فراسوی خبر... پنجشنبه ۲۱ مهر

یک ارزیابی مُستند از توان رژیم و قُدرت قیام

منصور امان

با هر روزی که از قیام می گذرد، بر میزان خُشونتی که رژیم ولایت فقیه علیه آن به خرج می دهد، افزوده می شود، در مُقابل و در یک روند معکوس، توان میدانی و اجتماعی خیزش افزایش می یابد. توحُش "نظام" هیچکس و بیش از همه قیام کنندگان را پیرامون وضعیتی که حاکمیت لرزان در آن بسر می برد، به اشتباه نمی اندازد.

برای رژیمی که پایه قُدرت آن به طور انحصاری بر توان سرکوبش اُستوار گردیده و وابستگی ثبات و بقای آن به این بُنیاد پس از خیزش شهریور به گونه تصاعُدی افزایش یافته، ناتوانی در عقب راندن نیرویی که آشکارا قصد سرنگونی اش را دارد، یک مُصیبت تمام عیار با نگاه به یک گور کنده شده است. این در حالی است که حاکمیت از هیچ رذالتی علیه مردُم به پاخاسته فرو نگذاشته است.

آدمکُشان حُکومتی با تجهیزات و سلاح جنگی به مردُم بی دفاع و غیرنظامی هُجوم می آورند. آنها تاکنون بیش از ۲۰۰ تن از زنان و مردان، جوانان و نوجوانان میهن را به قتل رسانده و چندین برابر این تعداد را نیز با گُلوله جنگی و ساچمه ای و چُماق مجروح ساخته اند. دسته های اوباش رژیم درب و پنجره منازل را تخریب می کنند، شیشه خودروها را می شکنند، به رهگذران حمله می کنند و مورد توهین و فحاشی قرار می دهند.

خُشونتی که "نظام" به کار می بندد، امروز دیگر ماهیت هژمونی ساز و اقتدار آفرین ندارد، بلکه واکُنش هیستریک و آشُفته یک رژیم مُتزلزل است که در هراس از سرنگونی پیچ و تاب می خورد و به هر سو چنگ می اندازد. بهترین شاهد بُن بست حاکمیت در برابر قیام، تخریب منازل و خودروهاست، حرکتی که بیش از آنکه در قامت یک تدبیر حُکومتی باشد، در تراز اوباشگری و لات بازی قرار می گیرد. رژیم ولایت فقیه به این وسیله آشکار ساخته از آنجا که توانایی بازگرداندن اتوریته اش را ندارد، به انتقام گیری از مردُم به سخیف ترین شکل رو آورده.     

یک محک مُستند از توان رژیم و قُدرت قیام، اعتراضهای سراسری شنبه ۱۶ مهر است. بهترین فُرصت رژیم حاکم برای درهم شکستن قیام، این روز بود. این تظاهرات از آنجا که از پیش اعلام شده بود، زمان و امکان لازم را برای طرح ریزی، گردآوری و انتقال نیرو، سازماندهی تدارُکات و تجهیزات، استقرار و اشغال نُقاط بُحرانی و جُز آنها را در اختیار حاکمیت می گذاشت. با وُجود بهره مندی از این فُرجه تعیین کننده، اما همگان در این روز شاهد یک شکست سخت برای رژیم ولایت فقیه و یک مُوفقیت بُزُرگ برای قیام گردیدند. شُعله های خیزش در ده ها شهر و صدها نُقطه‌ی کشور برافروخته شد و ماشین سرکوب "نظام" در سطح شهرها در گل فرو رفت.  

این روز یک نُقطه چرخش در مُبارزه مردُم ایران علیه نظام ستمگر ج.ا است. هر کس با چشمان خود می تواند ببیند که قیام رو به اعتلاء دارد و نه فقط اُستوار در برابر دستگاه تبهکار و قداره بند  ایستاده، بلکه می تواند آن را آشکارا به مُبارزه بطلبد و به عقب براند. تاثیر این آگاهی ابتدا در جلب بخشهای بیشتری به مُبارزه و سپس ارتقای روشهای آن هُویدا می شود. ورود کارگران بخش استراتژیک نفت و پتروشیمی به میدان و اعتصاب آنها و همینطور فعال شدن دانش آموزان در اعتراضات، نشانگر به جریان اُفتادن این روند است، در سوی دیگر ناتوانی حاکمیت در مهار خیزش، ابتدا در بدنه و به صورت نارضایتی، سرخوردگی و انفعال خود را به نمایش می گذارد و سپس نوبت به ریزش در سر خواهد رسید.   

 

 

بازگشت به صفحه نخست