فراسوی خبر ... شنبه  ۱۴ مهر

 

هوچیگری و تشویق آتش به اختیاران از سر درماندگی

زینت میرهاشمی

 

در شرایطی که اعتصاب شجاعانه رانندگان کامیون چهاردهمین روز خود را پشت سر گذراند، صحبتهای خامنه ای که با مجیزگوییهای نماز جمعه خوانان تکمیل شد، سیمای رویارویی رژیم تا دندان مسلح با مردمی که در کف خیابان به طور آشکار ایستادگی و مقاومت می کنند را برجسته کرده است.

اعتصاب کامیونداران به دلیل نقش مهمی که در سیستم اقتصادی کشور دارند، تبدیل به یکی از اعتصابهای مهم، سراسری، طولانی و مقاوم همراه با خواسته هایی مشخص شده است. این اعتصاب گسترده و سراسری، علیرغم دستگیریها و تهدید به اعدام همچنان در تمامی ۳۱ استان ایران ادامه دارد. بر اساس داده های آماری تا کنون بیش از ۲۴۰ نفر از راننده های اعتصابی دستگیر شده اند. این اعتصاب از مرزهای ایران هم گذشته و حمایت و همبستگی سندیکاهای رانندگان کامیون در برخی از کشورها و منجمله فدراسیون بین المللی کارگران حمل و نقل که دفتر آن در لندن است را جلب کرد. اهمیت حرکتهای اعتراضی مردمی از نیروهای کار تا غارت شدگان و بازنشستگان که به رویدادهای روزانه تبدیل شده را در سخن پراکنی بی دنده و ترمز خامنه ای در روز پنجشنبه ۱۲ مهر می توان دید.

سخنان خامنه ای قبل از اعلام جنگ به آمریکا و... اعلام جنگ به مردم ایران است که در ستیز با رژیم ولایت فقیه هستند و بارها با سیاستهای مداخله گرایانه و تروریستی حکومت مخالفت کرده اند. مردم به درستی می دانند که یکی از زیانهای ناشی از ماجراجویی در مناسبات بین المللی، موضوع تحریمها است که دقیقا به خاطر قدرت طلبیها و تروریسم حکومت ایران است که بر مردم ایران تحمیل شده است.

 

بسیار دیده شد که سخنرانی خامنه ای در ورزشگاه آزادی را با سخنرانی هیتلر در روزهای آخر زمامداری اش مقایسه کرده اند.  خامنه ای چه گفت که این مقایسه بسیار فراگیر می شود. او در انتخاب تیتر گردهمآیی اش از «رزمایش اقتدار» استفاده کرد و این دقیقا آن چیزی است که به آن نیاز دارد. در حالی که ولایت او در کف خیابان باطل شده و عکسهایش به آتش کشیده شده، او چاره ای جز نمایش زورآزمایی ندارد. در حالی که جمله «این رژیم رفتنی است» تبدیل به یکی از گفتمانهای رایج در میان مردم شده و نگرانی از سقوط در میان سرنشینان کشتی نظام ریشه دوانده، خامنه ای به بسیجیها می گوید:«رویشهای ما بر ریزش هایمان رحجان دارند». برآمد صحبتهای خامنه ای در ورزشگاه آزادی، تصویر میدان جنگی است که شروع کننده جنگ به پایان آن رسیده اما می خواهد ذلت «زهر خوری» را بر دوش «آدمهای بی روحیه، مردد، ترسو، فرصت طلب،...» که منظورش برخی از پایوران حکومت است، بیاندازد و بعد از آن برای حفظ «امت همیشه در صحنه اش» با ابزار سرکوب و هوچیگری، وانمود کند نرمش و جام زهر بر او تحمیل شده است.

 
 

 

بازگشت به صفحه نخست