فراسوی خبر... سه شنبه ۲۹ تیر

کرمانشاه تفاوت بین شُعار و مُطالبه را برای روحانی روشن کرد

منصور امان

تور ظفرنمون حُجت الاسلام حسن روحانی به مُناسبت سالگرد امضای توافُق هسته ای، در نخُستین ایستگاه خود در کرمانشاه به انتهای سیاسی خود رسید. در حالی که فضای نیمه خالی مراسم دولتی با تماشاچیان سازماندهی شده اشغال شده بود، اندک کسانی که داوطلبانه پای منبر وی حاضر شده بودند، هدفی جُز رساندن صدای اعتراض خود به گوش او نداشتند.

آنها سُخنان تکراری آقای روحانی پیرامون بهبود شرایط اقتصادی و وعده های تازه در این راستا را با شُعارهای خود در اعتراض به این زبان بازی تبلیغاتی و نیز شرایط وخیمی که در آن بسر می برند، قطع کردند.

اگرچه صداوسیمای جمهوری اسلامی که این مراسم را به طور زنده پخش می کرد همه ورزیدگی خود را برای سانسور اعتراضها و دیده و شنیده نشدن مُعترضان و صدای آنها به کار برد، اما واکُنش آقای روحانی خود به تنهایی برای نمایش دامنه و شدت توفانی که با آن روبرو شده بود، کفایت کرد. او به مردُم مُعترض پرخاش کرد: "گوش نمی کنید به حرف من. دوباره شُعار قبلی تان را می گویید. با شُعار دُرُست نمی شود، با شعر دُرُست نمی شود."

حُجت الاسلام روحانی وانمود کرد که تفاوُت بین "شُعار" و مُطالبه را نمی فهمد. اعتراض حاضران در مراسم مزبور، اما مرزهایی که این دو را از یکدیگر جدا می کند را با صدایی رسا به او یادآوری کرد؛ "شعر و شُعار" از جنس وعده های توخالی است که رییس "دولت اعتدال" پیش و پس از انتخاب خود به این منصب به گونه پیوسته تحویل جامعه می دهد و مُطالبه، نیروی مُتراکمی است که از تنگنای شرایط موجود بیرون می جهد و برای مثال، علیه ادامه وخامت وضعیت زیست و کار و تغییر نیافتن شرایط با وجود کنار گذاشته شدن پروژه خانمان برانداز هسته ای فعال می شود. تصادُف آن است که وعده و "شُعار" - تاکتیک محبوب آقای روحانی - یکی از روشهای نرم برای مهار این نیرو است.   

اعتراضات فزاینده طبقه اکثریت و اقشار گوناگون جامعه اما حکایت از آن دارد که با ریسمان قسم و آیه، غول رها شده بندی نخواهد شد. جامعه، صاف و صریح سهم خود را از عقب نشینی خارجی "نظام" مُطالبه می کند و آنهم نه به این یا آن شرط و در این یا آن موعد، بلکه بی گُفتُگو و همینجا! بعد از آمریکا و اُروپا، آقایان خامنه ای و روحانی باید طلب مردُم ایران را هم واریز کنند، این پرچم یک خودآگاهی سیاسی است که زیر آن صف اعتراضهای صنفی - معیشتی و سیاسی – اجتماعی شکل گرفته و به حرکت درآمده است.  

مراسم دولتی کرمانشاه رسیدن صدای اعتراض جامعه به درون قلعه حاکمان جمهوری اسلامی را گواهی می دهد. فریادهای خشمگینانه چونان گُلوله آتش از این سو تا آن سوی کشور در گردش است و آنچنان که می نماید، راه خود را به نمایشهای به ظاهر امن حُکومتی نیز باز کرده است.    

 

 

بازگشت به صفحه نخست