فراسوی خبر... آدینه ۲۶ خرداد

استراتژی سرکوب در تنگنا؛ مُقاومت و برآشوبی ثمر بخش است

منصور امان

در اقدامی غیر عادی، یک رسانه رسمی ج.ا گُزارشی از حمله وحشیانه ماموران "گشت ارشاد" به یک زوج جوان، تیراندازی به سمت آنها و مجروح ساختن شان مُنتشر کرده است. این در حالی است که در باره حملات خیابانی مُزدوران حُکومت به زنان، دُختران و جوانان، سُکوت مُطلق خبری برقرار است و رسانه های حُکومتی از هر نوع اشاره به این موضوع منع شده اند. علت این شفافیت یکباره چیست؟

بدیهی است که انتشار و عُمومی کردن خبر وحشیگری عوامل حُکومت علیه شهروندان عادی، بدون خاستگاه انتقادی صورت نگرفته، زیرا بر تصمیم گیرندگان آن پوشیده نیست که گُشودن بحث در این باره، به خودی خود سیاست و رفتاری دفاع ناپذیر را زیر ذره بین برده و آماج نقد قرار می دهد. این ادعا را وُرود بی درنگ روزنامه حُکومتی "رسالت"، اُرگان یک باند مُحافظه کار و امنیتی، به موضوع ثابت می کند. این روزنامه به انتقاد از "گشت ارشاد" و اعمال اقتدار خیابانی پرداخت تا بدین گونه وُجود یک خط رسمی در این باره را گُواهی دهد و هدایت سازماندهی شده آن در رسانه های حُکومتی را آشکار سازد. 

از آنجا که هیچ نشانه ای از تجدید نظر حُکومت در سیاست ترور و وحشت پراکنی در کوچه و خیابان وجود ندارد و در اساس استبداد دینی نمی تواند از یکی از محوری ترین ابزار تامین اتوریته خود چشم پوشی کند، بنابراین دلیل این امر را باید در پهنه ای جُستُجو کرد که مصالح حُکومت در آنجا حتی از "گشت ارشاد" نیز فوری تر و مُهمتر است. این صحنه جایی نمی تواند باشد، مگر میدان خیزشها و اعتراضهای همه گیر اجتماعی که حُکومت را به سختی به چالش کشیده و تهدید از دست دادن قُدرت را روی میز آن گذاشته است.

رُشد شگفت انگیز شُمار اعتراضهای خیابانی، اعتصابات، تجمُعات و تحصُنها سُخن از یک تحول نه فقط در موقعیت عینی توده ها، بلکه همچنین در روانشناسی آنها دارد؛ تحولی که در آمادگی روز افزون شهروندان برای عُصیان و برنتابیدن اتوریته یک حُکومت بی لیاقت و فاسد که به فلاکت و بی حُقوقی دُچارشان کرده، آشکار شده است. امروز ماموران حُکومت برای تحمیل و اعمال خواسته ها و مُقررات حتی خُرد و بی اهمیت نیز به سد نافرمانی و مُقاومت مردُم برخورد می کنند. درگیری شهروندان با مُزدوران اونیفورم پوش و لباس شخصی در مترو، خیابان، پیاده رو، کوچه، مسجد، استادیوم و هر آنجا که نُقطه اصطکاکی شکل بگیرد، رو به گُسترش است و به میزانی که شدت می یابد، به اشکال مُسلحانه (سلاح گرم و سرد) نیز فرا می روید.

شکل گیری مُقاومت و نافرمانی اجتماعی که پُشت به خیزشها و اعتراضها دارد، از یکطرف خطر بی تاثیر شدن سیاستها و تاکتیکهای هراس افکنی حاکمیت را در بر دارد و از سوی دیگر، خود به عاملی مُضاعف و جُداگانه در فشرده شدن صف آرایی جامعه علیه آن تبدیل شده است. در شرایطی که حاکمیت هر روز با حرکتهای اعتراضی و قیامهای تازه ای در پهنای جُغرافیایی کشور روبرو می شود و با تحمیل ریاضت اقتصادی و فشار معیشتی به مردُم روزگار خود را می گذراند، فاکتورهایی مانند "گشت ارشاد" که به تشدید جو اعتراضی و دامن زدن به آن می انجامد، کار سخت "نظام" برای حفظ ثبات خود را دُشوار تر می کند.

حاکمیت با چشمان گُشاده شاهد آن گردیده که حق انحصاری اش در کاربُرد قهر از سوی شهروندان به چالش گرفته شده و اقتدار مُتکی به زور، خُشونت و اوباش گری به گونه روزافزونی پاسُخ مُحکم می گیرد. سوت عقب کشیدن مُوقت مُزدوران خیابانی، نفس از این واقعیت گرفته و چنین می نماید که حاکمیت در حال ارزیابی تغییر تاکتیک خود است، به این صورت که درگیریهای مُنفرد با شهروندان را کاهش دهد و وزنه اصلی سرکوب را در میدان حرکات جمعی آنها بگذارد. "لایحه حمل سلاح" و به بیان دقیق تر مُسلح شدن سراسری نیروهای رژیم، حرکت برای تامین پیش شرطهای این تاکتیک است.

آنچه که امروز در رسانه های حکومتی در نقد و انتقاد از سیاست سرکوب و اعمال اقتدار خیابانی می گذرد، سند بی همتایی از موثر بودن مُقاومت و برآشوبی شهروندان است. ایستادگی فعال در برابر زورگویی بی پرده و اجبارات بی منطق حاکمیت قادر است نه فقط "گشت ارشاد"، بلکه رژیم ولایت فقیه را نیز از صحنه خیابان و زندگی پاکسازی کند.   

 

 

 

بازگشت به صفحه نخست