فراسوی خبر... چهارشنبه ۴ مرداد

نشست پاسداران و روحانیِ؛ هر چیزی جُز مجلس آشتی کُنان

منصور امان

اگرچه از جُزییات دیدار آقای روحانی و سرکردگان سپاه پاسداران و هدف از انجام آن اطلاعات زیادی در دست نیست، با این حال به سختی می توان جنس نشست یاد شده را با مجلس آشتی کنان یکی دانست. چارچوب پُرتنش و ناسازگاری که این دیدار در آن صورت می گیرد، چنین برداشتی را بدون پایه واقعی جلوه می دهد.

در روزهای گذشته نشانه های مُشخصی از اقدامات یا تمایُل دو جناح اصلی حُکومت به تخفیف تنش در مُناسبات خویش و دستیابی به سازشی مصلحتی دیده نشده است؛ گرایشی که می توانست زیربنای برگزاری یک نشست آشتی جویانه برای ترتیبات و چگونگی سازش قرار بگیرد.

نشانه هایی که وجود دارد جهت عکس چنین تحولی را نشان می دهد؛ باند حاکم با دستگیری آقای فریدون در هفته گذشته، فشار امنیتی را به حلقه درونی دولت انتقال داد و حضور خود پُشت گردن آقای روحانی را به وی یادآور شد.

از سوی دیگر، به مُوازات برگزاری نشست، باند آقای خامنه ای پروسه قلع و قمع باند رقیب از موسسه بانُفوذ و پُردرآمد دانشگاه آزاد را یک گام جلوتر برد و آقای فرهاد رهبر، یک مُهره نظامی - امنیتی را بر صندلی ریاست آن نشاند. اقدام مزبور، بنزین بیشتری بود که بر آتش اختلاف دو جناح حُکومتی ریخته می شد و به طبع واکُنش تُند جناح میانه حُکومت را در پی داشت. آقای ناطق نوری، پایور بُلند پایه این جناح، از عُضویت در هیات مووسس دانشگاه استعفا داد و حُجت الاسلام حسن خُمینی و وزیران عُلوم و بهداشت، جلسه مُعرفی دست نشانده "رهبر" را بایکوت کردند.

تنها چند روز پیشتر، آقای غُلامحُسین غیب پرور، سرکرده بسیج و یکی از شرکت کنندگان در نشست روز دوشنبه با آقای روحانی، در واکُنش به سُخنان وی تاکید کرده بود که باند حاکم "تخریب سپاه" را اقدامی "مشکوک" می داند. در ادبیات دستگاه نظام و امنیتی این یک اسم رمز برای شروع پرونده سازی و مُرتبط کردن سوژه به آمریکا، انگلیس، اسراییل و یا هر "شیطان" دلخواه دیگر به حساب می آید.

از این رو، بیشتر می توان تصوُر کرد که دیدار مورد بحث در امتداد پروسه جاری تحولات صورت گرفته و بخشی از آن بوده است؛ امری که ماهیت آن را هر چیز جُز آشتی جویانه مُعرفی می کند. حُضور غیرعادی جانشین سرکرده قرارگاه ثارالله، ابزار نظامی و امنیتی اصلی سرکوب و فشار در پایتخت، در دیدار با آقای روحانی، تاکیدی دیگر بر انتقال این مفهوم است.

بی تردید سیاست دوگانه جناح حُکومت در برابر "دولت تُفنگدار"، در تشویق آن به امتحان فشارهای بیشتر نقش مُهمی بازی می کند. با این همه، آثار عملی این فشارها - هر چه که باشد – خصلتی مُوقتی و گذرا خواهد داشت. دو جناح اصلی حُکومت در حالی که قادر به حذف یکدیگر نیستند، در نبردی فرسایشی مجبور به تضعیف و کوچک نگه داشتن همدیگر هستند.    

 

 

بازگشت به صفحه نخست