه فرهنگی - هنری خطاب به مقامات تأکید کرد که تاریخ دربارهٔ آنچه باید انجام می ‌دادند و ندادند، قضاوت خواهد کرد و افزود: «هر دو دقیقه، جان باختن یک ایرانی حق ما نبود امضاکنندگان بیانیه از قوای سه ‌گانه، وزارتخانه‌ ها، سازمانها و نهادهای ذیربط خواستند برای جلوگیری از آنچه فاجعه قرن در ایران خواندند، تلاش کنند.
بر اساس آخرین آمار رسمی اعلام شده از سوی وزارت بهداشت، در شبانه ‌روز ماه مرداد 610 بیمار مبتلا به ویروس کرونا در ایران جانباختند. این آمار رسمی همواره با تردید کارشناسان و حتی برخی از مقامهای بهداشتی ایران قرار گرفته است.

 

موضعگیری هنرمندان در مورد رئیسی جلاد و وزیر ارشادش

محمد مهدی اسماعیلی وزیر ارشاد پیشنهادی رئیسی قاتل برای وزارت ارشاد از همان ابتدا مورد اعتراض جمعی از هنرمندان قرار گرفت. ایشان در ابتدای کاندیداتوری خویش و طی افاضاتی در یک برنامه هشتاد و سه صفحه ای و در تاخت و تازی قابل پیش بینی به وضعیت فرهنگی کشور گفت که: نهادهای صنفی مانند خانه سینما را «فاقد وجاهت قانونی» و خانه موسیقی را «مهم ‌ترین مرکز تولید بحران» می داند.
او در بخشی از این برنامه با ارائه آماری از تولید فیلمهای سینمایی در ایران نوشته است که «در سال ۱۳۹۷، از ۷۷ فیلم رصد و تحلیل شده، ۵۹ فیلم مروج سبک زندگی غیر اسلامی ایرانی و تخریب کننده انقلاب اسلامی، ۶۱ فیلم ارائه ‌کننده تصویر مثبت از زن بی ‌حیا، ۶۰ فیلم مروج وادادگی و تحقیر ملی و ۵۵ فیلم القا کننده واگرایی دینی و ملی بوده است». او همچنین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را متهم به «تولید فیلمهای ضدارزش، غیر انقلابی و غیر اخلاقی و عدم اتخاذ موضع شفاف و برخورد در برابر فعالیت محکومین امنیتی و چهره ‌های سینمایی همسو با اهداف دشمنان» کرده است که در این مختصر به واکنش بعضی از هنرمندان نسبت به افاضات ارتجاعی و طالبانی وزیر ضد فرهنگ دولت می پردازیم:

مصطفی قاسمیان: کسی که هنوز وزیر ارشاد نشده، اتحادیه اصناف سینما را غیرقانونی بخواند، نمی‌تواند سینما را مدیریت کند.

همایون اسعدیان،‌ کارگردان، در واکنش به سخنان گزینه ابراهیم رئیسی برای وزارت ارشاد درباره «وادادگی» و «تخریب انقلاب» در فیلمهای سینمایی، در اینستاگرامش نوشت: «کمی دیر آمدید... راستی خبر دارید دوستانتان وارد کابل شدند؟».

واکنش تند همایون غنی‌زاده به ادعاهای وزیر پیشنهادی فرهنگ: از کجا پیدایت شده؟، در چهل سال فضای هنری ایران، وزیری چنین عقب مانده از قافله  فرهنگ و هنر ندیده ام. زمانی که ساز حمایت از طالب و طالبان در دیپلماسی ایران کوک می‌شود، در دیپلماسی فرهنگی هم باید منتظر افرادی اندازه تو بود.

انجمن صنفی سراسری کارگردانان تئاتر ایران نیز طی بیانیه ‌ای خطاب به وزیر پیشنهادی فرهنگ نوشته: شخص شما حتی یکی از این نمایشهای «رصد» شده را از نزدیک ندیده و هر آنچه تهمت و افترا به ما زده اید به دوستان بولتن ‌سازت برمی‌گردد.

این وزیر نوبرانه در باره موسیقی از افزایش هولناک ورود «گروههای خارجی» انتقاد کرده، خانه موسیقی را «مهم ‌ترین مرکز تولید بحران» خوانده و نوشته است: «شاهد اعطای مجوز به موسیقی راک و متال یا خوانندگان ترکیه‌ ای، عدم حضور هنرمندان انقلابی در شوراهای موسیقی، اعطای مجوز به هنرمندان ضدارزش ساکن خارج و احیای هنر و هنرمندان پیش از انقلاب هستیم».

