سازماندهی جنبشهای عصر جدید پس از جنگ سرد (26)

 

رفراندم، تاکتیک مورسی و حامیان نو - لیبرال او برای ربودن انقلاب مصر

 

لیلا جدیدی

 

محمد مورسی، رییس جمهور مصر در حالیکه طی سه هفته با اعتراضات گسترده مردم مصر علیه پیش نویس غیردمکراتیک قانون اساسی روبرو بود، رفراندمی را برگزار کرد که از پیش به برد در آن اطمینان خاطر داشت. به گفته "جبهه نجات ملی"، ائتلافی از مخالفان، و گروههای حقوق بشری مصری، دور اول رفراندم با تخلف و تقلب گسترده همراه بوده است. هنگام نوشتن این مطلب هنوز دور دوم انتخابات انجام نشده و رویدادها نیز در حال تغییر و تحول هستند، اما آنچه روشن است، مورسی و حامیان اش که شامل اخوان المسلمین، ارتش مصر و دولت آمریکا می شوند، بساط ربودن انقلاب مردم مصر را گسترده اند. تنها رجوع به چند ماده از پیش نویس قانون اساسی این ادعا را به اثبات می رساند.

یکی از مهمترین و برجسته ترین بخشهای پیش نویس قانون اساسی که به رفراندم گذاشته شد، قدرت قابل توجهی است که به ارتش این کشور داده شده است؛ ارتشی که سالیانه 3/1 میلیارد دلار حمایت مالی از واشنگتن دریافت می کند.

ماده 197 به شورای دفاع ملی (NDC) به سرکردگی رییس جمهور، وزرای کلیدی همچون وزیر اطلاعات، رییس ستاد نیروهای ارتش و فرماندهان آن "مسوولیت امنیت و حفاظت کشور و بودجه ارتش" را می دهد. این بدان معنا است که این نهاد توسط پارلمان کنترل نخواهد شد و در واقع خود، دولتی در دولت آنهم با قدرتی نامحدود به شمار می رود.

همچنین، ماده 198 به ارتش اجازه محاکمه شهروندانی که "جرم آنان صدمه زدن به نیروهای نظامی" است را می دهد.

 

ماده 2 قانونی اساسی دوران حکومت سرنگون شده مبارک که تصریح می کند "مبانی حقوقی اسلامی (شریعت) منبع اصلی قانونگذاری" است، در پیش نویس قانون اساسی دست نخورده باقی مانده و بدین صورت، دست مورسی و اخوان المسلمین برای هر چه اسلامی تر کردن حکومت را باز می گذارد. قانون اساسی به نهادهای سیاسی راست و به گونه مشخص مذهبی و نظامی، مصونیت قانونی می دهد تا به سرکوب کارگران و زحمتکشان این کشور دست بزنند.

پیش نویس قانون اساسی که گفته شده تنها 18 ساعت صرف تدوین آن گشته، با مخالفت سرسختانه اپوزیسیون دولت مورسی، شامل ائتلاف "جبهه نجات ملی" که دارای طرفداران بسیاری در این کشور است، قرار گرفت. آنها با تجمع در میدان تحریر قاهره اعلام کردند که پیش نویس قانون اساسی، حقوق همه جامعه مصر را به رسمیت نمی شناسد و اختیاراتی فراقانونی به رییس جمهور داده است. سه هفته اعتراضات گسترده، منجر به جانباختن 8 نفر و زخمی شدن 600 نفر گشت.

روشن است که آمریکا، ارتش مصر و اخوان المسلمین انتظار مخالفت مردم را داشتند، اما آنها هرگز تصور نمی کردند که اعتراضها آنچنان گسترده باشد که به درگیریهای خیابانی و در واقع قطب بندی جامعه بیانجامد و آنان را در برابر چالشهای بزرگی قرار دهد.

