فراسوی خبر... پنجشنبه 25 شهریور

 

از شکتجه افسانه بایزیدی تا فروش کیلویی خدا

زینت میرهاشمی

 

سیاهچالهای جمهوری اسلامی، آتش و دود، گرز و تبر، چوبه دار و اعدام، روزانه جریان دارد. برپا دارندگان و نگاهبانان کشتی زهوار رفته ولایت فقیه، با بیش از سه دهه کشتار نتوانسه اند زندانی سیاسی را بی هویت و مقاومت را از او بگیرند و زندان همچنان نمادی از شور، مقاومت و پایداری است.

بیشمار زندانیان سیاسی با گرایشات مختلف همچنان بر سیاست تواب سازی و خشکانیدن امر مبارزه و شورش علیه نظم موجود خط بطلان می کشند.

تبعید زندانی سیاسی بعد از سالها آزار و شکنجه، تداوم شکنجه برای زندانی است. همانگونه که سلول انفرادی نوعی شکنجه روانی برای زندانی شمرده می شود. نامه افشاگرانه زندانی سیاسی، افسانه بایزیدی، دانشجوی کرد از شهر بوکان، در حقیقت نامه ای شرم آور برای رژیم و پشتیبانان آن است. افسانه در نامه اش از رنجها، آزارها، شکنجه و توهینهایی که توسط ماموران شکنجه گر ولایت فقیه بر وی اعمال شده، پرده بر می دارد. وی می نویسد: «در دوران بازجویی هر بار که کلام خدا را به زبان می آوردم بیشتر شکنجه می شدم، اما مدام می گفتند در اطلاعات خدا وجود ندارد و خدا اینجا کیلویی چند بهت بفروشیم می خوای؟»

افسانه بایزیدی که اثرات شکنجه های دژخیمان بر بدن خود را همراه دارد، روایت خود را به «داستان مرگ و زندگی» اش تبدیل کرده که چیزی برای از دست دادن ندارد. وی شجاعانه و به درستی می نویسد: «ولی ظلم پایدار نخواهد ماند، بلکه خیلی زود ریشه کن خواهد شد.».

روایت این زندانی سیاسی، واقعیت استبداد مذهبی را بر ملا می کند و تا زمانی که آمران و عاملان کشتارهای دهه 60 و به ویژه قتل عام زندانیان سیاسی محاکمه نشوند، شکنجه و اعدام تداوم خواهد داشت.

 
 

 

بازگشت به صفحه نخست