 

حمله دولت نوبنیاد به مجسمه هنرمندان

تندیس عبدالرحمان شرفکندی، متخلص به «هه ‌ژار»، شامگاه چهارشنبه ۲۰ مرداد، در شهر مهاباد توسط «افراد ناشناس» به آتش کشیده شد. مهراب پوراکبر روز پنجشنبه ۲۱ مرداد، ضمن اشاره به دستور قضایی برای شناسایی و دستگیری فوری عاملان این حادثه به گفت که این آتش ‌سوزی بر اثر روشن کردن چند تایر فرسوده زیر این تندیس صورت گرفته و در پی آن قسمتهایی از پیکره این تندیس تخریب شده و رنگ خود را از دست داده است.

عبدالرحمان شرفکندی متخلص به هه ‌ژار، شاعر، نویسنده و مترجم کُرد در سال ۱۳۶۹ درگذشت.
او در جنبش آزادی‌خواهی کردستان عراق به رهبری مصطفی بارزانی مشارکت داشته و برادر بزرگ ‌تر او به نام صادق شرفکندی سیاستمدار کُرد بود که در عملیات تروریستی رژیم در رستوران میکونوس در برلین جانباخت.

 

از دشمنی با ملت دست بردارید! ( خروش ویرانگر در راه است ).

این جمله ایست که معنی و مفهوم آنرا می توان از محتوای نامه اعتراضی جامعه صنفی تهیه کنندگان  سینما نسبت به طرح صیانت دولت اعدام دریافت کرد. این جامعه در اعتراض به طرح فوق الذکر که به نوعی سانسور بر گردش آزاد اخبار و اطلاعات در دنیای مجازی است می نویسد: در شرایطی که تورم افسارگسیخته معیشت مردم، کرونای جهش ‌یافته سلامت مردم و بی ‌آبی جان مردم و محیط زیست کشور را نشانه رفته، نمایندگانی که مشخص نیست چه نسبتی با این مردم و جغرافیای این سرزمین دارند، طرحی غیرکارشناسی، غیراصولی و دارای اشکالات عدیده فراوان را در جلسه ‌ای غیرعلنی به اصل ۸۵ قانون اساسی ارجاع دادند تا عواقب اجرایی شدن چنین طرحی همانند مفاد آن ابهام ‌برانگیز و قابل تفسیر به آرای شخصی باشد. جمهوری اسلامی با شعار "استقلال" و "آزادی" روی کار آمده و اکنون شاهد هستیم که خواص بی ‌بصیرت پس از "استقلال"، اصل "آزادی" را نیز با این طرح جاهلانه زیرپا گذاشتند.

 

جانی دپ: هالیوود مرا بایکوت کرده است

جانی دپ بازیگر مشهور آمریکایی سرانجام سکوت خود را شکست و در جریان یک مصاحبه جنجالی به شدت از هالیوود انتقاد کرد.

جانی دپ در مصاحبه با نشریه «ساندی تایمز» گفت که با توجه به عدم اکران فیلم جدیدش «میناماتا»، احساس می‌ کند که هالیوود او را بایکوت کرده است.

این هنرمند آمریکایی که از سوی امبر هرد، همسر پیشین خود، به خشونت خانگی متهم شده است از دست دادن جایگاه مورد احترام خود در هالیوود را ناشی از «بی ‌معنی بودن محاسبات رسانه ‌ای» توصیف کرد.

در فیلم «میناماتا» به کارگردانی اندرو لویتاس، جانی دپ در نقش دبلیو یوجین اسمیت، عکاس خبری آمریکایی، هنرنمایی می ‌کند؛ عکاسی که پیامدهای غم‌انگیز مسمومیت با جیوه در جوامع ساحلی ژاپن در دهه ۱۹۷۰ را افشا کرد.

جانی دپ سال گذشته در شکایت حقوقی خود علیه روزنامه انگلیسی «سان» شکست خورد. این روزنامه در گزارش مفصلی درباره رابطه جانی دپ و همسر پیشین او، این بازیگر را به عنوان «مردی که زنش را کتک می‌زند» توصیف کرده بود

قاضی دادگاه پس از بررسی اسناد و شواهد مختلف در نهایت نتیجه گرفت که محتوای مقاله مذکور تا «حد زیادی درست است» و دوازده مورد از چهارده مورد خشونت خانگی ادعایی، واقعا اتفاق افتاده است.

