فراسوی خبر... سه شنبه 11 اسفند

انتخابات دو مجلس؛ پرده دُوُم جام زهر

منصور امان

بدون هیچگونه شگفتی، آرایش سیاسی رژیم جمهوری اسلامی برای دوران عقب نشینی هسته ای به پایان رسید. حاصل کار مشاطه گران چهره ای با دو نیمرُخ است: مجلسی ترکیبی که رو به خارج گشوده و خبرگانی انحصاری که رو به داخل دارد. اولی وظیفه دارد پروسه عقب نشینی خارجی را به جلو برده و امتیازات آن را نقد کند و دُوُمی می بایست ادامه سُلطه باند شکل گرفته گرد آقای خامنه ای بر قُدرت را تضمین کرده و شُرکای جدید را از حریم آن دور سازد.

این دستور کاری است که تغییر شرایط پس از به زانو در آمدن "نظام" در برابر تحریمها و فشار خارجی، به دسته بندیهای گوناگون قُدرت تحمیل کرده است و نتیجه نمایش انتخاباتی، بازتاب اجرایی آن بر صحنه عمل است.

براین اساس، مُخالفان "تُندرو" برجام که جبهه گیری سفارشی آنها در انتها حتی برای سفارش دهندگان هم مُزاحمت آفرین شده بود، در ترکیب جدید مجلس شورای اسلامی جایی نیافتند. "نظام" انتظار دارد این امر از جانب طرفهای سیاسی و شُرکای بازرگانی غربی گام مُهمی در جهت اعتماد سازی و نمایش اراده آن به تداوُم پروسه آغاز شده انگاشته شود.

همزمان، جناح "اصلاح طلب" نیز که خود را شریک آقای روحانی می داند، اجازه شرکت در بازی با بازیگران خود را نیافت و آویخته بر گاری جناح میان حُکومت، به عُنوان چرخ پنجُم در مجلس توافُقی حُضور خواهد داشت. حذف "تُندورهای" این جناح، توازُنی که باند ولی فقیه با کنار گذاشتن "افراطیهای" خود مُطالبه می کند را برقرار می سازد.  

اقدام دیگر در ارسال علامت نرمش به غرب، فُرم دادن ترکیبی مجلس به گونه ای است که طرفهای مورد اتکا و گُفتُگوی آنها نیز در آن حُضور یافته و نقش داشته باشند؛ قالبی که با شدت و تیزی بی پیشینه ای از طریق اُرگان مُهندسی شورای نگهبان و با سُرب داغ حذف و برگُماری نامزدها ریخته شد.  

باند حاکم اُمیدوار است در حالی که اکثریت کُرسیهای مجلس و لگام آن را همچنان در اختیار دارد، این "نرمش قهرمانانه" سیاسی در حاشیه قُدرت حقیقی بتواند یک تفاهُم پُر منفعت با هزینه اندک باشد.

بدیهی است که باند آقای خامنه ای این مُحاسبه پراگماتیستی را به کانونهای اصلی قُدرت، نُقاطی همچون مجلس خبرگان که توزیع قُدرت و ثروت از آنجا آغاز می گردد، تعمیم نمی دهد. هر گونه شکاف در چنین مراکزی نه تنها می تواند جایگاه انحصاری آن را با چالش روبرو سازد، بلکه با نگاه به مرگ احتمالی ولی فقیه کنونی در هشت سال آینده، قادر به تاثیر گذاری تعیین کننده در روند و جهت تعیین جانشین وی است.

واقعیت مزبور به خوبی در ترکیب کُنونی مجلس خبرگان بازتاب یافته است؛ جایی که اکثریت قاطع کُرسیهای آن را باند ولی فقیه حفظ کرده و برای دادن پاسُخ مطلوب به پُرسش جانشینی، فاکت سخت ایجاد کرده است. رُتبه انتخاباتی آقایان رفسنجانی و روحانی در این مُعادل حداکثر یک فاکت نرم به حساب می آید که تحت توازُن کُنونی زیر "خیمه نظام"، تغییری در آن نمی تواند بدهد.

نمایش انتخابات، جایگاه خویش به مثابه پرده دُوُم "جام زهر" را به شایستگی اشغال کرده است. "نظام" زیر شلاق "پسابرجام" به پروسه دردناک عقب نشینی آرایش داده و همزمان به سختی بال و پر ریخته است. این اما به مفهوم خرید پُر هزینه بلیط ورود به یک دوره ثبات نیست. چه، دینامیسمی که "نرمش قهرمانانه" به جریان انداخته، آن را در همین جهت به پیش می راند و نامُتعادل تر می کند. فوری ترین برآمد فرایند مزبور، موقتی و مُدت دار کردن سازشهای امروز جناحهای اصلی حُکومت و ایجاد بستر برای درگیریهای فردا است. 

  

 

 

بازگشت به صفحه نخست