فراسوی خبر... چهارشنبه ۱۲ تیر

فاجعه در کرمانشاه هم ماندگار شد

منصور امان

این خبر که وعده حاکمیت برای بازسازی شهرها و روستاهای زلزله زده کرمانشاه در شهریور ماه عملی نخواهد شد، کمتر کسی را شگفت زده می کند. بیرق سیاه این دست قول و قرارهای بی سرانجام در هر گوشه زلزله زده، سیل زده و جنگ زده کشور به زمین کوفته شده و در باد مردُم ستیزی حاکمان به چهره توده شلاق می زند؛ حاشیه نشینی زلزله زدگان بم ۱۵ سال پس از وقوع زلزله و ویرانی خُرمشهر ۳۱ سال پس از پایان جنگ تنها دو نمونه از تدبیری است که نظام حاکم، رنج دیدگان را به آن بشارت داده.

با این حال برای ارزش گذاری وعده تازه رییس بازسازی مناطق زلزله زده اُستان کرمانشاه مبنی بر موکول شدن پایان بازسازی به انتهای سال جاری، حتی نیازی به نهیب تجربه های گذشته هم نیست. نزدیک به دو سال از زلزله مهیب در این اُستان می گذرد و با این حال تازگی بُنیان برافکن آن در هر شهر و روستایی که پا گذاشته بود، حس می شود. هزاران تن در کانکسهای فلزی و بی حفاظ در برابر سرما و گرما زندگی می کنند و شُمار بیشتری حتی از داشتن این اُطاقک فلزی هم محرومند و روزگار را در چادُر می گذرانند.

به گزارش منابع حُکومتی، دستکم ۳۶ هزار نفر از مردُم زلزله زده قصر شیرین، سرپُل ذهاب و ثلاث باباجانی زمستان سال گذشته را بدون خانمان و کانکس در سرمای شدید این منطقه گذرانده اند. آنها در حالی همنشین سرمای جانگُداز زمستان و گرمای سوزان تابستان پس از آن شده اند که سپاه پاسداران بیش از ۵۳درصد اعتبارات اعلام شده برای بازسازی ده و شهر و کاشانه آنها را اخاذی کرده است. به گفته وزیر وقت اقتصاد مُلاها، آقای مسعود کرباسیان، ۳۰۰ میلیارد تومان از مجموع ۵۶۵ میلیارد تومان اعتبار دولتی برای کُمک به زلزله زدگان به حساب این نهاد نظامی و امنیتی ریخته شده است.

اما فقط در ابعاد کلان نیست که فساد رژیم ولایت فقیه گریبانگیر محرومترین و آسیب دیده ترین بخشهای جامعه می شود. ساخت مسکن یا تعمیر واحدهای مسکونی به کنار، آقای فرهاد تجری، نماینده مجلس مُلاها، اعتراف کرده که نهادهای حُکومتی حتی کانکسها را نیز "سلیقه ای" توزیع کرده اند و به "عده زیادی" چادُر هم نداده اند.

همزمان، بانکهای حُکومتی، بُنیاد مسکن، پیمانکاران و مصالح فروشان "خودی" که در مناطق زلزله زده بساط پهن کرده اند، با دست باز به غارت شهروندانی اشتغال دارند که نااُمید از کُمک حاکمیت، خود آستین را برای بازسازی یا تعمیر مسکن شان بالا زده اند. خانه های نیمه تمام و زیربناهای رها شده از دیگر تصویرهای شهرهای و روستاهای زلزله زده هستند که قُربانی بهره بالای وامها، جریمه های سنگین دیرکرد، باجگیری پیمانکاران، گران فروشی مصالح ساختمانی و مُجوز فروشی شده اند.

آنچه که بر سر زلزله زدگان کرمانشاه می آید، یک روایت مُکرر است. در ایران زیر یوغ مُلاها، فاجعه طبیعی یا دست ساز انسان هر جا که پا گذاشته، ماندگار شده و بر سرنوشت قُربانیانش حُکم رانده است. رژیم ولایت فقیه هیچ خشت افتاده ای را هیچ کُجا بر خشت نگذاشته و دستی به مدد به فروافتادگان برنیاورده است. او آنها را تحقیر کرده، به تاراجشان برده و به حال خویش رهایشان کرده تا به پایان برسند و فاجعه پایان یابد.

این اما انتهای داستان نیست، صورت حساب خرمشهر و ورزقان، رودبار و منجیل، بم و ورزقان، اهواز و آق قُلا، گُلستان و ماسوله و نیز کرمانشاه گشوده باقی مانده و جامعه از "نظام" بهای اشک و رنج و مرگی که به بار آورده را تا آخرین صنار خواهد ستاند.  

 

 

بازگشت به صفحه نخست