«آزادی»های کنترل شده از زبان مردم

لیلا جدیدی

چهل و شش سال است که رژیم جمهوری اسلامی نه تنها با زندان، شکنجه و اعدام هر صدای آزادیخواهی را سرکوب کرده، بلکه هر شکلی از آزادیهای فردی از قبیل گوش دادن به موسیقی، جشن و شادمانی، مهمانی و تفریح و حتی آزادی پوشش، این طبیعی ترین نیازهای جامعه را منع کرده و شهروندان را به این بهانه به ضرب و شتم می گیرد و بازداشت و محروم می کند. از روزهایی که گوش دادن یا خرید یک کاست و سی دی جرم بود تا برهم زدن مهمانیها و جشنهای خانوادگی و جنایتهایی که در این راه مرتکب شده و از میان آنها به ویژه ستم مضاعف بر زنان ایرانی که تنها یک نمونه‌ی آن قتل مهسا (ژینا) است. اگر قرار باشد این ستمکاری به قلم آورده شود، حتی اختصاص سالها برای نوشتن و بیان این رنجها کفاف نخواهد داد.

امروز و اکنون رژیم جمهوری اسلامی در اوج درماندگی و هراس از خروش در راه و حتمی مردم، به ظاهر کنسرت و موسیقی را آزاد کرده و فشار برای تحمیل حجاب را کاهش داده است. حال این پرسش در ذهنها جرقه می زند که این به اصطلاح آزادیها می تواند در شرایط فعلی که ۸۰ درصد جامعه زیر خط فقر بسر می برند و زندگی شان روز به روز سختتر و غیر قابل تحمل تر می شود، به تحمیق مردم ختم شود و به نتیجه مطلوب برای رژیم یعنی خاموشی خشم آنان بیانجامد؟ آیا می تواند مسیر خروش انقلاب مردم را سد کند؟

با این پرسش به میان مردم در گوشه و کنار ایران رفتیم تا نظر آنها را پرس‌وجو شویم. گزارش زیر پاسخ آنان به این سوال است. تلاش شده در این گزارش لحن و بیان پرسش شونده حفظ شود.

تهران

- به هیچ عنوان. این فیلمهایی که درمیارن، تاثیری توی مردم نداشته و نخواهد داشت، در ویدیوهایی هم که پخش میشه، دختران بی حجاب تماما همان پرستوهای حکومتی هستند، خواننده هایی هم که میآرن میخونن، اکثرا مداح بودن مثل راغب که میاد سرود ای ایران میخونه. مردم دیگه گول این بازیهای رژیم رو نمیخورن، آنقدر وضع خرابه که این نوع بظاهر شادیهای مضحک و سیرکهای خیابانی جواب نمیده، یک مشت آدم نماهای بسیجی و سپاهی بی مغز که فقط حقوق مفت میگیرن، موقع تبلیغات و سرکوب مردم میان تو خیابونها. فکر کنید جمعیت مردمی که به خاطر تماشای یک فوتبال میرن استادیوم ورزشی ۵۰ هزار نفر، ده تا خیابون بسته میشه، ولی آیا تعداد معترضان اینقدره که این همه خیابون بسته می شه؟

اگر این دفعه مردم بیان بیرون مثل دفعه های قبل نیست، مملکت رو هواست، بی برقی و بی آبی و هوای آلوده و گرانیهای سرسام آور و اختلاس بانکها و دزدیها و اعدامها، همه و همه ی اینا رو مردم با تمام رگ و ریشه هاشون دارن احساس می کنن، چطور می شه حتی یک درصد هم مردم بخوان به طرف اینا برگردن. برعکس، همه روزه داریم می‌بینیم تعداد بیشتری از روحانیها و ارتشیها و غیره دارن رو برمیگردونن، بنظرم دارن از داخل از هم می‌پاشند و نیازی به اعتراض و شورش مردم نباشه.

