فراسوی خبر... پنجشنبه ۱۲ فروردین

"رفراندوم آری یا نه"؛ خشت کج اول

منصور امان

رژیم ولایت فقیه سالروز تولُد تناقُض ساختاری خود را جشن گرفته است. آنچه که دیروز با "رفراندوم آری یا نه" برای فریب توده و به کُرسی نشاندن یک جعل سیاسی مُهندسی شد، امروز از یک سو به سرچشمه امواچ مُتوقف نشدنی بُحران در ساختار قُدرت بدل گردیده و از سوی دیگر، نظام ناشی از آن را بدون هر گونه پذیرش اجتماعی و درگیر با التهاب دائمی سرنگونی بر جا گذاشته است.  

"رفراندوم" فُکاهی ۵۸ اولین خیز ارتجاع اسلامی برای کوبیدن مُهر خود بر روندهای دوره انتقال بود که با سرنگونی رژیم سلطنتی به جریان افتاده بود. آخوند خمینی با استفاده از فضای پوپولیستی، حاکمیت روحانیت را چارمیخه کرد در حالی که به سختی می کوشید رویه ای انتخابی به این دیکته مُستبدانه داده باشد.

رنج این شارلاتانیسم را آقای خمینی از آن رو بر خود و همدستانش هموار نمی کرد چون حتی در ظاهر هم بهایی به رای و انتخاب آزاد می داد؛ او از موجی هراس داشت که سوار بر آن به قُدرت رسیده بود و آرزوی آزادی و آرمانهای دموکراتیک نیروی مُحرکه درونی اش را تشکیل می داد.

اگرچه مضحکه "آری یا نه" هرگز نتوانست مشروعیتی انتخابی برای رژیم جمهوری اسلامی دست و پا کند، اما به خوبی توانست نقش خشت کجی را بازی کند که دیوار رژیم ولایت فقیه را کژ و ناهمگون بالا بُرد. تشریفات دموکراسی حتی در شکل مُبتذل شده و کُمدی اش، چونان لُقمه ای در گلوی تنگ استبداد مذهبی گیر کرد و آن را به آشوب مزمن داخلی مُبتلا ساخت.

نهادهایی همچون ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی که نقش برگ انجیر استبداد عُریان را بازی می کنند، به خاستگاه جنگ قُدرت و سهم خواهی باندهای درونی حاکمیت بدل گردیده و تلاش برای "یکدست سازی" قُدرت و کنارگذاشتن بازی انتخابی – انتصابی، تاکُنون ناکام مانده است.   

در بُعد اجتماعی، سیرکی که آقای خمینی نخُستین دلقک آن بود، تا هنگامی می تواند بندبازی بین انتخابات و انتصابات را عرضه کند که تماشاچیان بلیطش را بخرند و زیر "خیمه" آب نرفته باشد. در عصر جُنبشهای اعتراضی و سرنگونی طلب، این یک کاسبی عاقلانه نمی تواند باشد. هر شکافی در "بالا"، به روی انبوه مُطالبات حال و مُعوقه که پُشت درب "نظام" جمع شده، روزنه دیگری برای جاری شدن و تبدیل به سیل می گشاید.

هم از این روست که به مُوازات گُسترده تر شدن صف آرایی جامعه در برابر حاکمیت و غُرش پیش از انفجار آتشفشان که در هیات خیزشهای دی ۹۶ و آبان ۹۸ شنیده شد، "نظام" نیز احتیاط و ظاهرنمایی را کنار گذاشته و آشکارا قوزهای انتخابی اش را چاقو می زند تا از زخم آن، عُفونت "مجلس انقلابی" و "رییس جمهوری نظامی" بیرون بزند.

در دوران انقلابی اگر رژیم "لاکچریها" فقط از پس هزینه یک اسباب بازی "لاکچری" نتواند برآید، آن دموکراسی فورمالیته "خودیها" است.

 

 

بازگشت به صفحه نخست