جهان در آیینه مرور، ویژه روز جهانی کارگر

 لیلا جدیدی

 

جنبش جهانی کارگری، از انترناسیونال دوم تا کنون

 

125 سال از 14 ژوئیه 1889 و تاسیس انترناسیونال دوم در پاریس می گذرد. در این کنگره، احزاب کارگری کشورهای اروپایی و ایالات متحده آمریکا حضور داشتند. در همین هنگام، روز اول ماه مه به عنوان تنها روز جهانی همبستگی کارگری در جهان اعلام شد. این روز در واقع ریشه در اعتراضات کارگری در آمریکا دارد. در سال 1886 کارگران معترض در شیکاگو به خاطر خواست 8 ساعت کار در روز، توسط پلیس به خاک و خون کشیده شده بودند.

فریدریش انگلس به مدت شش سال فعالیت این سازمان را با الهام از آموزشهای مارکس رهبری کرد. در این مدت انترناسیونال دوم در پبشبرد اندیشه ‌های سوسیالیسم و تحکیم احزاب کارگری آنچنان کمک کرد که آنها به تدریج به نیروی سیاسی مهمی در بیشتر کشورهای اروپایی تبدیل شدند. اما با درگذشت این فیلسوف و مبارز بزرگ، رهبری انترناسیونال دوم به دست رفرمیستها افتاد و اندیشه و روشهای بورژوایی به درون جنبش کارگری راه یافت. اگر چه بسیاری نیز همواره به آموزشهای مارکسیسم وفادار ماندند و با تمام توان علیه روشهای رفرمیستی رهبران این سازمان مبارزه کردند، اما اکثر رهبران انترناسیونال دوم پس از شروع جنگ جهانی دوم در 1914 به مواضع ناسیونالیستی بورژوازی کشورهای خود در غلتیدند و اصل همبستگی کارگران همه کشورها را زیر پا گذاشتند. از این نقطه بود که در درون انترناسیونال دوم جناحهای راست (سوسیال شوینیستها)، جناح میانه و انترناسیونالیستها یا جناح چپ ایجاد شد.

شعارهای اپورتونیستها پیش به سوی رفرم و "به سوی به تکامل رساندن سرمایه داری" بود. این ادعاها در نیمه دوم قرن بیستم به اوج رسید تا آنجا که حتی ادعا می شد حقوق کارگران به دست هیچکس مگر سرمایه داری تامین نمی شود.

اما آنچه که تاریخ شاهد آن بود عکس این ادعا را به ثبوت رساند. در کشورهای اروپایی سیاستهای خانمان سوز اتحادیه اروپا، بانک مرکزی اروپا و صندوق بین المللی پول نتایج اسفباری را به دنبال داشت. طبقه حاکمه از بحران اقتصادی سال 2008 بهره برداری کرده و هر آنچه طبقه کارگر طی سالها با تلاشها و مبارزات خود به دست آورده بود را باز پس گرفته است. اکنون میلیونها تن دچار فقر و بیکاری شده اند و به موازات آن از حقوق و آزادیهای خود محروم گشته اند.

طبق آمار رسمی، 120 میلیون اروپایی در فقر و یا مرز خط فقر قرار دارند و 26 میلیون تن بیکار هستند.

 

30 سال پیش "مارگارت تاچر" اعلام کرد که چیزی به نام جامعه وجود ندارد. وی گفت: "هر کس مشکل مسکن دارد فکر می کند که دولت باید به او خانه بدهد. آنها مشکل خود را روی دوش جامعه می اندازند. اما این "جامعه" واقعا کیست؟ یک چنین چیزی تحت عنوان "جامعه" وجود خارجی ندارد. آنچه که وجود دارد، تک تک افراد، زن یا مرد و خانواده ها هستند و هیچ حکومتی نمی تواند کاری بکند مگر از طریق همین مردم و مردم نیز در درجه اول برای حل مشکلات باید به خود متکی باشند."