اگر بخواهیم به مهمترین و برجسته ترین و در عین حال علت نارضایتی مردم مصر در رویدادهای اخیر که منجر به اعتراضات گسترده ای گشته، اشاره کنیم ، بدون شک احساس مردم در این باره است که اخوان المسلمین انقلاب آنان را ربوده است. این در حالیست که بسیاری از شخصیتهای دولت مورسی با اعتماد به نفس می گفتند "ما اکثریت هستیم، ما در انتخابات برنده شدیم" و معترضان را تهدید می کردند که "اگر پا از گلیم خود بیرون بگذارید، بشما نشان می دهیم که چه خواهیم کرد".

آنها تلاش می کردند با تهدیدهای خود مانع اعتراضات مردم شوند، اما این تهدیدها ثمر بخش نبود.

پرسشی که در میان مخالفان پیرامون رویکرد به رفراندم پیش نویش قانون اساسی مطرح گردید، این بود که آیا تحریم رفراندم بدان صورت مورد پذیرش جامعه قرار می گیرد که مشروعیت آن را زیر سوال ببرد؟ در پاسخ به این سووال بود که در آخرین روزهای پیش از رفراندم، "جبهه نجات ملی" تصمیم گرفت به جای تحریم انتخابات، در آن شرکت کرده و بدان رای منفی بدهد. آنها همچنین خواستار حضور ناظران بین المللی و سازمانهای غیر انتفاعی محلی شدند. یکی دیگر از خواسته های آنان انجام رای گیری در یک روز بود که مورد قبول واقع نشد.

 

قابل توجه آنکه "عبدالمعین عبدلفتوح"، یک رهبر سابق اخوان المسلمین که پیشتر از آن انشعاب کرده و به عنوان کاندیدای مدره اسلامی در انتخابات اوایل سال جاری شرکت کرده بود نیز فراخوانی داد و از طرفداران خود خواست در رفراندم شرکت کرده و بدان رای "نه" دهند.

روزنامه نیویورک تایمز بنا به بررسیهای ویژه ای که دراین زمینه صورت داد، پیش بینی می کرد، رای مثبت بر رای منفی پیروز می گردد. و توضیح می داد این البته کاملا به دلیل حمایت از دولت مورسی نیست، بلکه بیشتر این تصور در جامعه مصر وجود دارد که با فیصله دادن به این بحران، کشور به ثبات دست می یابد. در حال حاضر بحرانهای اقتصادی فشار بسیاری برزندگی مردم آورده است. توریسم که یکی از منابع اصلی در آمد مصر است، کاهشی چشمگیر داشته است.

شرایطی که تحت آن رفراندم برگزار شد، در واقع دمکراسی را به تمسخر گرفت. بیش از 300 هزار نفر از نیروهای ارتش و پلیس به ظاهر مامور حفظ امنیت صندوقهای رای شده بودند. این صف آرایی، یک دیکتاتوری نظامی رسمی را تایید می کند. نیروهای "امنیتی" ارتش هم حق دستگیری و هم محاکمه شهروندان را در این رفراندم داشتند.

در دور اول از میان 25 میلیون افراد واجد شرایط، تنها 33 درصد رای خود را به صندوقها ریختند و این نشانده دریایی است که بین نظم سیاسی حاکم و زحمتکشان این کشور وجود دارد.

در مراکز شهری قاهره و اسکندریه با تمرکز بالای جمعیت کارگران، 68 درصد از 72 درصد رای "نه" دادند (بنا به گزارش تلویزیون دولتی مصر). همچنین در دلتای نیل که اکثر کارگران نساجی زندگی می کنند، پیش نویس قانون اساسی رای منفی گرفت.

 

همچنین بنا به گزارش خبرگزاری الجزیره، "500 هزار مصری در 150 کشور جهان نیز در این رفراندم شرکت کرده اند". با توجه به اعتراضهای گسترده مصریهایی که در خارج از کشور زندگی می کنند، رای منفی اکثریت آنان را می توان پیش بینی کرد.

