فراسوی خبر... یکشنبه 9 اسفند

آمار – حماسه ای که مُنتخبان شورای نگهبان آفریدند

منصور امان

پیش از آنکه میزان سهمیه تعیین شده باندهای حُکومتی از دو مجلس خبرگان و شورای اسلامی با مُهر انتخابات سندیت پیدا کند، تشریفات معمول دمیدن در بادکُنک آمار و ارقام مُشارکت اجتماعی در آن با تقلای تمام در حال اجرا است.

کارگُزاران نمایش به گونه چند لایه و به سبک شومنهای مُسابقات تفریحی تلویزیونی، لحظه به لحظه رقمهای بُزُرگ تر و درصدهای گزافه تری را در میکروفُن جار می زنند تا فضای صحنه را برای ورود فانتزی عدد شده نهایی آماده کنند. اکثریت جامعه، سه پنجُم یا دو سوم، این نتیجه ای است که در نزدیک به همه نمایشهای انتخاباتی "نظام" به دست می آید.

ناگُفته پیداست که بخش توجُه پذیری از این کوشش آماری، در خدمت نمایش ثبات داخلی "نظام" قرار دارد که برای طرفهای خارجی روی صحنه می رود و به ویژه در دوران "عقب نشینی قهرمانانه" ضرورتی دوچندان یافته است. با این همه چنین نمی نماید که گُواهی رژیم مُلاها پیرامون میزان پذیرش اجتماعی خود بتواند به مثابه یک فاکت تعیین کننده در چگونگی ارزیابی مُخاطبان از آن به حساب بیاید.

واقعیت این است که هیچ منبع یا نهاد بی طرف و مُستقلی برای راستی آزمایی یا تایید رقمهایی که حُکومت ارایه می دهد وجود ندارد. رژیم مُلاها سرسختانه با نظارت نهادهای بین المللی یا سازمانهای غیردولتی بر پروسه انتخابات مُخالفت می کند و آن را دخالت در اُمور داخلی خویش می داند؛ ادعایی که در نظر به تبدیل انتخابات به تشریفات موسمی رقابت داخلی "خودی"ها چندان نیز غیر موجه نیست.

از سوی دیگر، پیشینه ناخوشایندی که حاکمان ایران در زمینه صندوق گُذاری و آنچه که از آن بیرون می کشند از خود به جا گذاشته اند، بهترین مُشوق مُخاطبان خارجی برای اعتماد و جدی گرفتن تازه ترین محصولات انتخاباتی آن نمی تواند باشد. همچنانکه فرآیند برگُزاری انتخابات در جمهوری اسلامی نیز هر چیزی به جُز سالم و قانونمند است. غربال نامزدهای باند رقیب که یک بخش جُدایی ناپذیری این روند را تشکیل می دهد، در دوره اخیر به چنان ابعادی دست یافت که حتی با استانداردهای رایج رژیم ولایت فقیه نیز می توان آن را بی سابقه نامید.

با این حال، این فقط سهامداران اصلی نمایش نیستند که سکه تقلُبی انتخابات را گُشاده دستانه خرج سور و سات خویش می کنند؛ خوش نشینهای حاشیه "خیمه نظام" نیز که در طلب خُرده نانهای سُفره و "اصلاح" جایگاه شان در هیرارشی قُدرت و ثروت از هیچ خدمت تبلیغی و توجیهی برای قالب کردن آن فرو نگذاشته اند، به همین گونه در بازار روانند.

خبر بد برای هر دو طیف این است که بین شیرینکاری با سکه غش دار و نقد کردن آن - چه از نظر اجتماعی و چه به لحاظ خارجی - فاصله بسیار و تاوان سنگین است.

 

 

بازگشت به صفحه نخست