سیاستهای تاچر به سراسر کشورهای اروپایی دیکته شد و تا حد خودکشی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی پیش رفت. بهترین نمونه آن کشور یونان است. بیکاری در این کشور بیداد می کند، به ویژه در میان جوانان که به رقم 60درصد می رسد. این در حالیست که کارورزان این کشور طی سالهای 2010 تا 2013، 40 درصد از حقوق شان کاسته شده است. شمار افرادی که فاقد بیمه های اجتماعی هستند، هر روز بیشتر می شود و نتایج آن فجایع بیشمار انسانی است. در این میان زنان تیره روزترین قربانیان شرایط موجود هستند.

بی جهت نیست که خانم مرکل در سفر اخیرش به این کشور با پنج هزار پلیس ضد شورش محافظت شد.

از یونان به مثابه آزمایشگاهی برای سراسر اروپا استفاده شد و پس از آن نوبت به اسپانیا رسید. در بیش از نیم قرن گذشته، طبقه کارگر چنین سقوطی در میزان دستمزد و سطح زندگی خود را شاهد نبوده است. میلیونها تن در فقر کامل زندگی می کنند. بنیاد بشردوستانه "اکسفم" پیش بینی می کند که این میزان 40درصد کل جامعه بشری را در برخواهد گرفت. در پرتغال و ایتالیا فاصله طبقاتی 5 برابر شده است. در فرانسه، دولت "فرانسوا اولاند"، "مانوئل والس" را به عنوان نخست وزیر انتخاب کرد که نشان از چرخش به سمت سیاستهای راست دارد. البته این تنها فرانسه نیست که از چنین جهتگیری متاثر می شود، بلکه تمام اروپا با حذف نزدیک به 50 میلیارد یورو خدمات و امکانات دولتی در بودجه روبرو خواهد بود که رنج و بار آن به دوش طبقه کارگر گذاشته خواهد شد. در بریتانیا سالانه از دستمزدهای رسمی 1600 پوند کم شده است که بیشترین سقوط دستمزد در اروپا است. برای اولین بار، اکثر خانواده های شاغل، از خانواده های غیرشاغل فقیر تر شده اند.

از سوی دیگر، میلیونها تن از مردم کشورهای اروپای شرقی که 10 سال پیش وارد اتحادیه اروپا شدند، مانند لهستان و مجارستان برای پیدا کردن کار مهاجرت کرده اند. در بلغارستان، رومانی و اوکراین حداقل درآمد ماهیانه به 91 یورو کاهش یافته است.

 

یکی از مشخصه های بارز بحران سرمایه داری، وضعیت بسیار ناهنجار میلیونها جوان در سراسر جهان است؛ نسلی که برای خود آینده روشنی در چشم انداز نمی بیند. بی مناسبت نیست که جوانان در روز اول ماه مه نقش موثری در اعتراضات و حتی سازماندهی آنها ایفا می کنند.

وضعیت ناهنجار جوانان مربوط به همه کشورها از آمریکا، اروپا، امریکای لاتین تا آسیا و خاورمیانه است. آنها با بیکاری، فقر، بدهکاری و عدم آزادی و حقوق دمکراتیک خود روبرو هستند. بنا بر آمارهای جهانی، از هر 4 جوان در جهان، یک تن نه شاغل است و نه در حال تحصیل.

نکته جالب توجه این است که جوانان در کشورهای غربی با موقعیت متفاوتی روبرو هستند. آنها درمی یابند که وضعیت اقتصادی و شغلی شان بدتر از نسل پیشین و پدران و مادران خود است. اگر چه سیستم سرمایه داری آینده روشنی را پیش روی آنان نگذاشته است، اما در واقع این آینده را می توان ساخت. جوانان باید بیاموزند و باور کنند که راه دیگری نیز هست و آنرا در مبارزه در راه سوسیالیسم جستجو کنند. از همین رو کارگران و جوانان منافعی همگون دارند و در این مبارزه باید در کنار هم باشند. اساسی ترین و حیاتی ترین موضوع برای کارگران و زحمتکشان آگاهی سیاسی و ساختن جنبشی غیر وابسته و رادیکال و در عین حال در همبستگی جهانی با دیگر کارگران و زحمتکشان است. هرگز نباید از مبارزه برای برنامه های سوسیالیستی در کشور خود و یا در جهان کوتاه آمد.

