فراسوی خبر یکشنبه 10 خرداد

 

کشاکش باندها برای سهم گیری در قدرت سیاسی

 

زینت میرهاشمی

 

کُنش و واکنشهای باندهای سهیم در قدرت، خیط کردن خامنه ای از طرف ظریف، زد و خورد در مجلس و به قول روحانی «بی ادبی» به ظریف در مجلس ارتجاع و دست آخر کنایه حسن روحانی به نصایح «رهبر» و .... شمایی از بحران در قدرت سیاسی را نشان می دهد.

 

روحانی غیر مستقیم به ولی فقیه کنایه زد و توصیه های او را «نصایح رهبر» خواند و از بقیه خواست که دولت را نصیحت نکنند و حامنه ای «چون رهبر» است این کار  کرده است.

تجمع دلواپسان در قم با ابراز دلواپسی مصباح یزدی، تجمع «ما هم اجازه نمی دهیم» با محوریت غلامعلی حداد عادل، تجمع «اجازه ندهنده» ها در مشهد، علیرغم ندادن اجازه از طرف وزارت کشور، همه نشانه اوج گیری بحران حکومتی است.

کسانی که دیکتاتوری ولایت فقیه را نمی شناسند، به ویژه رسانه های غربی که به جدالهای در چارچوب دموکراسی پارلمانی و مدنی عادت کرده اند، به نظر شان این جدالها برآمد یک شکل از دموکراسی است. در حالی که زد و خوردهای موجود درون حکومت مناسبتی با روابط دموکراتیک بین احزاب و جامعه به شکل قانونمند ندارد. یکی از پارامترهای مهم در دمکراسی پارلمانی، آزادی بدون حَد و مرز اندیشه و بیان و آزادی رسانه ها است که در رژیم جمهوری اسلامی نه فقط این پارامتر وجود ندارد که حتی بسیاری از خودیها هم نمی توانند عقاید خود را بیان و نشر دهند.

 

سخن پراکنی روحانی روز شنبه 9 خرداد در مورد عدم دخالت دولت و شِبه دولتیها در انتخابات مجلس آینده، ماهیت کشاکش در قدرت را نشان می دهد. همه جدالهای بر سر تنگ کردن و یا گشاد کردن دایره برای خودیهاست. روحانی در برابر باند مخالف دولت می خواهد دیگر انتخابات به سیاق گذشته پیش نرود. وی خواهان ایجاد «عدالت» در رسم و کار انتخابات شده و گفت:«کاری کنید که انتخابات شفاف برگزار شود.» روحانی که خود را مجری قانون اساسی و برگزاری انتخابات را وظیفه خود می داند، پیشنهاد «صندوقهای پلاستیکی شفاف» را نموده که مبادا مردم فکر کنند «صندوقهای از پیش پر شده» است. حرف وی واقعاً خنده دار است. انگار شفافیت در انتخابات دموکراتیک و آزاد با صندوقهای شفاف تحقق می پذیرد. بر فرض این که طرح وی پذیرفته شود و صندوقهای شفاف و پلاستکی باشد، برای جلوگیری دخالت ولی فقیه، سپاه و شورای نگهبان چه کار باید کرد.

یکی از دایناسورهای سابقه دار، آیت الله جنتی دبیر شورای نگهبان، در سخن پراکنی خود در روز شنبه 9 خرداد گفت که «دولت حق دخالت در انتخابات ندارد».

شورای نگهبان تعیین کننده در امر نمایش انتخاباتی است نه وزارت کشور. هر کسی که کاندیدای انتخاب شدن می شود باید سرسپردگی خود به ولی فقیه را نه فقط در حرف که در عمل هم نشان داده باشد. حتما روحانی که خودش دست اندر کار تاتر انتخابات پیشین بوده به درستی می داند که شرکت بیش از هزار نفر برای کاندیدا شدن و فیلتر شورای نگهبان تبدیل به جوکهای مردم شده بود. مدتی هم فیلمهای مصاحبه با کاندیداها در تارنماهای حکومتی موجود بود.

شرکت دولتیها، شبه دولتیها و هر فرد و یا نهادی که می خواهد در مدیریت این نمایش سهیم باشد، یکی از موضوعهای تَنِش و جدل باندهای حکومتی تا روز اجرای انتخابات و مدتی پس از آن است.

مساله «فرصت برابر برای همه» نه فقط برای «یک عده» که از طرف روحانی مطرح شد، فقط به تعیین مرزهای باندهای حکومتی بر می گردد. ساختار حکومت، جایگاه ولایت فقیه با ابزار شورای نگهبان و نظارت استصوابی، امکان مشارکت خودیها را هم محدود می کند، تا چه رسد به انجام یک انتخابات آزاد، شفاف، رقابتی و دمکراتیک.

 

 

 

بازگشت به صفحه نخست