مهاجران پس از جنگ سرد

 

به مناسبت 20 ژوئن، روز جهانی مهاجران

 

لیلا جدیدی

 

مهاجرت یک پدیده جهانی است که همواره وجود داشته اما با پایان جنگ سرد این  تصور و خوش بینی ایجاد شد که با فرو کش کردن رقابت بین ابر قدرتها، وضعییت مهاجران نیز بهبود می باید. اما زندگی برای مهاجران نه نتها بهتر نشد، بلکه موج تازه ای از بد رفتاری نسبت به آنان آغاز گشت.

پیش ازپایان جنگ سرد، تشکیل دولت اسرائیل زمینه ساز پناهندگی بسیاری از فلسطینیها به اردن، مصر، سوریه و لبنان شد. حمله شوروی به افغانستان و جنگ‌های داخلی در آن کشور، باعث پناهندگی افغانها به ایران و پاکستان گردید. خشکسالی، قحطی و جنگهای داخلی باعث پناهندگی سکنه اتیوپی به کشورهای مجاور شد. برخی از مهاجرتها نیز به اختیار صورت می گرفت. یکی از دلایل مهاجرتهای اختیاری مشکلات اقتصادی کشور مبدا است. این گونه مهاجرتها با هدف دستیابی به منابع طبیعی و ثروت و یا دستمزد و رفاه بیشتر انجام می‌پذیرد.. به‌عنوان نمونه مهاجرت اروپاییان به آمریکا، استرالیا، کانادا و آفریقا در قرن نوزدهم. مهاجرت کارگران ترکیه به آلمان غربی پس از جنگ جهانی دوم، و مهاجرت مردم اتریش، مجارستان، یوگسلاوی به آلمان.

پس از جنگ سرد، مهاجرت به چالشی جهانی و به امری که با اقتصاد جهانی رابطه ای تنگاتنگ پیدا کرده، تبدیل شده است. مهاجرت در مقام یکی از مهم‌ترین پدیده‌ های جامعه ‌شناختی سده بیستم، در دوران پس از جنگ سرد و عصر جهانی شدن از ابعاد تازه‌ای برخوردار شده و با الگوهای سنتی تفاوتهای بارزی یافته است. در این میان تبلیغات ناسیونالیستی، شُوُنیستی و فاشیستی احزاب راست گرا بر دامن زدن به ستیزه جوئی با مهاجران کم نبوده است. اکثر مهاجران انسانهائی هستند که به دلیل فقر و نابرابری اقتصادی، عدم آزادیهای سیاسی و تامین اجتماعی، بی خانمانی دوران جنگ و اشغال، زادگاه خود، دوستان، خانواده، شبکه حمایتی و آداب و رسوم و فرهنگ خود را ترک کرده اند تا به زندگی بهتری دست یابند. با این حال در زندگی جدید با مشکلات و سختیها، توهین و تحقیر فاشیسم و نژاد گرایی روبرو می شوند.

البته اشکال دیگری از مهاجرت نیزمانند حرکت روستائیان، کارگران و کشاورزان فقیر به سوی شهرها برای جستجوی کار نیز هست. اگر چه شرایط و عوامل مساعد جذب کننده مانند امکانات بهداشتی بیشتر، آموزش بهتر، درآمد بیشتر و مسکن بهتر دلیل برخی از مهاجرتها بوده  اما شمار مهاجران اجباری از جمله پناهندگان سیاسی بسیار بیشتر و فراگیر تر است.

بیستم ژوئن، روز جهانی مهاجران و آوارگان سازمان ملل است. بنا به گزارش سال 2010 سازمان ملل متحد شمار مردمی که در سراسر جهان  به اجبار مهاجرت کردند به 7 /43 میلیون رسید. این بالا ترین شمار مهاجران در 15 سال اخیر است. افغانستان با 3 میلیون مهاجر و آواره جنگی دارای بالاترین رقم  مهاجر می باشد. بنا به گزارش این سازمان، بیشتر این افراد به کشورهای همسایه مهاجرت کرده اند. در سال 2010 بالغ بر 7/2 میلیون افغان به کشورهای همسایه  پاکستان و ایران رفته اند. 

انتونیو گوتیرس کمیسار عالی پناهندگان سازمان ملل متحد در این گزارش می گوید:"در جهان امروز ذهنیت غلطی در مورد امواج آوارگان ایجاد شده و آن هراس از هجوم آوارگان به کشورهای صنعتی است که آن را با دیگر انواع مهاجرتها و تحرکات توده های انسانی همشکل می پندارند".  گوتیرس می افزاید، "اما بار اصلی را فقیرترین کشورها به دوش می کشند". برای نمونه،  پاکستان مهماندار بیشترین شمار مهاجران به نسبت برآورد اقتصادی  با 710 مهاجر در هر یک دلار در آمد خالص ملی بوده است.  در سال 2010 بیشترین مهاجران از افغانستان، عراق و سومالی بوده اند. همچنین 47 در صد مهاجران را زنان و کودکان تشکیل می دهند.  

