فراسوی خبر ... پنجشنبه ۱۱ شهریور

تلاش خامنه ای برای جلوگیری از ریزش «امت» در صحنه

زینت میرهاشمی

 

از شادمانی و هیجان بیرون رفتن آمریکا از افغانستان تا غرور فاتحانه طالبان، تیترهای درشت روزنامه های حکومتیِ روز چهارشنبه ۱۰ شهریور را رنگین کرده است. در میانه شور و فتور از رفتن آمریکا، سونامی مرگ با کرونا، جایی ندارد. البته برای رژیم خروج آمریکا از منطقه مهم تر از جان مردم است. جکومتی که در کمک رسانی به طالبان، برادران ناتنی خود، هزینه های زیادی کرده است، امروز میوه آن را گویا چیده است.

اما زیر پوست جامعه چیز دیگری جریان دارد. اعتراض فراگیر به «فرمان» جنایتکارانه خامنه ای در ممنوع بودن واکسنهای معتبر آمریکایی و انگلیسی. بر این منظر خامنه ای متهم اصلی در کشتار مردم با کرونا است و محاکمه او به خواستی همگانی تبدیل شده و کارگزاران رژیم در واکنش به تنفر از خامنه ای، تلاش می کنند فتوای جنایتبار خامنه ای در رابطه با تحریم واکسن را ساده سازی کرده و مسئولیت را از دوش او بردارند.

خوشبختانه برای رژیم، شرایطی به وجود آمده که دیگر با داغ و درفش هم توانایی باوراندن اجباری دروغهای گوبلزی اش را ندارد. دورانی که رژیم آنقدر «گستاخ» بود که «چنین بی شرمانه حقیقت را تحریف کند» و یا بر این باور بود که «در دروغ بزرگ همواره نیروی قابل باور موجود است» و یا تقلید از هیتلر «دروغهای کوچگ همیشه خود را نمایان می کنند. دروغ را آنقدر بزرگ بگویید که تصور دروغ بودن آن هم به ذهن کسی وارد نشود.» ، بسیار وقت است به پایان رسیده است.

قراردادن خامنه ای به عنوان مسئول اول فاجعه مرگبار با ویروس کرونا در کشور تبدیل به گفتمان فراگیر شده است.  از پاسخگو کردن خامنه ای تا محاکمه آن رژیم را چنان ترسانده که به جای حل فوری مساله به بازداشت و پرونده سازی علیه تعدادی از وکلا و معترضان به فتوای خامنه ای که خواهان شکایت از او بودند، شدند. البته عوض شدن جای متهم و شاکی در رژیم دیکتاتوری ولایت فقیه امری عادی است.

سخنگوی قوه قضائیه رژیم، پاسدار ذبیح الله خداییان روز سه شنبه ۹ شهریور از تشکیل پرونده در بیدادسرای تهران برای وکلای بازداشتی به اتهام «اخلال در نظم» خبر داد.

هیات امنیتی نظامیهای دولت رئیسی این روزها کارشان را با «باید» ها و تشکیل کمیته شروع کرده اند. رئیسی و هیاتش از بازدیدهای سرزده و میان مردم رفتنهایی فیلم و عکس منتشر می کند که وافعا تهوع آور است. البته سرزده هایی که دوربینها از قبل آماده برای نشان دادن نمایش حضور دارند. سوار شدن وزیر در مترو با تعدادی محافظ و عکس گرفتن، رفتن رئیسی به داروخانه شبانه روزی و... به بهانه شنیدن «گلایه» های مردم. از آغاز اینچنینی که شباهت به همان رفتار پوپولیستی دروغین احمدی نژاد را دارد می توان پایان کار را تصور کرد.   

به گزارش مرکز آمار رژیم در سال ۱۳۹۹ «به طور متوسط  ۵/۳۰ درصد از خانوارهای ایرانی حتی یک شغل هم نداشته و با درآمدهای حاصل از بازنشستگی، از کارافتادگی، مستمری کمیته امداد، بهزیستی، کمک خیریه ها و کمک سایر نهادهای حمایتی زندگی را گذرانده اند.» (نود اقتصادی ۸ تیر ۱۴۰۰) با تاکید بر این که این آمار را باید چند برابر کرد زیرا اینها شامل کسانی می شود که دارای شناسنامه و در آمار به حساب می آیند. به این آمار باید میلیونها فردی را که حتا در خط کشیهای فقر مطلق و زیر آن هم جا نمی گیرند را اضافه کرد.

بنا به گفته معاون وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی رژیم «میزان پرداخت هزینه های درمان از جیب مردم به ۴۰ درصد افزایش یافته است.» او اضافه کرد: «۶۱۲ هزار نفر از مردم کشور در یک سال اخیر به دلیل پرداخت هزینه های درمانی به زیر خط فقر رسیده اند.»

رئیسی روز چهارشنبه مدعی شد که «نگرانی در باره ذخایر کالاهای اساسی رفع شده». او در جلسه هیات دولتش در همین روز از «پیشنهاد تخصیص زمین ساخت ۵ هزار واحد مسکونی برای خانواده ایثارگران» خبر داد و از «نهضت مسکن سازی در دولت سیزدهم با ساخت مسکن برای ایثارگران و خانواده های معظم شهدا و جانبازان» سخن گفت. «خبر خوب» قاتل ۶۷، نشان دهنده از نارضایتی گسترده در بین «امت» وابسته به بیت است. خامنه ای وقتی از «ترمیم امید و اعتماد» توسط گمارده اش، رئیسی قاتل حرف زد دقیقا نشان از پاشیدگی جمعیتی است که جزو ارباب جمعی بیت و روی آنها برای مانوردادن حساب باز کرده بود. به نظر می رسد که وظیفه رئیسی و هیات او در این مرحله جلوگیری از ریزش و بحران در میان همین قشر است. امری که ناموفقی آن را بسیاری از باندهای مختلف رژیم با زبانهای مختلف گوشزد می کنند.

 

 

http://www.iran-nabard.com/

https://t.me/nabard_khalgh

بازگشت به صفحه اول