- باید اینطور به این سوال جواب بدم که حالا وظایف مزدورها و مزد بگیرهای رژیم اینطوری شده که میرن داخل مردم ببینند چطور می تونن اونها را در این پروسه ی قلابی آزادی دادن تحمیق کنن. چند روز بود مریض بودم خونه افتاده بودم ، یعنی هممون مریض بودیم. دیروز رفتم سرکار. اتفاقا با یه یارو که ادعای استاد دانشگاهی می‌کرد، داشت توی کافه با صاحب کافه صحبت می‌کرد و بهش می گفت تو فقط چهار تا مشکل از این رژیم به من بگو من قانع بشم. اونم با نگرانی داشت می گفت مثلا این گرونیها، که من بی اختیار پریدم وسط حرفش گفتم اونو ول کن بیا من از الان تا فردا صبح برات بشمارم، اول از همه و مهم تر اینه که انگلهایی مثل تو رو پرورش دادن و پول مفت بهتون میدن که برید قاطی مردم مغز و اعصابشون رو بهم بریزین و مردم هم از ترسشون که نکنه فردا بیان بگیرنش، هیچی نگن و خودخوری کنن، ولی من بهت میگم اگر فردا اومدن سراغ من معلوم میشه من چی گفتم، آن قدر گفتم و گفتم، یارو بلند شد رفت گفت اصلا نمیشه با شماها صحبت کرد، دمش رو گذاشت رو کولش رفت، بهرحال وضعیت اینطوریه.

- اینا فقط سیرکهای خیابونیه و حتی یک نفر رو نمیشناسم که مخالف اینا باشه و از روی خوشگذرونی رفته باشه توی این مراسم. بنظرم شما هم نباید دامن بزنید به این بازیها و بخواهین مردم رو از این بازی دور کنید. اصلا نباید جدی گرفت، حنای اینا دیگه رنگی نداره، اصلا و اصلا فکرشم نکنید.

- سالیان سال است که این بازیهای حکومتی برای مردم رو شده و برای مردم عادی شده. مخالفها نمی روند به این شوها و اینا آدمهای خودشون هستند. مثلا کنسرت مجانی با چند خواننده. حتی اون خانمهای بی‌حجابی که لابلای این فیلمها میبینی، تماما پرستوهای حکومتی هستند و جیره خوار رژیم. شک نکنید به آنچه می گم. من اطلاع دقیق از این مسائل دارم و خواننده هاشونم که یک مشت وابسته های خودشون هستند، کنسرت مجانی نمی‌گذارند. پولشون رو از همون سازمان تبلیغات اسلامی می گیرند مثل راغب که نوحه خوانی هم می کنه. من صداش رو دوست داشتم، ولی از اول هم برای اینا کار می کرد. مثلا شجریان که دیدید می خواست واقعا یه کنسرت مجانی برای مردم بگذاره. ولی دید که مردم دارند وصلش می کنن به رژیم، کنسرت خیابانی خودش رو لغو کرد.

- ببینید الان آزادی کامل از نظر لباس وجود داره، یعنی طوریه که حتی گاهی نسبت به استاندارد دنیا اینجا گاهی افراطی هم بیرون میان که البته به خاطر جبران خفقان سالهای قبل هست. اقایون برخلاف پیش بینی که می کردم، خیلی راحت و مودبانه و مثل همه مردم دنیا عادی برخورد کردن با این موضوع. از نظر کنسرت و موسیقی و غیره هم فعلا آزادی برقراره، اما بزارین به شما بگم که این مردم کلا حکومت رو به حساب نمیارن و هرگز با این حکومت خوب نخواهند شد، خصوصا که مشکل معیشت و گرانی از حالت غیرعادی هم فراتر رفته. اینا هرگز نمیتونن عمر برباد رفته مردم و فشار گرانی و اقتصادی وارد شده به مردم رو جبران کنن

 

لرستان

با توجه به تحولات بعد از کشتن مهسا (زن زندگی آزادی) جو عمومی جامعه تغییر کرده و پیشگام این تحولات دختران و خانمها بوده اند و‌ در تداوم این خیزش مساله حجاب منتفی شده حتی در شهر های کوچک و سنتی اساسا زنان سن بالا هم کمتر از چادر استفاده می کنند