اما نتیجه رفراندم هر چه باشد، آخر کار نیست. تداوم انقلاب در مصر بدیهی است، اگر چه این بدان معنی نیست که اعتراضها و مبارزات به همان شکل که علیه دیکتاتوری مبارک بود، پیش رود. واقعیت این است که اخوان المسلمین طرفداران زیادی دارد و مورسی مانند مبارک مورد تنفر همگانی نیست. این رژیمی نیست که در حال حاضر مانند رژیم پیشین سران آن منحط و فاسد باشند و بنابراین به همان نتیجه هم دسترسی پیدا نخواهد شد.

اینکه اخوان المسلمین سالها در جبهه اپوزیسیون بوده و رهبران آن سالیانی از عمر خود را در زندانهای مبارک سر کرده و مورد شکنجه قرار گرفته اند، برای بسیاری از مردم تحسین آمیز است. با این حال، رویدادهای اخیر نشان می دهد که این محبوبیت اگر چه هنوز در میان اعضای اخوان المسلمین به قوت خود باقیست اما به سرعت در میان دیگران و حتی طرفداران اخوان المسلمین رو به کاهش است.

"مصطفی علی"، روزنامه نگار مصری و عضو "سوسیالیستهای انقلابی مصر" می گوید:"این دیگر اعتراضاتی نیست که فقط در شهرها و در حمایت از کاندیداهای سکولار در انتخابات صورت می گیرد، بلکه دامنه آن بسیار فراتر رفته است. یک پدیده شگفت انگیز و تازه این است که اعتراضها به مناطق روستایی و شهرهای استانی که پیشتر حامیان اخوان المسلمین بودند نیز رسیده است. مورسی هرگز چنین سطحی از اعتراضات را پیش بینی نمی کرد."

وی در ادامه می گوید:"مورسی و حامیان وی اتکا به نفس زیادی زیادی پیدا کرده بودند و می پنداشتند می توانند به آسانی هر مرحله ای را پشت سر بگذارند. آتش بس غزه و مذاکره با اسراییل این تصور واهی برای آنها به وجود آورده بود که شکست ناپذیرند و می توانند از آنچه که به ظاهر پیروزی در سیاست خارجی مصر به حساب می آمد، استفاده کنند و در روابط داخلی بر مردم نیز غلبه کنند. گزارشاتی وجود دارد که مورسی در ارتباط و توافق آمریکا و هیلاری کلینتون احکام خود را صادر می کند."

"مصطفی علی" تاکید می کند:"دولت مورسی هرگز پیش بینی چنین اعتراضات گسترده ای را نمی کرد و وقتی سعی کرد تظاهراتی از طرفداران خود ترتیب بدهد و به ضرب و شتم مردم بپردازد، به ضرر وی تمام شد، زیرا تعداد مخالفان بسیار بیشتر بود و به خوبی توانستند از خود دفاع کنند."

"احمد شاکی"، فعال سوسیالست، نویسنده و روزنامه نگار آمریکایی – عرب و رهبر "سازمان بین المللی سوسیالیسم" که به تازگی و درحین رویدادهای اخیر به مصر سفر کرده، در این باره می گوید: "فردی که اوضاع مصر را برای من تشریح می کرد، می گفت که هرگز چنین روزی را پیش بینی نمی کرده که اینهمه "تنفر" نسبت به اخوان المسلمین در میان توده مردم وجود داشته باشد."

 

این یک واقعیت است که در حال حاضر مورسی از چند جهت زیر فشار قرار گرفته است. از یک سو حامیان آمریکایی و تلاش برای تامین رضایت خاطر آنان و از سوی دیگر، حامیان محافظه کارش و سپس کسانی که به او وام می دهند از جمله صندوق بین المللی پول.

از این روست که او از یک سو طرفداران خود را به ضرب و شتم معترضان می فرستد و از سوی دیگر روز 9 دسامبر اقدام به بالا بردن مالیات بر بسیاری اقلام از جمله نوشیدنیهای الکلی، سیگار، تلفن موبایل، مخارج اتوموبیل و غیره می کند. این همه برای اطمینان خاطر دادن به صندوق بین المللی پول جهت گرفتن وامی نزدیک به 5 میلیارد دلار بود که باید تا هفته های آینده تصویب می شد.

