فراسوی خبر... یکشنبه ۲۴ اردیبهشت

مناظره؛ چسبندگی وقاحت و "مردانگی" مددکار

منصور امان

براستی شگفت آور نیست که موضوع محوری اقتصاد در مُناسبات رژیم ولایت فقیه را همواره فساد، چپاول، سوواستفاده یا قاچاق تشکیل دهد. از این رو، تبدیل مُناظره اقتصادی نُخبگان رژیم ولایت فقیه به مُسابقه لجن پاشی به روی یکدیگر نیز نه انحراف از موضوع بحث، که حرکت در مُحیط طبیعی است که آنها در آن تنفُس می کنند و حیات سیاسی یافته اند. 

سومین دور مُناظره تلویزیونی نامزدهای شورای نگهبان برای پُست ریاست جمهوری یک امکان نادر را برای بینندگان آن فراهم آورد که کُلکسیونی از پرونده های فساد حُکومتی و کارگُزاران آن که پیشتر به گونه پراکنده، اینجا و آنجا ورق خورده بود را یکجا روی سینی "انتخابات" مُشاهده کنند.

آقایان رئیسی و قالیباف، نامزدهای جناح حاکم، آقایان روحانی و جهانگیری را از جُمله به بالا کشیدن زمین و ملک، بانکداری، پرداخت وامهای میلیاردی صفر درصد به افراد خاص، فساد برادر، رانت خواری پدر داماد و جُز آن متهم کردند.

در مُقابل، نامزدهای جناح میانه حُکومت، آقایان قالیباف و رئیسی را بر صندلی اتهاماتی همچون واگُذاری رانتی املاک در شهرداری، فساد ۱۲ هزار میلیاردی در آستان قُدس، واگُذاری بانک به "مُفسد اقتصادی"، ایجاد موسسات کُلاهبردار اعتباری، پولشویی و رانت خواری زیر پوشش مراکز خیریه و جُز آن نشاندند.

عبرت آموز تر از رویارویی نزدیک با حجم خفه کننده فسادی که برگُزیدگان حُکومت از زیر فرش "نظام" به روی صفحه تلویزیون جارو کردند، ادعاهای بعدی آنان است که مجموعه گزافه های ریشخند آمیزی چونان مُبارزه با فساد حُکومتی، رسیدگی و پیگرد به موارد آن، دلسوزی به حال غارت شدگان، برنامه ریزی برای جبران خسارت و جُز آنها را در برمی گیرد.

در این راستا، میزان باد دمیده شده در فیلهای ارسالی نامزدها به هوا، تناسُب روشنی با درجه پیشرفتگی فساد و پوسیدگی زیر عبا یا کُت و شلوار آنها دارد. برنده این میدان، بی هیچ گُفتگو باند حاکم است که به سبب جایگاه برتر در هرم قُدرت و سابقه طولانی تر در تیول داری خزانه همگانی، با وزن غنی شده بیشتری در باتلاق انحطاط فرو رفته است.

در این راستا، پاسدار باقر قالیباف، علم فُقرا و "۴درصدیها" را به دست گرفته و برای آنها شکل عدالت می کشد. او آنچنان نقشی که بازی می کند را هضم کرده که با چشم دریدگی می تواند مُدعی شود "املاک نُجومی" را به "رُفتگران" بخشیده است.

کمی آنطرف تر، نامزد دیگر باند حاکم، حُجت الاسلام ابراهیم رئیسی، بدون میان بُر، از پُشت تخت شکنجه و چارپایه اعدام، خود را به مقام "نماینده کارگر، کشاورز و زنان بی سرپرست" ارتقا می دهد. رییس امپراتوری بی حساب و کتاب آستان قُدس، سُفره "مردُم" را وجب گرفته و وعده بُزُرگ کردن آن را می دهد.    

تردیدی نیست که نه فقط وقاحت چسبناک مُفسدان حُکومتی، بلکه پایداری و جان سختی فساد در تار و پود آن، ریشه در پُشتیبانی فراجناحی گردانندگان "نظام" و حاشیه امنیتی دارد که "خودی"ها برای یکدیگر فراهم آورده اند. بهترین نمونه در این زمینه را آقای روحانی ارایه کرد. او در این مُناظره، بر رقیب خود آقای قالیباف منت گذاشت که "مردانگی" کرده و مانع از طرح و رسیدگی پرونده وی در سال ۸۴ شده. این به معنای صُدور مُجوز و باز گذاشتن دست پاسدار تبهکار برای ده سال بعد و ارتکاب جرایمی است که اینک آقای روحانی نقش مُنتقد آن را بازی می کند.   

نامزدهای ریاست جمهوری در مُناظره قبلی شرایط تکان دهنده و فلاکت باری که رژیم ولایت فقیه اکثریت جامعه ایران را بدان دُچار ساخته، به خوبی و روشنی تشریح کردند. در آخرین نمایش تلویزیونی، آنها علت شکل گرفتن این شرایط وخیم و هُویت سود برندگان از آن را نیز به مردُم نشان دادند. حال زمان داوری در این باره فرا رسیده است. مضحکه انتخاباتی حُکومت، اولین فُرصت دادخواهی می تواند باشد.  

 

 

بازگشت به صفحه نخست