فراسوی خبر... پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت

کشاندن جنگ با زنان به پهنه سلامت همگانی

منصور امان

اگرچه حاکمیت تهدید خود علیه داروخانه ها برای اجبار آنها به همدستی در تحمیل حجاب به مُراجعه کنندگان شان را پس گرفت، اما طرح چنین تهدیدی به خودی خود، وضعیت ناخوشایندی که یورش «نظام» به جامعه در آن بسر می برد را بازگو می کند.  

تنها یکروز پس از آنکه یک واحد اداری وزارت بهداشت (سازمان غذا و دارو)، داروخانه ها را تهدید کرد که اختصاص سهمیه دارویی به آنها مشروط به رعایت شدن حجاب اجباری در این مکانها ست، حاکمیت از طرح خود عقب نشست و برحسب معمول آن را به «رسانه ‌های مُعاند و افراد مُغرض» نسبت داد.

واقعیت اما این است که تلاش برای باجگیری سیاسی از این صنف، بخشی از طرح فراگیرتر رژیم درمانده ولایت فقیه برای اجتماعی کردن سرکوب از طریق حمل آن بر دوش اجزای گوناگون جامعه است. از آنجا که با وُجود به میدان آوردن ظرفیت عظیمی از نیروی میدانی، سیاسی و تبلیغی، سرکوب همچنان در اندازه ظرفیتهای جامعه نیست، بنابراین حاکمیت تلاش می کند جامعه را به اندازه توان سرکوب خود کوچک کند.

تاکتیک ریشخندآمیز آخوند خامنه ای و کارگُزارانش رو به وادار کردن آن دسته از بخشهای جامعه به همدستی با خود دارد که دارای نقش و کارکرد مُعینی در زندگی اجتماعی هستند. آنها هیچ هدفی خیالپردازانه تر از این ندارند که مردُم را به دست دراز شده خود در سرکوب تبدیل کنند و آنجا را که دایره بیداد و وحشیگری شان نمی تواند پوشش دهد، گروه های صنفی و اجتماعی را به صف نیروهای نیابتی خود درآوردند.

روشن است رژیمی که ابزارهای سیاسی و ایدیولوژیک آن برای اقناع و جاانداختن سیاستها و تصمیمهایش بر اکثریت جامعه بی اثر است و فاقد جاذبه های اقتصادی برای پذیرش واقعا موجود خود از سوی آنهاست، به تنها امکانی که در اختیار دارد، یعنی نیروی قهر و فشار مُتوسل می شود. اقشار هدف و از جُمله آنها، صاحبان اصناف، اُستادان دانشگاه، مُعلمان، رانندگان تاکسی و اُتوبوس و جُز آنها با تهدید به پلُمب، از دست دادن محل کسب و کار، اخراج و بیکار سازی روبرو می شوند. از آنها خواسته می شود نقش اوباشی را بازی کنند که در خیابانها به آزار و اذیت زنان می پردازند یا وظیفه فرومایگانی را به عُهده بگیرند که برای «نظام» خبرچینی و جاسوسی می کنند.

اکنون و ماهها پس از رو آوردن به این تاکتیک، می توان آن را یک شکست دیگر برای رژیم ولایت فقیه در پهنه رویارویی با مردُم ارزش گذاری کرد. باوُجود آنکه حاکمیت تمام ستمکاری و رذالت پیشگی خود را در کفه ی ترازو گذاشته، اما این امر نه تنها بر امتناع و مُقاومت اقشار هدف غلبه نکرده، بلکه با ادامه این کشاکش، آن را تقویت نیز کرده است. پلُمب هر مغازه، اخراج هر نفر از کار، تابلویی است که از یکسو ایستادگی و سر باز زدن جامعه از تن دادن به خواسته های حاکمیت را گُواهی می دهد و از سوی دیگر، بهایی است که هزینه این تاکتیک را برای آن افزایش می دهد.

تازه ترین شاهد، نشانه روی به سمت داروخانه هاست؛ مکانی که به دلیل ارتباط مُستقیم با سلامتی مردُم، حساسیت بالایی در چشم آنها دارد. با اینکه دستگاه حاکم تلاش کرد طرحی که برای داروخانه ها ریخته بود را ماله کشی کند و آن را محدود به کارکُنان مُعرفی کرد، اما این امر باز هم در جوهره موضوع، یعنی قرار دادن دارو به مثابه اسباب فشار و مُجازات تغییری نمی دهد.

کشاندن درگیری به این نُقطه و دارو درمان را وسیله گروکشی و باجگیری قرار دادن، اجبار پیوسته حاکمیت را به پرداخت هزینه بیشتر از کیسه ثبات و امنیت خود برای پیشبُرد این تاکتیک سرکوب مُستند کرده است.

 

 

بازگشت به صفحه نخست