برای کارگران و زحمتکشان و جوانان در ایران نیز کادر سازی دایمی، متمرکز و پایدار برای پیشبرد مبارزه جهت برنامه های سوسیالیستی و رهایی از بردگی اقتصادی امری مهم است. هدف، افق و چشم انداز باید همین مسیر باشد و در این راه از هر تحولی تنها برای پیشبرد این اهداف بهره داری شود.

 

روز جهانی کارگر امسال چگونه گذشت؟

از همان ابتدای تعیین اول ماه مه به عنوان روز جهانی کارگر تاکنون، برگزاری آن با افت خیزهای متعدد و بزرگی روبرو بوده است. با این همه، این روز همواره در سراسر جهان گرامی داشته شده است. همزمان در برخی از کشورها، تظاهرات کارگری با یورش نیروی قهر دولتی به صحنه خشونت بار و خونینی تبدیل می شود.

امسال، میلیونها تن از کارگران و زحمتکشان و حامیان آنان در سراسر کره زمین در روز اول ماه مه برای ابراز همبستگی جهانی به خیابانها آمدند.

روزنامه "مورنینگ استار" در این باره می نویسد: "در هر کشور تمرکز روی مطالبات و موضوعات مختلفی بود، اما موضوع حقوق و آزادی کارگران مخرج مشترک تمامی آنان است."

اما "ژولی هایلند" (Julie Hyland)، یک تحلیل گر چپ، اکثر تظاهراتی که در این روز برگزار می شود را نمایشی توصیف می کند و معتقد است بسیاری از تظاهرات از جانب احزاب کارگری زرد و یا احزاب سوسیال دمکرات به یاری اتحادیه ها صورت می گیرد. وی می گوید: "آنها تظاهراتی فرمایشی و نمایشی را ترتیب می دهند تا نقش خودشان را برجسته کنند. از سال 2010 تا کنون 36 اعتصاب عمومی در یونان صورت گرفته. در اسپانیا، تنها در سال 2012، 1300 بار اعتصاب شده ولی حتی یکی از آنها خواستار تغییر دولتی که علیه اش به اعتراض برخاسته اند، نشده است. "فدراسیون اتحادیه های کارگری اروپا" یک انگشت هم به نشانه همبستگی با کارگران یونانی تکان نداده است."

هایلند می افزاید: سوسیال دمکراتها و اتحادیه های زرد از سوی چپ نماها حمایت می شوند. سازمانهایی مانند "سیریزا" در یونان خودشان را چپ نشان می دهند، اما جز غرولند کاری نمی کنند که بورژوازی را به زحمت بیندازد و یا زندگی مرفه آنان را زیر سوال ببرد. از همین رو راستهای افراطی از این فرصت در انتخابات استفاده می کنند."

حال که صحبت از تظاهرات نمایشی رفت، به برجسته ترین نمونه آن که در ایران و تحت حاکمیت ولی فقیه و دولت روحانی در این روز صورت گرفت، اشاره کنیم.

 

* ایران: رژیم جمهوری اسلامی از روزها پیش تدارک برخوردهای خشونت آمیز علیه کارگران را چیده بود. دولت روحانی در یک حرکت ریاکارانه تجمعی نمایشی در یک سالن ورزشی را ترتیب داد تا از اعتراضها و تجمعات مستقل کارگری جلوگیری کند. در عین حال، نیروهای سرکوبگر خود را نیز در هر گوشه و کنار کشور بسیج کرده بود. با این حال این رفتار خود به شاهد گویای دیگری از وضعیت اسفبار کارگران و زحمتکشان ایرانی که هم از زندگی راحت محروم هستند و هم از آزادی بیان، تبدیل شد و آن را بیشتر به چشم آورد.

