فراسوی خبر... چهارشنبه ۲۹ شهریور

تل آویو یا مریوان؛ جمهوری اسلامی از که هراس دارد؟

منصور امان

سیاست مُداخله گرانه رژیم جمهوری اسلامی در عراق با تهدیدها و فعالیتهای تخریبی علیه همه پُرسی اقلیم کُردستان عراق ابعاد گُسترده ای تری یافته است. جبهه گیری سیاسی و نظامی حاکمان ایران علیه این همه پُرسی که به گونه علنی و در برابر دیدگان مردُم ایران و عراق و همه بازیگران منطقه ای و بین المللی صورت می گیرد، رویه دیگر سیاستی است که از هنگام اشغال عراق توسُط آمریکا در سال ۲۰۰۳، بر تجزیه مذهبی و فرقه گرایانه عراق و فرمانروایی نیابتی بر آن روی دوش اکثریت جمعیت شیعه این کشور مُتمرکز شده است.

یک هفته پیش از تاریخ اعلام شده برای برگُزاری همه پُرسی استقلال کردستان عراق، رژیم مُلاها همه پرده های خویشتنداری و موعظه گوییهای ریاکارانه را کنار زده و غرقه در ساز و برگ دُشنام، زورگویی و تهدید نظامی، علیه دولت محلی کُردستان آرایش گرفته است.

آقای علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت مُلاها، به صراحت از "اثرات ضد امنیتی" همه پُرسی بر اقلیم کُردستان سُخن رانده است. کسانی که با متُدهای "ضد امنیتی" محبوب رژیم ولایت فقیه به ویژه در عراق آشنایی دارند، به خوبی مفهوم پنهان در این سُخنان که مجموعه ای از اقدامات خرابکارانه سیاسی و نظامی تا مرز دخالت مُستقیم را در خود جای داده، درک می کنند.    

آنچه که حاکمان جمهوری اسلامی را بیش از همه نگران و هراسان ساخته، تاثیر این همه پُرسی و نتیجه آن بر کُردستان ایران و میلیونها کُرد ایرانی ساکن آن است که از هنگام قُدرت گیری رژیم استبدادی – مذهبی ولایت فقیه، زیر شدیدترین سرکوبها و فشارهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و دینی قرار داشته اند. آنها بیم دارند ثبات لرزانی که به بهای لگدمال کردن حُقوق خلق کُرد به دست آورده اند، در معرض خطر قرار بگیرد.

با این حال واکُنش دفعی به سیاست فرقه گرایانه و تبعیض آمیز رژیم ولایت فقیه علیه اقوام و ملیتهای ایران، یک ویژگی کُردی نیست. از شرق تا غرب و از شُمال تا جُنوب، در هر نُقطه ای که این رویکرد نمود عینی پیدا می کند و بر زندگی جامعه حاکم می شود، شکافهای عمیقی ایجاد کرده و میزان ضربه پذیری مُناسبات حاکم در آن نُقطه را افزایش می دهد.

بی گمان حساسیتهای حاکمان کشور نسبت به رابطه آتی کُردستان عراق با کشورهای که آنها را دوست خود به حساب می آورد، یکی از انگیزه های جبهه گیری هیستریک شان علیه اقلیم است. با این وجود، فاکتور مزبور در تعیین رویکرد جمهوری اسلامی نسبت به مساله کُردستان عراق حداکثر نقشی ثانوی بازی می کند. ریشه دُشمنی رژیم ولایت فقیه با همه پُرسی در کشور همسایه، صف بندی خارجی "نظام" نیست، بلکه آرایش مُستبدانه و پاره انگارانه داخلی آن است. بوی خطر از ناحیه ریاض و تل آویو به مشام حاکمان ایران نمی رسد، بلکه از جانب سنندج و مریوان دماغ شان را به هم می پیچاند.

سیاست بُحران سازی خارجی و مداخله گری فرا مرزی به مثابه اهرُم غلبه بر بُحران داخلی، در جبهه گیری علیه کُردستان عراق با شفافیتی خیره کننده خود را به نمایش گذاشته است. در این آیینه نه فقط رویکرد و متُدهای ثابت رژیم ولایت فقیه در برخورد به تضادها و چالشهای داخلی، بلکه آثار موجود و حقیقی آن نیز بازتاب یافته و برای همگان مُشاهده پذیر گردیده است.

 

 

بازگشت به صفحه نخست