فراسوی خبر ... سه شنبه ۳ فروردین

شکنجه زندانیان و خانواده آنان با فشار و تبعید

زینت میرهاشمی

گلباران مزار قربانیان استبداد دینی و شعارهای صریح و شجاعانه خانواده های آنها با تاکید بر دادخواهی و اجرای عدالت به وسیله دادگاههای بی طرف بین المللی، گسترده شدن جنبش دادخواهی را نشان می دهد که بیش از هر زمان با قدرت به پیش می رود و در واکنش به این واقعیت، رژیم فشار بر زندانیان سیاسی را افزایش داده است. می توان تصور کرد زنان زندانی سیاسی که فقط در زیر شکنجه برابر با مردان به حساب می آیند، با توجه به نقش برجسته آنها در خیزشها و اعتصابهای مردمی، چه فشار مضاعفی بر آنها وارد می شود.

مریم اکبری منفرد، زندانی سیاسی که خانواده و فرزندان او در تهران زندگی می کنند با گذراندن بیش از ۱۲ سال زندان بدون مرخصی، روز سه شنبه ۱۹ اسفند از زندان اوین به زندان سمنان تبعید شد. در اعتراض به این عمل ضد انسانی ۱۴ زندانی سیاسی زن به تبعید او اعتراض کردند.

آتنا دائمی، زندانی سیاسی، فعال مدنی با پا بند و دستنبد به زندان لاکان رشت تبعید شد. وی از سال ۱۳۹۵ در حال گذراندن دوران محکومیت پنج ساله خود،‌ بدون یک روز مرخصی در زندان اوین بود. او تیرماه سال گذشته در پرونده‌ ای دیگر به دو سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد که یک سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق برای این فعال مدنی قابل اجرا اعلام شد.

سپیده قلیان، فعال مدنی و زندانی سیاسی به زندان بوشهر تبعید شد. گلرخ ایرایی در ۵ بهمن از زندان قرچک ورامین به زندان آمل تبعید شد.  قبلا سپیده فرهان و مژگان کشاورز از زندان اوین به زندان قرچک ورامین منتقل شده بودند.

شب پرستاران حکومت جهل و جنایت در هفته های اخیر فشار بر زندانیان سیاسی را افزایش داده اند. از تبعید زندانیان سیاسی، دور کردن زندانیان مقاوم از همدیگر، فرستادن به سیاهچالهای شهرهای دور از محل زندگی خانواده، بردن آنها به بیمارستان روانی، نگاهداری آنها در بند زندانیان غیر سیاسی و یا روانی، دادن داروهای غیر ضروری برای روان پریش کردن آنها (تبدیل آگاهانه زندانی سیاسی به بیمار روانی برای فرستادن به تیمارستان)، تفکیک قائل شدن بین زندانیان سیاسی و محروم کردن آنها از مرخصی و دیدار با خانواده و فرزندان، پرونده سازی دوباره و.... بخشی از شکنجه هایی است که در سیاهچالهای رژیم ولایت فقیه بر زندانی سیاسی وارد می شود.

رژیم زندانی سیاسی را ابتدا شکنجه وحشیانه می کند تا اطلاعات به دست بیاورد، بعد آنقدر آزار و اذیت و شکنجه های مختلف انجام می دهد تا تواب تولید کند و در صورت عدم موفقیت، آنقدر فشار وارد می کند تا مقاومت زندانی سیاسی را در هم شکند. دیکتاتوری که حتا از جسد اعدام شدگان می ترسد و سنگ قبرهای آنها را می شکند، معلوم است که از زنده بودن بیشمار زندانی مقاوم که مظهر آرمانها و سمبلهای خلقی به زنجیر کشیده هستند، وحشت دارد.

۲۸ تن از زندانیان سیاسی مرد از روز اول فروردین دست به اعتصاب غذای سه روزه زدند.  آنها ضمن همبستگی با مردم ستم کشیده سراوان و محکوم کردن کشتار آبان ۹۸ و همدردی با مادران داغدار بلوچ و... به درستی رژِیم حاکم را «خودکامه» اعلام کرده و نوشته اند: «یاد شجاعت و ایستادگی شما مردم بزرگ، ما را مصمم‌تر می‌کند و این رنجها ما را قوی ‌تر، تا پای به پای شما راه صلح و آزادی را در قرن پیروزی به پیماییم زیرا باور داریم پی و بن برشده‌ دیوار بدجویان، روی در سوی خرابی ا‌ست.» آنها ضمن برشمردن گوشه هایی از درد و رنج مردم به درستی نوشته اند: «مردم عزیز ایران، عید نوروز و هر روز ما از شما مبارک شده است و قلب ما سرشار از عشق شماست به امید پیروزی و دیدارتان در ایرانی آزاد.».

۶ تن از زندانیان سیاسی زن در اوین به اعتصاب غذای گسترده زندانیان سیاسی پیوستند. ۱۸ تن از زندانیان سیاسی از زندان رجایی شهر کرج، طی نامه ای از شرایط غیر انسانی و «تشدید آزار و اذیت و تحقیر» در زندان نوشته اند.

رژیم از اعدامهای سال ۶۰، قتل عام سال ۶۷، تا اعدامهایی که همچنان جریان دارد نتوانسته است زندان را به ندامتگاه تبدیل کند. اینهمه فشار و آزار به شمول تبعید زندانیان دقیقا جهت شکستن مقاومت آنان است. تا زمانی که دیکتاتوری هست، زندان هست و تا روزی که داغ و درفش و زندان هست، مقاومت وجود دارد.  

 

http://www.iran-nabard.com/

https://t.me/nabard_khalgh

بازگشت به صفحه اول