به این ترتیب مهاجران به ویژه زنان  آخرین حلقه‌ های زنجیر سلطهٔ قدرتمندان را با هستی خود تنیده می‌بینند. بنا بر برآورد سازمانهای مدافع حقوق بشر، سالانه بین ۶۰۰ هزار تا ۸۰۰ هزار انسان توسط قاچاقچیان از مرزها عبور داده شده و به فروش می‌رسند که ۸۰ درصد از این افراد دختران و زنان هستند. بسیاری از این افراد به کارهای سیاه و غیرقانونی کشانده شده و مورد استثمار و بدرفتاری قرار می‌گیرند.

در بیشتر مواقع، به ‌جای وضع قوانینی در راستای پذیرفتن مهاجران به ‌عنوان شهروندان جامعه، کنترل آنان به‌ عنوان حاشیه‌ نشینان جامعه مد نظر قرار می گیرد. از این روست که در عصر حاضر، بد رفتاری با مهاجران به یک معضل جهانی تبدیل شده است.  صلیب سرخ بین المللی با تاکید بر وضعیت ناهنجار مهاجران برسازو کارهائی که به امر "برآوردن نیازهای مهاجران" بر می گردد، پافشاری دارد.

در سال جاری رفتارهای نژاد پرستانه نسبت به مهاجران که بیشتر از سوی حکومتهای راست گرا و ارتجاعی کارگرادنی شده به شکل چشمگیری ادامه پیدا کرده است. در واکنش به آن،  جنبشهای اعتراضی نیز شکل گرفته اند.

به چند نمونه از اخرین رویدادهائی که وخامت زندگی مهاجران را توصیف می کند می پردازیم.

 

اسرائیل و مهاجران افریقائی

چندی پیش نتانیاهو، نخست‌ وزیر اسرائیل مهاجران آفریقایی را خطری استراتژیک برای اسرائیل خواند و اسرائیلیها را به خشونت علیه آنها تحریک کرد. وی در ادامه دستور اخراج فوری همه پناهجویان آفریقایی از اسرائیل را داد. تعداد این پناهجویان 25 هزار نفر برآورد شده است که بنا به گزارشهای سازمان ملل در صورت بازگرداندن این افراد به کشورشان جان آنها در مخاطره خواهد بود. در پیامد این فرمان، خشونت و رفتار نژاد پرستانه علیه مهاجران آفریقایی افزایش یافت. در برخی از محله های فقیر نشین، خانه های مهاجران آفریقایی توسط اوباش به آتش کشیده شد و مردم تحت ضرب و شتم آنان قرار گرفتند. مهاجران به رواج فساد اعم از تجاوز، سرقت، مصرف مشروبات الکلی و حمل سلاح سرد متهم می شوند.

نزدیک به 60 هزار آفریقائی از سودان و اریتره برای فرار از رژیمهای سرکوبگر و ستمکار  در سال 2005 از مرز مصر وارد اسرائیل شدند. بسیاری از مقامات اسرائیل گفته اند که مهاجران بر اقتصاد ما ضربه می زنند و هویت یهودی ما را به مخاطره می اندازند. از سوی دیگر، بحثهای داغی در اسرائیل بر سر مساله مهاجران وجود دارد. عده ای در دفاع از مهاجران می گویند؛ اسرائیل از آوراگان فراری ازفاشیسم هیتلر بنیان گذاری  شده و بنا براین ما مسولیت داریم که در برابر دیگر مهاجران انعطاف پذیر باشیم. اما برخی دیگر معتقدند اسرائیل هیچ مسولیتی ندارد و می گویند، زمانی که نازیها آنها را قتل و عام می کردند جهان رویش را به سمت دیگری گردانده بود.

در اعتراض به سیاستهای سرکوبگرانه علیه مهاجران، شماری از نویسندگان و ادبای اسرائیلی در نامه‌ای به "بنیامین نتانیاهو"  نخست‌وزیر رژیم اسرائیل، خواستار توقف خشونتها شدند. نامه توسط دهها تن از کسانی که حائز جوایز ویژه اسرائیلی شده ‌اند، امضا شده که از جمله آنها "عموس عوز"، "یهودا باور"، "أحینوعام نینی"، "مردخای کرمنتسر" و "اورام کانیوم" است. نسخه‌‌ هایی از این نامه به "شیمون پرز"، رئیس کنست، رئیس دادگاه عالی و روسای فراکسیونهای پارلمانی ارسال شده است.