 

* ترکیه: دولت اردوغان چهل هزار نیروی پلیس را اجیر کرده بود تا از تجمع در "میدان تقسیم" جلوگیری کنند. اما باوجود ممنوعیت و این بسیج، اتحادیه ها و احزاب مخالف برای برگزاری تجمع در این میدان گرد هم آمدند و خیابانهای استانبول به صحنه جنگ نابرابر خیابانی تبدیل شد.

پس از خیزشهای تابستان گذشته ، روز کارگر امسال زمین نبرد و مبارزه بین نیروهای دولتی در یکسو و پیشگامان کارگران و زحمتکشان و نیروهای چپ در سوی دیگر میدان تقسیم در استانبول بود. حکومت، تجمع در میدان تقسیم را ممنوع کرده بود اما معترضان زیر بار ممنوعیت نرفتند. این میدان سالهاست که محل تجمع کارگران و نیروهای چپ و سوسیالیستها است. پیشتر در سال 1980، در دوران دیکتاتوری نظامی، میدان تقسیم به روی معترضان چپ بسته بود، درحالی که رویدادها و جشنهای دولتی و نیز جشنهای ورزشی در آنجا برگزار می شد.

 

* یونان: کارگران فولاد با کلاهخود و جلیقه های رنگی در کنار فعالان کرد راهپیمایی کردند. آنها به طور متحد به نزدیک به 20 هزار معترض دیگر به سیاستهای ریاضت اقتصادی پیوستند. راهپیمایان می گفتند دولت وعده های دروغ می دهد و چیزی جز آینده سیاه تر در انتظار ما نیست.

 

* بنگلادش: در داکا، پایتخت بنگلادش نیز انبوه شرکت کنندگان در مراسم اول ماه مه ضمن گرامیداشت یاد هزار کارگر کشته شده در حادثه فروریختن یک کارگاه پارچه بافی، از دولت خواستند به قربانیان این حادثه غرامت پرداخته شده و عدالت را اجرا کند.

 

* لبنان: در بیروت هزاران تن که شامل اعضای اتحادیه ها و احزاب و کارگران می شدند، در تظاهرات روز اول ماه مه خواستار بهبود شرایط کار و دستمزد و حمایت از بخشهای اقتصادی به ویژه بخش کشاورزی شدند. "خالد حداده"، دبیرکل حزب کمونیست لبنان، خواستار اجرای خواسته های هیات هماهنگی سندیکاها شد. این هیات خواستار تصویب نظام جدید حقوق کارکنان بخش دولتی و بخشهای خصوصی است.

 

* روسیه: بنا به سنت دوران اتحاد جماهیر شوروی، راهپیماییهایی توسط اتحادیه ها سازماندهی شده بود که کارگران را مورد احترام و ستایش قرار می داد. صد هزار تن در میدان سرخ برای اولین بار از سال 1991 تجمع کردند. با این حال، مراسم روز جهانی کارگر در روسیه بیشتر رنگ و بوی میهن پرستی روسی داشت.

یک خبرنگار در روسیه گفت: "برای اولین بار از سال 1991، تظاهرات کنندگان توانستند با عبور از کنار دیوار کاخ کرملین، خود را به "میدان سرخ" برسانند. بدون تردید بسیاری از تظاهرات کنندگان دغدغه حقوق بالاتر و شرایط کاری بهتری را داشتند، اما این تنها بعد قضیه نبود، زیرا در راهپیمایی امروز نوشته های را می دیدم که بر روی آن از الحاق کریمه به روسیه استقبال شده بود. شعارهایی زیادی نیز در حمایت از ولادیمیر پوتین سر داده می شد. افرادی زیادی هم علیه مسوولان کی یف و تهدیدهای آنان علیه روس زبانهای شرق اوکراین شعار سر می دادند."