آموزش سازهای مختلف موسیقی همه گیر شده و در محافل و مجالس ارکسترهای حرفه ای و آماتور فعالیت دارن و در کل مردم از قوانین ج.ا عبور کرده اند و حاکمیت هم ناتوان از مقابله با این موارد شده و در واقع فشار از پایین موجب ایجاد این فضا شده (نه اینکه حاکمیت) موافق آن باشد. از سوی دیگر واکنش مردم به اداهای رژیم در مورد ملی گرایی و متوسل شدن به اسطوره های تاریخی موجب خنده و تمسخر مردم شده و در گفتگو های روزانه این رفتارها را از روی استیصال و درماندگی می دانند.

الان بین جوانان و خانواده ها جو عوض شده و ‌در دورهمیها رقص و آواز زنان به یک امر عادی مثل سال ۵۷ شده. داخل خیابانها هم رقص و آواز عادی شده. پسرها و دخترها آواز می خوانند.

اما این فقط صورت قضیه هست اما در بحثها اساسا رژیم را قبول ندارند. اتفاقا روز شماری می کنند تا شرایطی حاصل بشه و به خیابان بیان.

مردم به تغییرات اساسی فکر می کنن و حاکمیت هم متوجه این موضوع شده. مردم از اینها عبور کردن، اما هژمونی برای به فعل در آوردن این پتانسیل وجود نداره. نقطه کور اینجاست.

 بوشهر

یک عده ای هستند که متاسفانه زود جوگیر میشن و دروغهای جمهوری اسلامی را باور می کنند که حساب اونا از مردم جداست. عده ای دیگر مزدوران جمهوری اسلامی هستند و دنباله رو منافعشان خودشان هستند. به نظر من این کنسرتها و دیگر حرکتهای پوپولیستی نمی تونن اکثریت مردم را فریب بدن. اینها کلا ده درصد بیشتر نیستند. دست جمهوری اسلامی برای عموم مردم رو شده و اعتبارش را ازدست دست داده. همین چند وقت پیش بود که مجسمه شاپور ساسانی که والرین رومی را اسیر کرده بود در میدان انقلاب نصب کردن. عده ای هم خوشحال شدن. امروز اعلام شد که مجسمه باید نزدیک فرودگاه نصب بشه که درس عبرتی باشه برای خارجیهایی که وارد ایران میشن. یا بنرهایی از عکسهای کوروش بزرگ را که در خیابانهای تهران نصب کردند و کلی تعریف و تمجید، ولی اگه اشتباه نکنم 7 آبان که روز کوروش بوده، تمام مسیرهای منتهی به قبر او را بستن و اجازه ندادن کسی بازدید کنه. پارادوکس در رفتار رژیم این روزها خیلی زیاد شده و متاسفانه عده ی کمی گول میخورن ولی همانطور که گفتم قابل توجه نیستند.

بعد از اینکه مشخص شد رژیم حدود هشتاد نفر از مخالفان را دست بسته در سد کرج انداخته و کشته، به خاطر اینکه اذهان مردم را منحرف کنه، دو نفر را که با لباس نظامی پرچم شیروخورشید را در مترو تهران برافراشتند و مردم هم استقبال کردن، بازداشت کردن که مشخص شد نظامی نبودند، ولی چند روز صحبت مردم بحث مترو بود و جریان کرج به انحراف کشیده شد، یا عروسی دختر شمخانی و بعدش دستگیری پژمان جمشیدی هنرپیشه، به هر حال رژیم هر کاری برای انحراف افکار عمومی می کند ولی عموم مردم تحت تاثیر قرار نمی گیرند و افشاگری می کنن. 

 بندر لنگه

 طرف ما کنسرت رایگان نیست اگه باشه برای شهرهای بزرگه. در اینجا مردم حیرانند. اصلا دیگه معلوم نیست چی میخوان. سری قبل جوری زدن و بردن که فعلن کسی فکر نکنم بخواد هزینه بده. دوستای منو کاری به سرشون آوردن که خیال اعتراض دیگه به سرشون نزنه. دغدغه مردم فقط الان معیشت هست گرانی بیداد میکنه. زندگی ما هممون به نحوی قربانی شد، چه ما که اینجاییم و چه آنها که دور از ایرانند.