 

 مهاجران در یونان

مدافعان حقوق بشر از سال 2008 تا 2012 پیرامون اعمال خشونت نسبت به معترضان به بحران اقتصادی و مهاجران گزارشات تکاندهنده ای را گزارش داده اند.  رفتار وحشیانه و شکنجه توسط پلیس یونان چشمگیر بوده است. سازمان عفو بین الملل در این باره می گوید؛ "مهاجران جنایتکار نیستند اما در یونان مانند جنایتکاران با آنها رفتار می شود".

پس از آن که مهاجران یک سفر خطرناک را پشت سر می گذارند توسط دولت یونان دستگیر می شوند، بدون آن که دسترسی به وکیل، مترجم و مدد کار اجتماعی داشته باشند. بسیار از آنها نیاز به محافظت قوانین بین المللی دارند اما بی توجه بدان به کشور مبدا بازگردانده می شوند. بنا به گزارش عفو بین الملل در سال 2009 بیش از 30 هزار نفر تقاضای پناهندگی به یونان داده اند که تنها 36 نفر پذیزفته شده اند.

در سالهای گذشته چندین تظاهرات علیه بد رفتاری با مهاجران در یونان بر پا گشته است.  معترضان با نشان دادن ویدئو کلیبهائی که توسط پلیس مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند دست به افشاگری زدند. 

 

مهاجران افغان در ایران

تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، افغانهای مهاجر در ایران داری هیچگونه حقوق شهروندی ویژه ای نیستند. هنوز مهاجرانی که ۳۰  سال پبش به ایران مهاجرت کرده‌اند، آواره جنگی محسوب می‌شود. بسیاری از کودکان افغان از تحصیل کردن باز مانده اند. بنا به یک تخمین مندرج در ویکپدیا در سال تحصیلی 1379-1390، چهار صد هزار کودک افغان در ایران از تحصیل باز مانده اند.  دانش آموزان افغان نیز  حق تحصیل در پیش دانشگاهها و دانشگاه‌ها را ندارند. در عین حال، مهاجران افغان به کارهای کم درآمد و سخت و بدون هیچگونه امنیت شغلی کشیده شده اند. گفته می شود که  از ابتدای مهاجرت افغانها به ایران سازمان ملل متحد برای کمک به سه میلیون مهاجر، میلیونها دلار به جمهوری اسلامی پرداخت کرده است. این در حالیست که مقامات جمهوری اسلامی هیچگاه از این کمکها یاد نکرده اند.

در هفته های گذشته، جمهوری اسلامی تلاش کرد تا مانع امضای توافقنامه ‌ی استراتژیک میان افغانستان و ایالات متحده آمریکا شود. در این رابطه، سفیر رژیم در کابل، رئیس مجلس سنای پارلمان افغانستان را با صراحت  تهدید کرد و گفت؛ چنانچه پارلمان افغانستان سند توافقنامه‌ ی استراتژیک میان کابل و واشنگتن را تأیید کند، مهاجران افغان را اخراج خواهند کرد. از سوی دیگر، جمهوری اسلامی مهاجران افغان را ابزاری برای  انتقام جوئی از آمریکا قرار می دهد.

در روزهای اخیر و متعاقب تهدیدهائی که اثر بخش واقع نشد، با کارگردانی برخی از نهادهای دولتی فضای اهانت و آزار اتباع افغان به ویژه در استانها تشدید شد. فروشندگان مواد غذایی، نانواییها و تاکسیها ملزم شده اند به "اتباع خارجی غیرمجاز" خدمات ارائه ندهند. غلامرضا غلامی، مدیر کل اتباع و مهاجرین خارجی استانداری فارس دلیل اعمال چنین روشی را "حفظ بهداشت" مردم و جلوگیری از "خطر بیماریهای واگیردار" عنوان کرد. بنا بر دستور وی "شهروندان برای اطمینان یافتن از ناقل نبودن اتباع می توانند مشخصات هویتی اتباع را مطالبه و اتباع نیز ملزم به همراه داشتن کارت و مجوز اقامت قانونی خود هستند." با باز گذاشتن دست مردم بدین صورت نژاد پرستی بین مردم ایران توسعه داده می شود. دولت افغانستان نیز نمی تواند اقدام موثری کند زیرا اخراج 2 و نیم میلیون افغان مشکل بزرگی برای این کشور ایجاد می کند.

 

 در این رابطه  فعالان اجتماعی و حامیان حقوق‌بشر نه تنها در افغانستان بلکه در ایران نیز معتقدند که مهاجران افغان نباید به یک ابزار سیاسی برای بازیهای سیاسی منطقه ای و جهانی تبدیل شوند. اما رفتار جمهوری اسلامی با افغانها نشان می دهد که این موضوع وارد بازیهای سیاسی شده است. خشونت علیه شهروندان افغان در میان بخشهایی از جامعه ایران و به ویژه  نیروهای مخالف حکومت بی‌تاثیر نمانده و با انتقادهای شدیدی روبروگشته است. مردم افغانستان و مهاجران افغان از فعالان اجتماعی ایران و روشنفکران ایران خواسته اند که ضمن اعتراض به سیاستهای نا عادلانه رژیم،  مردم ایران را از برخورد اهانت آمیزی که از سوی نظام و سیستم می شود، دوری دهند.