این خبرنگار افزود: "تجمع امروز به شدت سیاسی بود. بسیاری از طرفداران حزب حاکم یعنی "روسیه متحد" نیز در راهپیمایی شرکت داشتند. همچنین، مدافعان حقوق همجنس گرایان در این روز در سنت پترزبورگ با بنرهای " عشق قوی تر از جنگ است"، تجمع کردند.

 

* آمریکا: هزاران تن در شهرهای مختلف در سراسر آمریکا، روز اول ماه مه در گرامیداشت روز همبستگی بین المللی کارگران به خیابانها آمدند.

در "سیاتل" که روحیه مبارزاتی و تجربه سازماندهی اعتراضات بیشتر از دیگر نقاط آمریکا وجود دارد، برخی از تظاهرکنندگان به نشانه حمایت از حقوق مهاجران، لباسهای سرخپوستی پوشیده بودند. همچنین افزایش حداقل دستمزد کارگران از مطالبات آنان بود. آنها دستمزدهای کنونی بسیاری از کارگران را در حد" فقر" می دانستند. یکی از معترضان به زبان اسپانیایی شعار ویژه جنبش اشغال وال ستریت را فریاد می زد: "مردم متحد شکست ناپذیرند". در این تظاهرات فعالان اشغال وال ستریت شرکت کرده بودند.

در نیویورک تظاهرکنندگان پیراهن - نوشته هایی حاوی اعتراض به دستگاه قضایی آمریکا، آرای اشتباهی و حکم اعدام و زندانها طولانی مدت پوشیده بودند.

تظاهرکنندگان در نیویورک با شعار " عدالت"، "ما یک تن یا صد تن نیستیم، بلکه میلیونها تنیم"، "بله، ما می توانیم"، "حقوق مساوی برای همه کارگران" و "به یورشها و اخراج کارگران مهاجر پایان دهید" به خیابان آمده بودند.

در لس آنجلس میان نیروهای پلیس با معترضین ضدسرمایه داری درگیریهای شدیدی رخ داد.

فعالان در آمریکا همچنین روز طبیعت را با روز کارگر پیوند دادند و طی 10 روز این دو موضوع را مطرح و آموزش دادند.

 

* انگلستان: در لندن هزاران تن از فعالان در تظاهراتی شرکت کردند و ضمن اعتراض به سیاستهای نو - لیبرالیستی دولت این کشور و بیان خواسته های خود، یاد و نام "باب کرا" رهبر اتحادیه راه آهن و "تونی بن" از جناح چپ حزب کار را که هر دو در ماه مارس جاری فوت کردند، گرامی داشتند.

 

* اوکراین: در اودسا تظاهرات اول ماه مه به تظاهرات علیه دولت تبدیل شد. پلیس و نیروهای ضد شورش با تظاهر کنندگان درگیر شدند و تلاش کردند مانع طرح و نمایش شعارهای آنها در دفاع و پافشاری بر حقوق مزدبگیران شوند.

 

* کامبوج: در "پنوم پنه"، پایتخت این کشور، کارگران نزدیک به هزار کارخانه و هواداران اپوزیسیون "حزب نجات ملی کامبوج" در "پارک آزادی" که در خارج شهر قرار دارد، تجمع کردند. این پارک با سیم خاردار و صدها پلیس بسته شده بود. معترضان گرد آمده در پارک آزادی با یورش ماموران باتوم به دست حکومت و نیروهای امنیتی روبرو شدند.

 

* مراکش: در این روز موافقت دولت با 10درصد افزایش حقوق اعلام شد. این اقدام در پی یکسال جدال بین اتحادیه های کارگری و دولت صورت گرفت. در 6 آوریل امسال (17 فروردین) هزاران تن در پایتخت این کشور در اعتراض به سیاستهای ریاضت اقتصادی دولت به خیابانها آمده بودند.

