فراسوی خبر... دوشنبه ۲۸ خرداد

پیروزی تیم ملی؛ تیر زهری بر پیکر حُکومت

منصور امان

پیروزی تیم ملی فوتبال ایران در نخُستین بازی خود در جام جهانی در یکی از بدترین لحظه هایی رخ می دهد که حاکمان جمهوری اسلامی می توانستند تصور کنند. در حالیکه در سراسر کشور بخشهای گوناگون مردُم به اعتراض نسبت به شرایط خود برخاسته اند و "نظام" با تمام توان تلاش می کند مانع پیوند حرکتهای اعتراضی به یکدیگر و اتحاد یکپارچه در مُطالبات علیه خود گردد، این موفقیت ورزشی به بستری برای تقویت همبستگی ملی و نمایش انزوای حکومت بدل گردیده است.

از مشهد تا سرپُل ذهاب و کرند، از میانه و تبریز تا اهواز و از تهران تا رشت و اُرومیه، ده ها هزار نفر با نادیده گرفتن ممنوعیتها و تهدیدهای حُکومتی به خیابانها ریختند تا در کنار یکدیگر پیروزی تیم ملی فوتبال را جشن بگیرند و رشته هایی که آنها را در رقص و شادی و در برنتابیدن اقتدار حُکومت به یکدیگر پیوند می زند، مُحکم تر سازند.

یکی از دلایل این شادی ورزشی سراسری و کم پیشینه می تواند آگاهی از این واقعیت باشد که تیم ملی فوتبال یکی از نخُستین قُربانیان سیاستهای نابخردانه و ضد ملی رژیم ولایت فقیه در پهنه بین المللی است. این تیم به دلیل خودداری کشورهای دیگر نتوانست بازیهای تدارُکاتی مُناسبی داشته باشد. از سوی دیگر شرکتهای حامی مالی تیم ایران از پُشتیبانی آن کنار کشیدند. در پهنه داخلی نیز حُکومت، آن را از آسیبهای خود مُعاف نداشت که از جمله می توان فشارهای امنیتی حُکومت بر شُماری از بازیکُنان لژیونر به خاطر بازی با یک تیم باشگاهی از اسراییل یا شُماری دیگر به دلیل حمایت از بازاریان اعتصابی بانه را نمونه آورد.

امروز و با جوشش اجتماعی موجود، فوتبال یا هر پدیده جانبی دیگری که قادر باشد بخشهای بُزُرگی از جامعه را تحت تاثیر بگیرد، نمی تواند برای حُکومت نقش مُخدر را در مستی جامعه و زُدودن هوشیاری آن نسبت به شرایط خویش ایفا کند، موفقیت سنت پترزبورگ یک رویداد اجتماعی است که در متن یک روند شناور و بُزُرگ اجتماعی روی می دهد و از همین رو نیز از آن تاثیر می پذیرد و شناسه هایش را برخود حمل می کند. شُعارهای ضدحُکومتی در تجمُعات شبانه آدینه و صُبح شنبه از یکطرف و یورش و شبیخون ماموران سرکوبی از طرف دیگر، بخشی از این ویژگیها است.

در همین رابطه می توان همچنین به تدارُک گُسترده حُکومت برای جلوگیری از گردهم آمدن مردُم و تشکیل تجمُعات اشاره کرد؛ اقداماتی که با ممنوعیت پخش فوتبال در قهوه خانه ها (مورد استفاده طبقه کم درآمد) و کافی شاپها (که بیشتر طبقه مُتوسط و جوانان در آن رفت وآمد دارند) آغاز گردید. این دایره سپس به نمایش بازیهای تیم ملی در همه مکانهای باز و برای همگان گسترش یافت.

انبوه کسانی که در دوره حساس کُنونی، با زیر پا گذاشتن ممنوعیتهای حُکومتی به خیابان آمدند تا شادی شان را با دیگران شریک شوند، مرزهای جامعه با حُکومت را پُر رنگ تر کرده اند. شور و نشاط و همبستگی آنها که خارج از حوزه سیاست و فرهنگ ارتجاع حاکم جاری گردید، تیر تلخ و زهرآگینی با آثار اجتماعی است که بر تن رژیم تمامیت گرای استبدادی مذهبی می نشیند.

 

 

بازگشت به صفحه نخست