فراسوی خبر... یکشنبه ۱ بهمن

آقای روحانی، آقایان "عُلما"، هیچکس به این طُعمه نُک نمی زند

منصور امان

آیا پبامبر اسلام و امامان شیعه قابل انتقاد هستند؟ این پُرسشی است که گرد آن یک جنجال رسانه ای پُرسروصدا به راه افتاده است و با این حال، به نظر می رسد که این سووال می کوشد به پُرسش دیگری پاسُخ دهد.

در همان حال که جامعه با چشم خونبار به پیکرهای بی جان مُتعرضانی می نگرد که "نظام" به طور روزانه از شکنجه گاه هایش بیرون می فرستد و با خاطری نگران در پُرس و جوی اسیران خود است، حاکمیت و دستگاه تبلیغاتی و رسانه ای آن به سختی تلاش می کنند آنچه که در حال وُقوع است را به حاشیه رانده و یا دستکم توازُن خبری و رسانه ای در برابر آن ایجاد کنند. 

یک درگیری پُر سروصدا و بیهوده با شرکت مُلاها و مراجع ارشد در یکطرف و آقای روحانی و دوستان در طرف دیگر، بخشی از این تلاش را تشکیل می دهد. رییس دولت و مُلاهای حُکومتی قُم در میان بوق و هلهله هدایت شده تبلیغاتی، عرق ریزان با توپ "معصومین" مشغول پاسکاری و ردوبدل کردن تعارُف، تکذیب و اتهام هستند.

شاید در یک دوره و زمانی دیگر که خون ریخته بر آسفالت خیابانها و سیاهچالها شُسته شده و از خاطر جامعه رفته باشد، راه انداختن مُسابقه حدس زنی در باره ظرفیت انتقادپذیری پیغمبران و امامان بتواند آن را سرگرم کند. اما هنگامی که ماموران وزارت اطلاعات آقای روحانی و تربیت شده های "مراجع و عُلما" در اطلاعات سپاه پاسداران، پیکر بیجان و کبود جوانان سرافراز میهن را به برابر خانواده های شان می افکنند، جایی برای لطیفه گویی و سرگرمی فقهی باقی نمی نماند.

پُرسشی که امروز در برابر آقای روحانی و "عُلما" قرار گرفته این است که کیانوش زندی، جوان ۲۴ ساله سنندجی، که هفته گذشته جسدش به خانه برگردانده شد، چه جُرمی مُرتکب شده بود که مُستوجب مرگ باشد؟ چرا حُکومت او و دهها مُعترض بی دفاع را به قتل رساند؟

گردانندگان قصابخانه جمهوری اسلامی برای فرار از سووالهای خانواده بُزُرگ کیانوشها در سرتاسر ایران است که به سُراغ پیامبر اسلام و امامان شیعه رفته اند. آنها از جامعه می خواهند که نگاهش را از صحنه اصلی برگیرد تا دژخیمان بتوانند آسوده خاطر آنچه که از سوی آمران شان بر عُهده گرفتند را به انجام برسانند.

قُلاب آنها اما بدون شکار مانده است. جُز جارچیان رسمی و سیاهی لشکرهای آنان، هیچکس به این طُعمه نُک نمی زند. حساسیت جامعه نسبت به "نظام" تبهکار در بالاترین درجه قرار دارد؛ گردانندگان نمایش فقط کافی است به انبوه بی شُمار رسانه های شهروندان نظر بیاندازند.

ترفند راه انداختن توفان در استکان چای مربوط به دوره ای سپری شده است؛ زمانی که یک درگیری به همین اندازه پُرحرارت و در همین حجم میان تُهی از جنس کشمکش برسر حُضور زنان در ورزشگاه ها یا برگزاری کنسرتهای موسیقی، سیاست اصلی را جا می انداخت. توحُش و وحشیگری رژیم ولایت فقیه را ولی دستاویز هیچ پیامبر و امامی نمی تواند جا بیاندازد.

 

 

بازگشت به صفحه نخست