و چند پاسخ کوتاه:

- همینها که در نایت کلابها و کنسرتها می روند هستند که آخوندها رو نگهداشتن، والا اونهایی که دنبال یک لقمه نون برای خودشون و خانواده هاشون هستن، از اینجور جاها سر درنمیارن. یک مشت بچه آخوند و وابسته هاشون که با رانت صاحب پول باد آورده شدن. اگر هم اتفاقی بیوفته یا اسلحه می گیرن به جان مردم تعرض می‌کنند و یا فرار می‌کنند سر از کانادا و جاهایی دیگه در میارن.

- می‌خوان بگن ما آزادی داریم، ولی مردم ایران و دنیا در ۴۷ سال متوجه اعمال این شده اند و گول نمی خورند.

- اینا برای بقای خودشون کنسرت که هیچ، حسن و حسین و مهدی شون رو میارن تو میدان آزادی. فقط مونده خودشون بیان شلنگ تخته بندازن.

- این مراسم بزن و بکوب و کنسرتها حکومتیه بلاشک. همه اینها دروغه. چهارتا کلیپ تبلیغاتی هماهنگ درست می کنند و منتشر می کنند برای فریب. وقتش بشه بازهم تو خیابونها آدم میکشن.

- ما فکر می کنیم دارن انقلاب را از مردم به اسم خودشان میدزدن. ما باید به هوش باشیم، آنها می دونن که جنگ دیگری در راه است و همه را سرگرم کرده اند. بعد که جاشون دوباره محکم شد، با پتک می زنن تو سر همه این جوونا.

- برای نظام حجاب وسیله سركوب بوده و كارایی خودش رو داشته، اما فراموش نكنیم كه حفظ نظام از اوجب واجباته، بالاتر از نماز و روزه. حالا كه وضع ولی فقیه خرابه، شروع كرده به میدان دادن به این كنسرتها و جشنها، البته فقط برای طبقه مشخصی از جامعه بخصوص در تهران.

- بعد از نیم قرن دیکتاتوری، آدم کشی، بچه کشی، تجاوز، شکنجه و غارت تمام دارایی کشور، اینایی که اینجا هستند یا با رژیمی‌ان یا بی غیرتهایی که فراموش کردن که حکومت آدمکش آخرین ترفندش رو زده.

- الان رژیم ضعیف شده، اگه دوباره قوی بشه وای بر احوال مردم. فریب آخوند را نخورید. این برای بقا است، برای انحراف مردمه که بدون سرخر بقیه مملکت رو بسته بندی کرده و پا بفرار. وقت برای شادی زیاد خواهد بود. آخوند کشی رو شروع کنید.

- ببینید این حروم زاده های بیشرف مفتخور می دونن هنوز هم می شه یک سری آدمها رو گول زد. یک سری آدمهایی که فکر می کنن آزادی یعنی همین نه آزادی فکری، متاسفانه.

- باید فکر کرد دید پس اون موقع که می افتادن تو عروسی مردم و لوازم ما رو می گرفتن برای چی بود؟ می زدن، می بردن لوازمو، پرونده سازی می کردن و یه شب عروس داماد بدبخت که می خواستن شاد باشن رو عزا می کردن برای چی بود؟ مگه نه اینکه موسیقی حرام بود؟ یعنی الان با این موزیکها که اصلا معلوم نیست چی هست، مشکلی ندارن؟ یا اوناییکه ما می خوندیم مشکل داشت؟ به اونهایی که اومدن می گن آزادی می خواستین، بفرما! پس ماها چی که عمرمون رفت و فنا شدیم؟ عمر ما رو هم بهمون برمی گردونن؟ نه، کسی با این کارها از اینا نمی گذره.

 

منبع: نبرد خلق شماره ۴۹۶، شنبه یک آذر ۱۴۰۴ - ۲۲ نوامبر ۲۰۲۵

 

 https://t.me/nabard_khalgh

بازگشت به صفحه اول