فراسوی خبر... چهارشنبه 17 تیر

تنها زاویه علنی سفر آمانو به ایران

منصور امان

ابعاد تنگنای هسته ای که رژیم جمهوری اسلامی در آن گرفتار شده را از اینجا می توان مُحاسبه کرد که حتی برای چند روز نیز قادر به حفظ مواضعی که در آنها سنگر می گیرد، نیست.

هنوز دو هفته از حمله شدید رهبر جمهوری اسلامی به آژانس بین المللی انرژی اتُمی و مُخالفت قاطع با مشروط شدن تعلیق تحریمها به راستی آزمایی تعهُدات "نظام" توسُط آن نگذشته است که کارگُزاران وی با این نهاد در باره چگونگی اجرای شرط مزبور به مُذاکره نشسته اند.

آقای خامنه ای در ابتدای ماه جاری (2 تیر) ضمن اعلام موضع یاد شده، با هدف توجیه و مُستحکم کردن آن تاکید کرد به آژانس "بدبین" است و افزون بر آن، نهاد مزبور "تحت تاثیر قُدرتها است، مُستقل نیست و عادل هم نیست".

9 روز بعد، زمانی که کارگُزاران آقای خامنه ای به استقبال دبیرکُل آژانس می شتافتند، از این جبهه گیری سخت و فشُرده حتی نشانی نیز بر جای نمانده بود. ناسزاگو لب فرو بسته و شرمسارانه برای آقای آمانو دعوت نامه رسمی ارسال داشته بود.

چنین می نماید سُخنان تازه ای که "نظام" برای گفتن در باره شرط راستی آزمایی و ماهیت  آژانس داشت، چندان برای آقای آمانو اعتنا پذیر بوده که وی با فاصله کوتاهی پس از بازگشت، لازم دید که پایوران و بازرسان آژانس را برای نقد کردن آن به تهران بفرستد.

ناگفته پیداست که این چرخش صد وهشتاد درجه ای را نمی توان به مفهوم تغییر رویکرد فریبکارانه و پنهان گرانه حُکومت پیرامون پروژه هسته ای خویش انگاشت. این امر فقط نشان می دهد که آقای خامنه ای با "قطار بی دنده و تُرمُز" پیشین حتی یک میلی متر هم نمی تواند جلو برود. این یافته، شامل "خط قرمزهای" ابداعی وی نیز که روی همین ریل سوار است، می شود.

همچون سایر بخشهای مُذاکرات هسته ای که به دور از چشم مردُم ایران و دیگر مردُمان جامعه جهانی جریان دارد، از جُزییات توافُقها بین "نظام" و آژانس نیز اطلاعی در دست نیست. با این حال سفر آقای آمانو به ایران و تحولات مربوط به آن دارای یک زاویه علنی هم هست و آن پیامی است که ارسال می کند و حکایت از آن دارد که حاکمان جمهوری اسلامی خود را به چنان گوشه مفلوکانه ای رانده اند که در اصل در موقعیتی نیستند که بتوانند برای طرف حسابهای خارجی شان شرط بگذارند و خط قرمز تعیین کنند.

در این راستا، با همان غلظت و حرارتی که آقای خامنه ای به وسوسه عادت کُهنه اش گرفتار می شود، به همان شدت نیز بی اعتبار تر و ژستهایش ریشخند آمیز تر می شود.

 

 

بازگشت به صفحه نخست