نمونه دیگر اقدامات جنایتکارانه، اعدام سه افغان مهاجر در سال جاری بود که موجی از نفرت را در ایران و افغانستان برانگیخت. در این رابطه و اخراج اجباری مهاجران افغان در داخل و خارج از ایران اعتراضات گسترده‌ای صورت گرفت. صدها فعال سیاسی و مدنی در ایران به اخراج گسترده مهاجران معترض شده اند. در کابل نیز تظاهراتی صورت گرفت و افغانستان از احتمال تیره شدن روابطش با ایران سخن به میان آورد .

 

مهاجران ایرانی به کشورهای دیگر

 براساس گزارش جديد صندوق بين المللي پول، ايران رتبه اول را در آمار مهاجرت نخبگان از ميان 91 کشور در حال توسعه يا توسعه نيافته دنيا کسب کرده است.

صندوق بين المللي پول در اين مورد گزارش داده که سالانه حدود 180 هزار ايراني تحصيلکرده به اميد زندگي و يافتن موقعيتهاي شغلي بهتر از کشور خارج مي شوند. صندوق بين المللي در گزارش خود مي افزايد که رقم خروج حدود 180 هزار نخبه تحصيلکرده از ايران، به معني خروج سالانه 50 ميليارد دلار ارز از کشور است. علاوه بر آن، بسیاری از معترضان به حکومت جمهوری اسلامی پناهنده کشورهای دیگر می شوند. این در حالیست که ایرانیان و به ویژه جوانان، شرایط سخت پناهندگی در کشورهائی نظیر یونان و ترکیه را به زندگی تحت تهدیدهای جانی ، شکنجه و اعدام در ایران را ترجیح داده اند.

 

مهاجرت به آمریکا و اروپا

بنا به گزارش سازمان جهانی مهاجرت  200 میلیون مهاجر در سراسر دنیا وجود دارند که 3 درصد جمعیت جهان را تشکیل می دهند. اروپا مهماندار بیشترین شمار مهاجران با 70 میلیون و آمریکای شمالی پس از آن با 45 میلیون و سپس آسیا با 25 میلیون در ردیف سوم قرار دارند.

بنا بر یک بررسی در سال 2012،  650 میلیون مردم جهان در صورتی که امکان داشته باشند خواستار ترک کشور خود برای همیشه هستند . یک چهارم این افراد، نزدیک به 150 میلیون نفر، خواستار مهاجرت به آمریکا می باشند. با این حال آمار ها نشان می دهند که جهانی سازی و تبادل کالا در سطح جهانی به نسبت بسیار بالا تری از تغییر مکان و مهاجرت بوده است.

در اروپا مخالفت با مهاجران بیشتر به دلیل ملی گرائی و تبلیغات احزاب ناسیونالیست که ضد مهاجر نیز هستند بوده است. پس از جنگ سرد در کشورهای اروپائی فضای  گسترش بیگانه ستیزی بیشتر شده است و در سیاست گذاری اثر نهاده است.

اما در آمریکا پس از پایان جنگ سرد، امنیت ملی و نظامی  آمریکا به امنیت جهانی تبدیل شد. این کشور به صورت افقي و با عوامل تأثيرگذار جديدی چون اقتصاد، محيط زيست، مهاجرت، تروريسم و فرهنگ به اضافه نظامي گری پرداخت. در آمریکا جنجالهای بسیاری بر سر مهاجرت بر پا شده که نهایتاً به سختگیری بیشتر در باره مهاجران و نظامی شدن مرزهای انجامیده است.  رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی به یاری راستگرایان و ناسیونالیستها هم در برانگیختن حساسیت مردم کم کاری نکرده اند. 

 

بد رفتاری با مهاجران، نژاد پرستی است که از سوی دشمنان زحمتکشان تبلیغ و ترویج می شود. نداشتن اجازه اقامت و مدارک کافی،  نسبت تروریست دادن، مشکلات اقتصادی کشورها و غیره، بهانه ای غیر قابل پذیرش و غیر منطقی برای بد رفتاریهای حکومت یا بخشی از جامعه نسبت به مهاجران است. دفاع از مهاجران ، دفاع از حقوق بشر است. از این رو اعتراضات عمومی که در سراسر جهان علیه بدرفتاری با مهاجران صورت گرفته، باید گسترش یافته  و در دستور کار فعالان سیاسی و اجتماعی قرار گیرد.

بازگشت به صفحه اول ایران نبرد

بازگشت به صفحه نبردخلق