فراسوی خبر... پنجشنبه ۲۰ آذر

فاش‌گویی قالیباف از راز سیاسی حجاب اجباری

منصور امان

همزمان با افزایش تحرُکات علیه «بی‌حجابی» در و پیرامون دستگاه قُدرت، پاسدار قالیباف سرچشمه این تلاشها را مقاصد «سیاسی» مُعرفی کرده و به این وسیله این یقین همگانی را تایید کرده که رویکرد سرکوب و تبعیض‌گرایانه رژیم ولایت فقیه علیه زنان و از آن جُمله حجاب اجباری، دستاویز سیاسی استبداد دینی برای توجیه و مشروعیت بخشی به پنجه انداختن خود به منابع ثروت و قُدرت است.

اینکه پاسدار قالیباف بازی پُشت پرده جست و خیزهای رُقبای سیاسی‌اش را فاش کرده، خود او و طیف حاکم را از اتهام ابزار سازی از «حجاب اجباری» تبرئه نمی‌کند. آنها نیز امروز اگر «قانون حجاب و عفاف» را بایگانی و اراذل و اشرار خویش را از سطح خیابان جمع کرده‌اند، دُرُست همچون رُقبای جاه‌طلب‌‌ خود، در مرکز رویکرد‌شان مساله حجاب ننشسته، بلکه قُدرت و پُرسش داشتن و حفظ آن لمیده است.

آن انگیزه‌ای که قالیباف و ارباب وی را به فراموش کردن سُخنان آمرانه‌‌شان در باره «خط قرمز»های اسلامی و شرعی واداشته، گشوده شدن چشم‌انداز سرنگونی است. خیزش شهریور ۴۰۱، پتانسیل انفجاری جامعه را به روشنی در برابر دیدگان‌ آنها آورد. اگر سرکوب خونین قیام جرقه هایی از تردید را در ذهن حاکمیت زده بود که می‌تواند مانع اوج‌گیری و گُسترش جُنبش شود، شکست خُردکننده تهاجُم علیه دستاوردهای خیزش، این پندار را به کُلی کنار زد و ریسک سُقوط را به پارامتر اصلی و ثابت آن در تعیین استراتژی بقا برنشاند.

برخورد امروز «نظام» به حجاب اجباری به همان اندازه‌ «سیاسی» است که برخورد دیروز آن! تبعیض جنسیتی باوجود پوسته مذهبی و آرایش شرعی آن، یک از شریانهای اصلی خون رسانی به نظم سیاسی موجود و ساختار برآمده از آن است که گرد دین چیده شده و سُلطه خود را با آن توضیح می دهد و تحمیل می کند. ابزار عینیت بخشیدن و جاری کردن این سُلطه، بایدها و نبایدهایی است که چه به گونه ذهنی و روانی و چه قهری و با ابزار سرکوب حُضور آن را در زندگی اجتماعی و فردی یادآوری و این دو بخش از زندگی را به گونه پیوسته پایش می کند.

تا دیروز سرکوب این سیاست را حمل می کرد، امروز که مُقاومت زنان آن را ناکارا و پُرخطر کرده، سیاست «مصلحت‌اندیشی» جایگُزین آن گردیده که آن نیز وظیفه‌ای بجُز تامین امر سیاسی و به بیان جُزیی‌تر، فراهم آوردن امکان بقای حاکمان ندارد. پارادُکسی استبداد مذهبی اینجاست که کانونی‌ترین پروژه شرع‌مدار آن در ماهیت غیر‌ دینی است و تصمیم سیاسی دستگاه قُدرت و منافع ویژه آن را بازتاب می‌دهد.

پاسدار قالیباف راز سر‌ به مُهری را فاش نکرده، امروز حتی در دورترین لایه‌های اجتماعی از مرکز هم این درک نهادینه شده که حجاب ابزار سُلطه است و دین نردبامی برای رسیدن به بامهای قُدرت و ثروت! مردُم معترضی که در شعارهای‌شان از «پله کردن اسلام» سُخن می گویند، به گونه دقیق بر همین رابطه انگشت می گذارند.      

 

 

بازگشت به صفحه نخست