 

کتاب و نشریات ادبی

 

مصدق، نهضت ملی و رویدادهای تاریخ معاصر ایران

این کتاب که نوزدهمین جلد ازین مجموعه است نوشته جواد صفری است که می توانید آنرا به صورت رایگان از آدرس زیر دانلود کرده و مطالعه کنید: /https://alisedarat.com/e-book

علی صدارت در مقدمه ای که برای معرفی این کتاب نوشته است: حالا که هم ‌وطنان با تحریم حوزه های «رای‌ گیری» و «انتخابات» در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰، در جنبش خودجوش خودداری از مشروعیت دادن به رژیم ولایت فقیه، بیش از پیش مشارکت نمودند و بدین ترتیب پایه ‌های متزلزل رژیم ولایت فقیه را نااستوارتر کردند، جنگ روانی قدرتها علیه مردم بالا گرفته است. قدرتهای داخلی از یک سو، و قدرتهای خارجی از سویی دیگر، در رسانه ‌ها و دستگاه پروپگاندا و مغزشویی خود، با یکدیگر هم‌ سو شده‌ اند تا به عمر فاجعه ‌آمیز این رژیم جنایت ‌پیشه، چند صباحی بیافزایند.
پرده جدید نمایش جنگ روانی، بزرگ‌نمایی شعارهایی است که برای تطهیر و تغسیل رژیم ولایت مطلقه پهلوی تهیه و منتشر شده ‌است. جای تعجب نیست که شعارهای آنچنانی، بیشتر در مناطق امنیتی (قم و مشهد و...) شنیده می‌ شوند. شگفتی ‌آفرین نخواهد بود اگر ساخته و پرداخته شدن این گونه شعارها (که قطعا در ادامه حیات رژیم ولایت مطلقه نقش مثبتی خواهند داشت) توسط سربازان گمنام امام زمان اطلاعاتی امنیتی رژیم باشد. امیدواریم که هر کدام از ما، به سهم خود و به نوبه خود، با انتشار و با بازنشر تولیداتی که پشت به قدرت و روی به ملت دارند، برای دفاع از خود و سایر هم‌ میهنان، تلاشها را افزون کنیم. به امید آزادی و استقلال ایران و ایرانیان.

 

صد و سی‌ و دومین ماهنامه ادبیات داستانی چوک منتشر شد.

بانک مجموعه داستان چوک شامل حدود 500 داستان و داستانک است که طی 15 سال فعالیت اعضای کانون فرهنگی چوک انجام گرفته و در 112 شماره ماهنامه ادبیات داستانی چوک منتشر شده است. حالا در قالب یک مجموعه داستان تقدیم شما علاقمندان می شود که می توانید آنرا برای دوستان خود هم ارسال کنید. شما می توانید این مجموعه بینظیر را در آدرس زیر دانلود کنید
http://www.chouk.ir/download-mahnameh/15989-500.html

 

همه تکه پاره های زری

این کتاب، دفتر تکه پاره های خاطرات زنی است که همسرش در بیدادگاههای جمهوری اسلامی به اعدام محکوم می شود و خود او پس از گذران دورانی سخت و طاقت فرسا می تواند از ایران گریخته و در آلمان ساکن شود.

همه تکه پاره های زری شانزده فصل است که توسط اکبر سردوزامی به رشته تحریر در آمده است.

-زری در پی انقلاب، زمانی که بیست‌ و چهار سال بیش نداشت و از فعالان سازمان پیکار بود، پیش از سی خرداد بازداشت می ‌شود، شش ماه در زندان رشت به سر می ‌برد، اما در موقعیتی مناسب، هنگامی که به بیمارستان برای درمان اعزام می‌شود، می ‌گریزد.

زری پس از چند سال فعالیت مخفی و حضور در چند خانه تیمی، سرانجام در موقعیتی بسیار خطرناک، به ناگزیز از کشور فرار می کند. همسر زری، حسن جهانگیری را در ۱۱ آذر سال ۶۲ پس از شش ماه زندان و شکنجه در سن ۲۷ سالگی اعدام می‌ کنند. آن دو بیش از چند ماه زندگی مشترک نداشتند، آن ‌هم در جنگ و گریز، در تعقیب و فرار. زری در ترکیه است که خبر مرگ او را می‌ شنود.

اکبر سردوزامی در این باره می گوید: صدای زری را آن‌ گونه که مرسوم است ادیت نکرده‌ ام. صدای زری که خیلی روزمره است و گاهی تکه ‌پاره و انگار نامفهوم، برای من زنده ‌تر و زیباتر از صداهای مصنوعی ادبی است.

خواندن این کتاب را که از انتشارات نشر باران است به علاقمندان توصیه می کنم.

 

موسیقی، رقص و هنرهای نمایشی در آوینیون فرانسه

رقصی چنین میانه میدانم آرزوست

عکس 4

جشنوارهٔ آوینیون، جشنواره‌ ای در ستایش هنرهای نمایشی که پس از یک سال وقفه به ‌خاطر کرونا طبق معمول برگزار شد. این جشنواره با هزاران نمایش، رقص، اپرا، کنسرت و کمدی تک ‌نفره د رماه ژوئیه، این شهر تاریخی و زیبای فرانسه را در آغوش گرم خود گرفت.

