افزایش تورم، رشد نقدینگی و نابودی تولیدات داخلی
زینت میرهاشمی
افزایش غیر متعارف قیمت کالاهای مورد نیاز مردم در ماههای اخیر، باعث بالارفتن تورم شده است. شعار تک نرخی کردن ارز و کاهش نرخ تورم از جمله شعارهای دولت پاسدار احمدی نژاد بود که پوچی آن از همان ابتدا معلوم بود. تورم نه تنها کاهش پیدا نکرد بلکه بنا به داده های آماری کارشناسان اقتصادی رژیم، به بیش از 30 درصد رسیده و در ماههای آینده بیشتر هم خواهد شد. در این مدت، چند نرخی شدن ارز هم رسمیت پیدا کرد.
معاول اول پاسدار احمدی نژاد در سخن پراکنی روز شنبه 31 تیر «تحریم شدید» را «لطف خداوند» دانست و گفت:«ایران ابر قدرت است و مقام هفدهم اقتصاد جهان را دارد.» وی برای توجیه حرفهای بی پایه اش مدعی شد که صادرات غیر نفتی ایران در ابتدای انقلاب 700 میلیون دلار بوده و اکنون به 53 میلیارد دلار رسیده است.
گزارش درج شده در خبرگزاری حکومتی ایسنا در 31 تیر ماه، پوچی حرف معاون احمدی نژاد را اثبات می کند. خبری با عنوان «قاچاق علف با پوشش نوشابه» در این خبرگزاری درج شده است. در این خبر از قول مدیر عامل اتحادیه مرکزی دامداران نوشته شده که:«در حالی که مازاد تولید علوفه نداریم، یونجه، ذرت علوفه یی و کاه به کشورهای خوزه خلیج فارس صادر می شود. علوفه تولید داخلی با پوشش نوشابه و به اسم نوشابه به کشورهای همسایه قاچاق می شود. به طوری که در انتهای ماشینهای کانتینری علوفه چیده و در پوشش جلویی آن نوشابه قرار می گیرد.»
اعلام سه نرخی شدن ارز از طرف رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس بخشی از «لطف خداوند»، تحت نظام ولایت فقیه است.
چند نرخی شدن ارز، تحت حکومت مستبد و فاسد، هر چه بیشتر بر بحران اقتصادی دامن زده و به ورشکستی تولید داخلی کمک می رساند. وقتی شاهرگهای اقتصادی در دست وابستگان حکومتی، رانت خواران و آقازداه ها و عده ای مفتخوار قرار دارد و مافیای واردات در دست دانه درشتها قرار دارد می توان تصور کرد که چند نرخی شدن ارز به پر شدن جیب چه کسانی خدمت می کند.
صفهای طویل مردم برای دستیابی به اندکی گوشت مرغ و نرخ بندی ارز و کالاها بعد از سه دهه حکومت ولی فقیه و میزان بالای درآمد نفت طی سالهای گذشته نشانه چپاولگری حکومت فاسد است. دستیابی عده ای رانت خوار به ارزهای ارزان با توجه به نقشی که در مافیای واردات دارند به تولید داخلی ضربه خواهد زد. پایوران رژیم دلیل سه نرخی شدن ارز را پایین آوردن نرخ تورم و بهای کالاها اعلام کرده اند. در صورتی که چند نرخی شدن ارز تورم را افزایش داده و به دنبال آن گرانی بیشتر خواهد شد.
بر اساس آمار بانک مرکزی، هزینه تولید در سال 90 نسبت به سال پیش، از افزایش بیش از 34 درصد برخوردار بوده است. حذف یارانه ها و گران شدن کالاهای حاملهای انرژی تاثیر مستقیم بر صنایع تولیدی داشته است. به ویژه این که نقدینگی موجود در پی حذف یارانه ها در چرخه تولید به کار گرفته نشده است. بانک مرکزی پرداخت یارانه ها را نسبت به نرخ افزایش تورم در زندگی مردم بی تاثیر ارزیابی کرده و در گزارش اخیر خود به افزایش فاصله طبقاتی اذعان نموده است.
در نامه کارگران که با امضای بیش از 10 هزار نفر به وزیر کار منتشر شده در مورد تاثیر حذف یارانه ها بر زندگی خود آمده است:«عملا حدود 5 درصد از دستمزد روزانه زیر خط فقر ما کارگران به خزانه دولت سرازیر شده است.»
توجیه گرانی از دیدگاه پایوران رژیم
در حالی که گستردگی ققر چهره خشن و بی رحم خود را به نمایش می گذارد و دل هر عدالتخواهی را به درد می آورد، برخورد پایوران رژیم به زشتی فقر، خشم و نفرت مردم را نسبت به پای دارندگان ظلم افزون می کند و بارگاه ولایت فقیه به عنوان سمبل بی عدالتی در پیکان خشم مردم قرار می گیرد.