 

* کره جنوبی: هزاران تن در این روز در تظاهرات شرکت کردند. کارگران در تظاهرات خود لباس ویژه مراسم سوگواری بر تن کرده بودند.

 

* مالزی: کوالالامپور، پایتخت مالزی بزرگترین تظاهرات را از سال 1947، زمانی که مقامهای بریتانیایی به طرز وحشتناکی جنبشهای کارگری را سرکوب کردند، شاهد بود.

هزاران تن در تظاهرات روز جهانی کارگر به طرح جدید مالیات بر داراییها و خدمات اعتراض کردند. پلیس اجازه تظاهرات علیه بالا رفتن قیمتها را داده بود. اپوزیسیون که نخست مخالف بود، با این امر موافقت کرده بود.

"ارول"، دبیر کل "حزب سوسیالیست مالزی" که سخنگوی کمیته برگزارکنندگان تظاهرات بود می گوید: "تظاهرات اول ماه مه را ما بر پایه مخالفت با مالیاتهای جدید گذاشتیم. ما تدارک مراسم این روز را بر پایه این مطالبه مشخص از سال گذشته آغاز کردیم. پیشتر تظاهرات روز کارگر زیر فشار نیروهای سرکوبگر پلیس بسیار کوچک و در پشت درهای بسته برگزاری می شد. حتی همین مراسم محدود نیز در سال 1987، پس از آنکه حکومت دست به بازداشت و دستگیری و زندانی بدون محاکمه فعالان کارگری و سیاسی زد، متوقف شد. اما ما طی 20 سال گذشته به تلاش خود ادامه دادیم تا آنجا که حتی یک اتحادیه کارگری جرات پیوستن به ما را کرد."

 

* اندونزی: دو میلیون کارگر خواهان شرایط کاری بهتر شدند.

 

* هنگ کنگ: اتحادیه های کارگری برای خواست ساعت کار انسانی تر راهپیمایی کردند.

 

* فیلیپین: هزاران تن در اعتراض به مزد پایین به خیابانها آمدند.

 

* کوبا: در هاوانا، 600 هزار تن در تظاهراتی با عنوان "نمایش حمایت از انقلاب و رهبران تاریخی ما" روز اول ماه مه را گرامی داشتند. میلونها تن دیگر در سراسر این جزیره راهپیمایی کردند. "گیلارته" (Guilarte)، دبیرکل "فدراسیون کارگران کوبایی"، از انقلاب ونزوئلا در برابر راستها که این انقلاب را تهدید می کنند، حمایت کرد.

 

*ونزوئلا: "نیکلاس مادورو"، رییس جمهور ونزوئلا، در این روز افزایش خدمات اجتماعی را اعلام کرد. این شامل افزودن به پس اندازهای بازنشستگی نیز می شود. اینترنت مجانی در پارکها و نقاط دور افتاده نیز از دیگر قولهای وی بود. مادورو به کارگران برای راهپیمایی علیه کاپیتالیسم تبریک گفت.

 

اکنون در سراسر جهان ما نه تنها در روز اول ماه مه، بلکه هر روزه شاهد ناآرامیها و خیزشهای مردمی علیه دولتهای ارتجاعی، سیاستهای نو - لیبرالیستی، ریاضت اقتصادی و میلیتاریسم امپریالیستی هستیم. مبارزه کارگران و زحمتکشان با سازماندهی انقلابی علیه آنها و اتحاد و همبستگی جهانی برای پیمودن راه رسیدن به سوسیالیسم ممکن است. ضروری است که طبقه کارگر جهت ایجاد راه حلهای انقلابی تلاش کند.

بازگشت به صفحه اول ایران نبرد

بازگشت به صفحه نبردخلق