فراسوی خبر... آدینه ۶ خرداد

آنجا که خامنه ای فریبکاری را کنار می گذارد

منصور امان

انتصاب سه باره یک دُزد مُچ گرفته شده به ریاست مجلس فقط یک سند زنده‌ی‌ کُت شلوار پوشیده از فساد سیستماتیک ج.ا نیست، بلکه و مُهمتر از آن رویدادی است که شکست پروژه "یکدست سازی" دستگاه قُدرت را در برابر چشم همگان به تصویر کشیده.

دستجات "اُصولگرا"یی که با لیست مُتحد به مجلس رفته بودند، تنها دو سال بعد بر سر پایش اُرگان قانونگذاری مُلاها به چند فرقه تقسیم شدند تا به روند ریزش پایه های استراتژی تصرُف و پایش قُدرت که بر آن تیتر "یکدست سازی" گذاشته بودند، شتاب ببخشند. "جبهه پایداری"، یک تشکُل "آتش به اختیار"، بر سر کُرسی ریاست مجلس، نماینده طیف "رهبر"، پاسدار قالیباف"، را به چالش گرفت و توانست موجب کاهش شدید آرای وی گردد.

اگرچه سُکان مجلس در دست آقای قالیباف باقی ماند، اما این یک پیروزی گران به دست آمده است، زیرا از یکطرف صف بندی روشنی را در برابر جریانی که نمایندگی می کند شکل داده و از طرف دیگر، با تضعیف این جریان در وزن کشی انتخاباتی، مسیر جدالهای سخت تر و شدیدتری را گشوده است. میزان شکاف در این اُرگان قُدرت را از آنجا می توان مُحاسبه کرد که نزدیک به یک سوم اعضای مجلس (۸۷ نفر) به نامزد مورد حمایت رهبر باند ولایت رای ندادند.

احضار اعضای مجلس بی درنگ پس از این رویداد از سوی آقای خامنه ای با نگاه به چشم انداز تیره ای است که جدال زیرمجموعه هایش دریچه آن را به روی "نظام" گشوده است. اعتراف او به "گرو کشی"، "مُعارضه" و این که "مسوولان توافُق می کنند اما بدنه توافُق نمی کند" فقط نیمی از واقعیت است، جدال بین دولت و مجلس از یکسو و دستگاه قضایی با دولت از سوی دیگر، نیمه دیگری از وضعیت سازه‌ی "یکپارچه شده" را بازگو می کند.

اهمیت حفظ آرایش یکپارچه دستگاه قُدرت برای آقای خامنه ای و بازوهای نظامی و امنیتی او ریشه در شرایط مُتزلزل "نظام" دارد. پروژه "یکدست سازی"، راهکار حاکمیت برای تضمین تداوُم سیاستهایی است که بقا و سُلطه آن را بر منابع قُدرت و ثروت در یک مُحیط دُشمنانه اجتماعی مُیسر می کند. "نظام" در جنگی تمام عیار با جامعه به سر می برد که در یک جبهه آن جدال بر سر نان، کار و معیشت جامعه است و در جبهه دیگر، خیزشها، اعتراضها و تلاش توده ها برای آزادی، کرامت، خوشبختی و شادی را در برابر دارد. هر شکافی در صُفوف حاکمیت و تضعیف در هر کُدام از این میدانها، به نوبه خود جبهه مُقابل را تقویت و راه پیشروی اش را هموار می کند.

دستگاه حاکم ج.ا به خوبی می داند که هیچ چیز کمتر از توازُن قُوا، سرنوشت جنگی که آغاز کرده را تعیین نمی کند و از این رو، آب رفتن وزنه ای که در کفه ترازوی جنگ گذاشته یعنی "یکدست سازی" را خطری جدی برای خود می شمارد.

توده های مُعترض می بینند که پس از رُسوایی تعیین یک مجلس فرمایشی و خانه شاگرد برای سنگر سازی علیه آنها و نمایش قُدرت با جراحی داخلی هیات حاکمه، چگونه اکنون قلعه کاغذی سرکرده ج.ا فرو می ریزد و او که همواره تلاش می کند نقش اصلی خویش را در هدایت دستگاه های "قانونی" پنهان کند یا کمرنگ جلوه دهد، از موضع ضعف و تنگنا ناچار می شود فریبکاری را کنار بگذارد و به گونه بی پرده به امر و نهی و تعیین دستور عمل برای پادوهای خود در مجلس بپردازد. او آنها را به بستن دهان در پُشت تریبون مجلس، پرهیز از قانونگذاری خودسرانه و بدون اجازه از بالا، خودداری از دادن طرح و پیشنهاد و فُضولی نکردن در امر انتصابات فرمایش شده، تادیب کرد.

آنها که حُقوق خود را فریاد می زنند، جان به لب رسیده ها، اعتصابیون و دیگر بی شُمارانی که نیروهای اصلی خیزشها را تشکیل می دهند، شاهد مُنفعل ازهم گُسیختگی حریف خود نیستند. دستپاچگی و بی احتیاطی آقای خامنه ای از این روست.   

 

 

بازگشت به صفحه نخست