فراسوی خبر... پنجشنبه ۷ تیر

روشنگری خامنه ای پیرامون پروژه پسا-رئیسی

منصور امان

کمی پیش از روی صحنه بردن نمایش انتخابات ریاست جمهوری، آخوند خامنه ای روشن کرد که پایان آن چه خواهد بود. رهبر ج.ا در سُخنانش نشان داد که تغییر در سیاست یکدست سازی در برنامه پسا رئیسی او جایی ندارد و محصولات آن، یعنی افزایش تنش خارجی، تشدید وخامت و سختی شرایط زیست و معاش مردُم و شتاب یافتن غارت و ویرانی کشور را توجیه پذیر می داند.

او زبان به تمجید از دولت رئیسی گشود تا زیر این پوشش، از سیاست فاجعه باری که در قالب گُماشته اش تداوم وژرفش داده بود دفاع کند و زیر عزم خود بر ادامه آن خط تاکید بکشد. علی خامنه ای با هدف آرایش واقعیت کریهی که خلق کرده، به دُروغگویی و وارونه نمایی پیرامون آن پناه برد و دولت پادوی بخت برگشته اش را به عُنوان اُلگویی برای دولتهای بعدی مُعرفی کرد که از «ظرفیتهای کشور به خوبی استفاده کرد» و «ارتباطات بین المللی را تقویت کرد».

رهبر ج.ا با این سُخنان می گوید تورُم سه رقمی، دستمُزدهای زیر خط فقر و بیکاری جوانان و تحصیلکرده ها را به هیچ می انگارد. او فلاکت همگانی و فقر غذایی و به بیان روشن تر، گُرسنگی آشکار و پنهان میلیونها ایرانی را هضم پذیر می داند. ولی فقیه مطلقه، چشم خود را به روی تباه شدن زندگی نسل کنونی و آینده نسلهای بعدی به گونه مُطلق بسته است. او خواهان ادامه وضع موجود است که در آن به پُشتوانه کارتلهای اقتصادی و نظامی قُدرتش را تضمین و آنها را صاحب سرمایه، دارایی و ثروت کشور کرده است. آخوند خامنه ای برای تداوُم خفقان و وضعیت سیاهی به میدان آمده که در پناه آن مُزدورانش مُجوز دست زدن به هر جنایتی علیه مردُم، مُعترضان و منتقدان را یافته اند. همه می دانند که در پس ترور خیابانی اراذل و اوباش علیه زنان و دُختران میهن هم علی خامنه ای قرار دارد، او کمر بسته که این تاخت و تاز رذیلانه را زنده نگه دارد.

بیش از همه اما او خود را به ترفندش برای تمرکُز قدرت یعنی «یکدست سازی» گره زده چون با نگاه به جامعه مُعترض و خیزشهای پی در پی اش، آن را تنها امکان بقای خود و سیستم اش یافته است. او هیچ سووتفاهُمی پیرامون مسیری که جامعه در حال طی آن است ندارد. آخرین بار تحریم سراسری نمایش انتخابات مجلس این واقعیت را همچون یک سیلی سخت به او یادآوری کرد.   

سُخنان آخوند خامنه ای غیرمُنتظره نیست و فقط می تواند برای کسانی تازگی داشته باشد که یا چندان ناآگاهند که گویی امروز چشم به جهان گشوده اند و یا خود را به جهالت زده اند. گُفته های او همچنین تکلیف همه داستان سراییهای «اصلاح طلبان» حُکومتی پیرامون «رفع تحریم»، «روابط با دیگر کشورها»، «تنش زدایی» و جُز آن را هم روشن کرد. اگر اندک کسانی این وعده های تکراری و دستمالی شده را باور کرده یا به آن اُمید بسته بودند، با توضیحات تکمیلی «رهبر»، ارزش عملی این ادعاها را دریافتند.    

علی خامنه ای در همین حال بر افسانه شیرین باند فریبکار «اصلاح طلب» مبنی بر «عقب نشینی سُطوح بالای نظام از یکدست سازی» خط باطل کشید و چارچوبهای سیاستی که «نظام» در آن حرکت کرده و خواهد کرد را تخته بندی کرد. براین اساس، زیر «مبانی» تعیین شده توسُط او، فرق نمی کند مُجری چه کسی باشد، آنکس که به دست «برگزیده» ساز داده، همو نیز تعیین می کند که چه آهنگی بنوازد.

اکثریت قاطع مردُم ایران رژیم ج.ا را با دسته بندیهای داخلی و باندهای زنده و مُرده اش طرد کرده و از اُفق آینده ای که خواهان و شایسته آنند، بیرون رانده اند. جامعه با خون و اشک و عرق نشان داده که شرایط موجود را برنمی تابد و علیه آن به گونه فعال به ستیز برخاسته است. مردم عصر خیزشهای انقلابی را نه می توان به تسلیم واداشت و نه با دوگانه ورشکسته «اصلاح طلب – اُصولگرا» فریب داد. همچون «انتخابات» مجلس، این بار نیز آخوند خامنه ای و همدستان مُناظره چی اش پای صندوقهای رُسوایی شان تنها خواهند ماند.

 

 

بازگشت به صفحه نخست