هنرهای نمایشی بیش از هر هنر دیگری در دوران کرونا آسیب دید و حالا جشنوارهٔ آوینیون که در کنار ادینبورگ بزرگ ‌ترین جشنوارهٔ هنرهای نمایشی جهان محسوب می ‌شود، امسال و برخلاف ادینبورگ ‌به ‌شکل بسیار کوچک و محافظه ‌کارانه ای برگزار خواهد شد، به ‌صورت کامل برگزار شد تا حیات دوباره این هنر را وعده دهد.

در این جشنواره معتبر و با نشاط : سونوما اثر مارکوس مورائو از اسپانیا/ تکه‌ های یک زن اثر کورنل موندروچکو از لهستان/ آواز گوسفند اثر گروه اف سی برگمان/ گالیور آخرین سفر و اجرای کلاسیک سه اثر مولیر/ و در بخش آف (Off) که در کنار بخش اصلی میزبان اجرای هزاران اثر نمایشی است، آیدا اصغرزاده، هنرمند ایرانی ساکن پاریس، با نویسندگی و بازی در نمایش عروسکهای ایرانی حضور داشت؛ اثری دربارهٔ ایران، انقلاب، مهاجرت و مشکلات آن که ایران و فرانسه را در دنیای شخصیتهایش به هم پیوند می‌زند.

دلنوشته ها

در پایان این حکایت دلنوشته ای از «ی. صفایی» را می خوانیم که فریاد خموش بسیاری از ماست. فریادی که بیگمان روزی آتشفشان خشمی می شود ستم سوز و حکومت متولیان ظلم و جور و جنایت را پس از چندین قرن و یکبار برای همیشه از دامان روزگار ما و روزگار خاورمیانه خونین بر خواهد چید. با هم بخوانیم: خوزستان........
عکس 5
قلبم می تپد
در هجوم احساسات
تشنه لب
تا سرودی بخواند
وطنم، در آتش
و بغض ترک خورده
فریاد میزند
تو خود، معجزه ای
برخیز

درهجوم احساسات این مردم لب تشنه بخود می پیچم، شعرهایم را به کدامین خطه این خاک فرش کنم تا سرودی بخوانند؟
وطنم در عطش و آتش و گلوله می سوزد و کارگرش در اعتصاب، بغض ترک خورده اش را می شکند و فریاد می زند.....!!
هموطن،
ایران مان در چنگال دژخیمان خون آشام است، سکوت تو گریه های کودکانی را رقم می زند که نان را در زباله ها جستجو می کنند.
امروز بپاخیز که فردا دیر است! منتظر کدامین معجزه هستی؟! تو خود، معجزه ای! برخیز و پرچم آزادی را با شور و هیجان جوانی ات بدست بگیر و کاخ این حرامیان را بر سرشان خراب کن. کف خیابانها در انتظار توست تا لگد کوبش کنی و میلیونها قلب افسرده را برای آزادی فردای میهن دوباره به شور درآوری!
زندگی این بار لبخند زنان، صلح و آزادی را نوید می دهد و در قلبش فریادهای مردم را با جان و دل برای فردای روشن کودکانمان به تاریخ می سپارد.
هم مهین! دستهای تو گلوی جلادان زمان را می فشارد، دستهایتان را یکی کنید، امروز همان روزیست که منتظرش بودید! جرقه! بله، جرقه از طرف مردم بجان رسیده زده شد. بپاخیزید، بپاخیزید که همه ما منتظر سقوط عفریت اسلام هستیم. سقوط نظام، آغاز تولدی نوین به دست شما دلاوران است.
پس برای نجات نسل آینده، خوزستان را فریاد و حمایت کنید و کاخ این حَرامیهای بیگانه را بر سرشان ویران کنید.
سکوت ما، پیروزی این حرامیان است!
خوزستان تشنه لب است، کارگران گرسنه در اعتصاب و ایران مچاله شده در دست فاشیستهای مذهبی است!
مردم! وحدت ملی را در اتحاد خود یاری کنید....
تا کی به خوف و وحشت بار ستم کشیدن
تا کی ز بار نفرت پشت وطن خمیدن
شلاق و بند و زنجیر، فریاد کودک و پیر
تا کی ز دست دژخیم فریاد برکشیدن
ای قوم برخروشید، ای قوم برخروشید

 

منابع استفاده شده در گرد آوری و تنظیم این مجموعه: جنگ خبر، رادیو فردا، ایرنا، همشهری آنلاین، دویچه وله فارسی، صدای آمریکا و تارنمای هنری «ورایتی»)

 

منبع: نبرد خلق شماره ۴۴۱، دوشنبه ۱ شهریور ۱۴۰۰ - ۲۳ اوت ۲۰۲۱

 

 

http://www.iran-nabard.com/

https://t.me/nabard_khalgh

بازگشت به صفحه اول