در حالی که گوشت تبدیل به کالایی لوکس شده و از سفره مردم حذف شده، پیشنهاد حذف تصویر آن از تلویریون داده می شود. یکی از شیوه های مبارزه با کمبود گوشت که از طرف سرکرده نیروی انتظامی رژیم مطرح شده است، حذف تصاویر مرغ از صفحه تلویزیون است. شاید به این شکل مردم مرغ را فراموش کنند و دیگر به نبود مرغ یا گرانی آن اعتراض نکنند. این نوع مبارزه یا راه حل برای برخورد با بالا رفتن قیمتها فقط در عَطاری آخوندهای ولایت فقیه پیدا می شود.
اسماعیل احمدی مقدم روز شنبه 24 تیر ناخوشنودی خود را از پخش تصاویر مرغ از تلویزیون اعلام کرد. فرمانده نیروی انتظامی که به ظاهر از نبود گوشت مرغ بر سفره های مردم ناراحت شده، راه حلی برای کاهش کردن اشتهای مردم به مرغ پیدا کرده است. وی گفته است:«در فیلمها خوردن مرغ را نشان می دهند در صورتی که فردی شاید نتواند آن را بخرد». وی که از خشم گرسنگی مردم هراس دارد می گوید:«برخی افراد با دیدن این فاصله طبقاتی می گویند که خودمان چاقو به دست می گیریم و حقمان را از این پولدارها خواهیم گرفت.»
روضه خوان نماز جمعه در تهران روز آدینه 23 تیر، فقر را از همه طوفانها خوفناکتر دانست و منکر هر گونه فقری در ایران شد. وی در سخن پراکنی اش گفت:«فقر در کشور واقعیت ندارد». این در حالی است که موضع گیری پایوران رژیم نشان دهنده این است که آنها فقر را یک تهدید جدی برای نظام می بینند و از خشم همگانی در برابر افزایش قیمتها و بی عدالتی هراسان هستند.
ناصر مکارم شیرازی روز شنبه 31 تیر، راه حل خود را در برابر گرانی گوشت مرغ ارائه داد. راه حل وی چون همقطارانش دعوت مردم به فقر بیشتر است. وی از مردم می خواهد:«با اندکی قناعت از مصرف برخی مواد پرهیز کنند.» وی بیشرمانه برای توجیه گرانی دست به دامن علم پزشکی شده و مصرف گوشت را زیانبار توصیف می کند.
حسن رادمرد، معاون توسعه بازرگانی سفره های خالی مردم را به مسخره می گیرد و می گوید:«شهروندان مرغ را احتکار و مازاد بر مصرف تهیه می کنند.»
غلامعلی حداد عادل، روز یکشنبه 11 تیر، گفت:«این گرانی به مدیریت احتیاج دارد چرا که یکی از نقشه های دشمنان است.» وی گرانی را توطئه غربیها دانست.
محمدجواد لاریجانی گرانی را هدف «جریان انحرافی» که برای بی اعتمادسازی مردم نسبت به نظام تلاش می کنند، دانست.
وزیر اطلاعات بحران گرانی را «گزارشها و مستد سازیهای دروغین» دانست که «شکست خوردگان فتنه» با استفاده از آن در پی ایجاد «بحران اجتماعی» هستند.
در حالی که مصلحی وزیر اطلاعات رژیم، تلاش می کند گرانی را توطئه دشمن نشان دهد، مدیر عامل فروشگاههای شهروند روز دوشنبه 26 تیر گفت:«به دستور مراجع ذیصلاح قیمت گوشت قرمز 30 درصد افزایش یافته است.»
بحران اقتصادی و بالارفتن نرخ تورم همراه با افزایش قیمتها تبدیل به یک موضوع مورد جدال بین باندهای حکومتی شده است. هدف اصلی همه باندهای حکومتی استفاده از رانت قدرت و مشارکت در حاکمیت است. هر کدام از این باندها تلاش می کنند خود را ناجی شرایط بحرانی جلوه دهند. در حالی که همه آنها در کشتی زهوار درفته ای نشسته اند و نقطه وحدتشان حفظ نظام است.
صحبتهای وزیر اطلاعات تاکیدی بر بحران اجتماعی است. هراس پایوران رژیم از تسخیر خیابانها توسط مردمی است که منابع مالی رژیم را مورد هدف قرار دهند و حقشان را طلب کنند. با توجه به این که شعار علیه ولی فقیه در راس شعارهای مردم در قیامهای خیابانی یوده، مصلحی پیشاپیش اعلام می کند که ولی فقیه در گرانیهای اخیر نقشی ندارد.
وی می گوید:«آنها می خواهند با اعتبار زدایی و زیر سوال بردن کارنامه رهبر برخی کم کاری و ندانم کاریها را متوجه رهبر بدانند و انتساب همه مشکلات از قبیل گرانی و معضلات جزیی به رهبر انقلاب از جمله نفشه های دشمنان محسوب می شود.» صحبتهای مصلحی تاکیدی بر واقعی بودن تنفر مردمی از ولی فقیه و جایگاه وی در نظام استبدادی است.