فراسوی خبر... چهارشنبه ۱۱ مهر

اعتصاب زحمتکشان جاده؛ همبستگی اقشار مُعترض رمز پیروزی است

منصور امان

اعتصاب قُدرتمند رانندگان کامیون، رژیم فاسد و سُست بنیاد حاکم را به لرزه در آورده است؛ هیچ شاهدی بهتر از تکاپوی آشُفته و مُضحک "نظام" که در بازوی امنیتی و دستگاه قضایی آن تمرکُز یافته، بُهت و هراس حُکومت را از مُقاومت این بخش از جامعه مُستند نمی کند.

۹ روز پس از آغاز اعتصاب سراسری، تاثیرات اقتصادی آن بر دیگر بخشهای مُرتبط همچون بازار، صنایع، انرژی و حمل و نقل شهری و جاده ای در حال آشکار شدن است. مُهمترین گُذرگاه های ورود کالا تعطیل شده اند، چرخ صنایع بُزُرگ بر اثر نرسیدن مواد اولیه و سوخت یا انباشته شدن تولیدات مُتوقف گردیده، صف خودروها در برابر پُمپ بنزینها طولانی تر و قفسه فروشگاه ها هر روز خالی تر می شود. همزمان، این فرآیند دستگاه اداری حُکومت را زیر ضرب برده و فشار تحمُل ناپذیری را به طور روزانه مُتوجه آن کرده است.  

زاویه سهمگین تر اعتصاب اما تاثیرات اجتماعی آن است. جامعه ایران در تب و تاب تحوُل بسر می برد و تمام زوایای زندگی صنفی و روزمره اش در جوششی اعتراضی به تحرُک درآمده است. در این بستر که هر روز امواج مُقاومت و مُبارزه بخشهای بیشتری از جامعه در آن روان می گردد، هر حرکت بُزُرگ یا کوچک اعتراضی، نیروی دوچندانی است که بخشهای ساکن را به تحرُک وامی دارد، به بخشهای فعال اعتماد به نفس می دهد و بدینگونه روند سیال موجود را شتاب بیشتری می بخشد.

از سوی دیگر، حُکومت با به میدان آوردن تُفنگ و پُلیس، دادگاه و دژخیم برای سرکوبی خواسته های جامعه و به مُوازات آن با تصویب آیین نامه ها و قوانینی برای رویارویی با مُعترضان و حفظ وضع ناعادلانه و ستمگرانه موجود، به روشنی ارتباطی که بین خواستهای اقتصادی با سیاست حاکم وجود دارد را به تماشای همگانی گذاشته است. این رویکرد خواست و عمل اقتصادی را به خواست و عمل سیاسی مُتحول ساخته و نیروی اعتصابی و مُعترض را به سطح یک قُدرت سیاسی در توازُن و کشمکش بین "بالا" و "پایین" فراز داده است.

مفهوم دیگر این کنش مُتقابل، شتاب یافتن چرخه رویارویی در هر دو سوی میدان است؛ حُکومت با شدت بیشتری به سرکوبی اقشار مُعترض می پردازد و نیروی سیاسی و پُلیسی بیشتری را وارد میدان می کند و در سوی دیگر نیز گُستره اعتراضات پهناورتر می شود، وزن سیاسی مُطالبات سنگین تر شده و حاکمیت به گونه بی واسطه ای آماج حمله قرار می گیرد.

تفاوُت بین این دو نیروی مُتخاصم در آن است که در حالی که ظرفیت اقتصادی، سیاسی و روانی "نظام" محدود است - و این را رانندگان و کامیونداران در روزهای اخیر به نمایش گذاشته اند -، مرزهای گُنجایش مُقاومت و مُبارزه جامعه نه فقط حیات اقتصادی کشور، بلکه بیش از آن فضای تنفُسی حُکومت، رهبران، پایوران، وابستگان و مُزدوران آن را درمی نوردد.

مسیر عینیت یافتن و به کار افتادن این توانایی بالقوه، همبستگی اقشار مُعترض و کوشش یکپارچه آنها است. انتهای پیروز این مُبارزه و به کُرسی نشانده شدن خواست و اراده ای که آن را به پیش می راند، در گرو رزم مُشترک و پیوند مُبارزاتی همه نیروهای اجتماعی، اقشار و طبقاتی است که جان به لب شده اند و در جُستُجوی راه حل به میدان آمده اند.   

پاسُخ حُکومت به مُطالبات رانندگان و کامیونداران دستگیری بیش از صد تن از زحمتکشان جاده، تهدید به اعدام اعتصابیون و وحشت پراکنی بوده است. این راه حل نهایی "نظام" نه فقط برای مُشکلات و سختیهای این قشر، بلکه برای تمامی بخشهای جامعه ای است که پنجه اُستُخوانی بی عدالتی و بُحران اقتصادی حُکومت گلویش را می فشارد.

مردُم مُعترض از هر صنف و قشر نه فقط در آماج قهر و کینه حُکومت قرار گرفتن، بلکه فراتر از آن، در چگونگی رقم خوردن آینده و لمس زندگی بهتر و انسانی تر سرنوشت مُشترکی دارند. اکنون هنگام آن رسیده که این پیوند در صحنه زندگی به میدان مُبارزه نیز پا بگذارد و در پُشتیبانی رزمنده از زحمتکشان جاده مُتجلی شود.     

 

 

بازگشت به صفحه نخست