"احمد شاکی" می گوید:"در مصر بیشتر گفتگوها گرد همین موضوع می گشت ولی ناگهان مورسی می آید و در فیس بوک تصمیم دولت مبنی بر اینکه از بالابردن مالیاتها صرف نظر کرده را اعلام می کند."

وی می افزاید:"تصمیم افزایش مالیاتها و لغو آن درست پیش از روز رفراندم رفتار حیرت آوری است. از این رو این پرسش پیش می آید که براستی آقای رییس جمهور در حال مشورت با چه کسانی است که تصمیماتی چنین آشفته می گیرد؟"

 

آشفتگی اوضاع مصر نشان می دهد که وی سیاستمدار بی تجربه ای است که تنها به فکر منافع سازمانی خود است. او از سویی به سویی پرتاب می شود، اما باز هم حاضر نیست این امر واضخ را بپذیرد که مردم مصر بیدار و مصمم هستند که انقلاب خونین خود را حفظ کنند.

پرسش مطرح دیگر این است که اعتراضات مردم و حضور آنها در خیابانها اگرچه گسترده و توده ای است، اما آیا می تواند تاثیری در روند سیاسی موجود داشته باشد؟

"احمد شاکی" در این باره می گوید:"با نگاهی به نیروهای متحد در "جبهه نجات ملی" و حرکتهای آنها روشن می شود که دومین پروسه انقلاب مصر در جریان است. این جبهه ای بسیار ناهمگون است، زیرا از لیبرالهای مدره ای مانند البرادعی که وابستگیهایی به غرب دارند تا دیگرانی که به رژیم سابق وابسته هستند و همینطور چپهای رادیکال و سوسیالیستها که درمرکز انقلاب قرار داشتند، ترکیب شده است."

وی می گوید:" با این همه، همین گوناگونی، آلترناتیو واقعی مصر است. آنها پای صندوق رای، در پهنه سیاست و به لحاظ اجتماعی می توانند دولتی یکپارچه را نمایندگی کنند"

وی به نقل از یک فعال مصری یادآوری می کند که در مصر موضوعات مهمی پیرامون گوناگونی ترکیب جامعه وجود دارد. برای نمونه 250 هزار نفر مسیحی قبطی که در حکومت مبارک به عنوان اقلیت تحت ستم قرار داشتند، از کشور فرار کردند و هنوز اطمینانی به وضع خود تحت حکومت اسلامی برای بازگشت ندارند.

مورسی و اخوان المسلمین به نقشی که جوانان، کارگران و توده مردم در سرنگونی دیکتاتور مصر داشتند، بی اعتنا هستند. پیش نویس قانون اساسی نشان می دهد که نه تنها مورسی و اخوان المسلمین می خواهند قوانین شریعت را در مصر حاکم کنند، بلکه تمام حقوق فوق العاده ارتش مبارک را به رسمیت می شناسند که شامل تشکیل دادگاه نظامی برای شهروندان، کنترل بودجه ارتش در دست خود آن و حتی حق اعلام جنگ و فرستادن نیرو به خارج می شود.

پیرامون سرچشمه و علت این سیاست همواره باید به این واقعیت مهم که اخوان المسلمین سازمانی محافظه کار است و متعهد به نو - لیبرالیسم و خواستار اداره مصر به سبک سلسله مراتبی است، توجه داشت.

به طور کلی مردم درک کرده اند که انقلاب در حال ربوده شدن است، اما این حس عمومی نیز وجود دارد که توده مردم بیدار شده اند و به آسانی نمی توان آنها را کنار گذاشت. آنچه که به شکل دادن جدی اپوزیسیون کمک می کند، تنفر شدیدی است که صدها هزار نفر در باره رفتار و اعمال اخوان المسلمین حس می کنند.

انقلاب مصر فراتر از اعتراضهای خیابانی که اعتصاب کارگران را نیز شامل می شود، است. تعادل قوای نیروها در مرحله دوم انقلاب از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این امر چالشی است که پروسه ای بسیار دشوار و طولانی را در پیش دارد.

 

بازگشت به صفحه اول ایران نبرد

بازگشت به صفحه نبردخلق