فراسوی خبر ... چهارشنبه ۱۲ خرداد

 

«مسایل کلیدی» روی میز وین باقی می ماند!

زینت میرهاشمی

 

از وعده های خوش بینانه روحانی مبنی بر پایان مذاکرات، برداشتن همه تحریمها طی چند روز، پی بردن دولت آمریکا به اشتباه خودش، تا گفته های «پیروزمندانه» کارگزاران وزارت خارجه رژیم از روند مذاکرات به نفع خود، این برداشت می شود که اگر واقعا کسی سیر کنشها و تغییر و تحولات در دوران مذاکرات را دنبال نمی کرد به این باور می رسید که همه چیز به نفع رژیم تمام شده است. یعنی رژیم توانسته است با زور، تهدید و قلدری عقربه زمان را به سال ۲۰۱۵ برگرداند و انگاری هیچ اتفاقی در این چند ساله در منطقه و به ویژه در ایران نیفتاده است.

سخنگوی وزارت خارجه رژیم روز دوشنبه ۱۰ اردیبهشت از «پیشرفتهای خوب و قابل توجهی» در مذاکرات حرف زد اما گفت که «موضوعات کلیدی همچنان باقی است.»

گزارش اخیر آژانس بین المللی انرژی اتمی و صحبتهای رافائل گروسی و پایان بدون نتیجه نشست مذاکرات برجامی در وین در روز سه شنبه ۱۱ خرداد، نشان داد که اگر طی ۶ سال گذشته ماجراجوییهای رژیم در منطقه بیشتر شده، شرایط نیز در مناسبات بین المللی تغییر کرده، تعادل قوا و صف بندیها نیز به زیان جمهوری اسلامی تفییر کرده است.

گزارش مدیر آژانس که قرار است در نشست هفته آینده شورای حکام بررسی شود، رژیم را با فاز جدیدتری از بن بست روبرو خواهد کرد. آژانس تخمین زده که ذخائیر اورانیوم رژیم ۳ هزار و ۲۴۱ کیلوگرم است در حالی که بر اساس سقف تعیین شده در توافق برجام، اورانیوم غنی شده باید ۲۰۲ کیلوگرم باشد. قبلا مدیر آژانس هشدار داده بود و گفته بود که رژیم ایران «در حال غنی سازی اورانیوم در سطحی از خلوص است که فقط کشورهای سازنده بمب به آن می رسند.» (فاینسنال تایمز ۵ خرداد) پس می توان گفت که رژیم یا قصد ساختن بمب اتمی دارد و یا آن طور که خود می گوید «اقدام راهبردی» برای برداشتن تحریمها کرده است. اگر قسمت دوم باشد آن طور که خود می گوید، خروجی آن هزینه زیاد از جیب مردم و شکست «اقدام راهبردی» یا تهدیدهای حداکثری است.

اگر رژیم در پوشش توافق برجام، از فرصت استفاده کرده و از بغداد، دمشق تا بیروت با هزینه های سرسام آور به قیمت بدبختی و فلاکت مردم ایران مزدورن نیابتی خود را از طریق سپاه تروریستی قدس مسلح کرد تا بتواند تعادل در منطقه را به سود خود تغییر داده و آنگاه به عنوان یک قدرت منطقه ای نقش آفرینی کند، اما اینبار همه چیز عوض شده است. قیامهای مردم در ایران، خیزشهای گسترده علیه مداخله جویی رژیم ولایت فقیه در عراق تا جایی که آن را یک حکومت اشغالگر می دانند، تظاهرات مردم لبنان با شعارهایی علیه رژیم ایران و... همه کنشهای موجود در بی اثر کردن هرگونه مذاکره ای با رژیم و سرمایه گذاریهای احتمالی نقش فعال دارند.

اقدام راهبردی رژیم برای رفع تحریمها یعنی تهدید حداکثر، زور و قلدری از یک سو و نشان دادن قدرت با مداخله در منطقه و حمایت ار تروریسم از سوی دیگر، رژیم را در بن بستی قرار داده است که یا باید زهر را بنوشد یا این که با تحریمها هر چه بیشتر فرسوده شود.

در هر دو حالت این مردم ایران هستند که در کف خیابان با صدای بلند اعلام کرده اند؛ دشمن اصلی خود را رژیم ولایت فقیه دانسته و مخالف سیاستهای هسته ای، موشکی و مداخله جویانه رژیم هستند. مسایل کلیدی که روی میز وین قرار داشت، در حال حاضر در همان جا جا خوش کرده است.

 

 

http://www.iran-nabard.com/

https://t.me/nabard_khalgh

بازگشت به صفحه اول