یادداشت سیاسی ........

خروجی مذاکرات، کدام سناریو: کِش دادن، جام زهر یا توافق بد

مهدی سامع

 

چشم انداز مذاکرات اتمی در پایان روز جمعه 30 آبان چندان روشن نیست. در تهران خوش بینان برای «جشن ملی» (نام جدید «نوشیدن زهر») آماده می شوند و بدبینان به دنبال شمارش دلارهای خود هستند. شدت پنهان کاری آن چنان است که خطیب نماز جمعه تهران، آخوند احمد جنتی هم با لُکنَت زبان می گوید:«من واقعاً نمی ‌دانم درباره هسته ای چی بگم چون نمی ‌دانم چیه! چه خبره! مسائلی است كه بعضی ‌اش گفته می‌شه، بعضی ‌اش گفته نمی‌شه! شاید هم صلاح نباشه گفته بشه، حالا من نمی‌توانم بگم چرا نمی گند، ممكنه بعضیها [جمله ناتمام جنتی]، خوب همه مسائل اینجور نیست كه بشه گفت.» (رادیو معارف، جمعه 30 آبان 1393) جنتی ضمن تذکر به مذاکره کنندگان که «مواظب باشند زیر بار ذلت نروند» به فراوانی به تعریف و تمجید از ازاذل و اوباش موسوم به بسیج و سرکرده آنان می پردازد و از نمایندگان مجلس ولی فقیه به خاطر رای ندادن به وزیر پیشنهادی روحانی ستایش و رای منفی عَمَلِه و اَکَرِه خامنه ای را دلیلی بر استقلال آنها اعلام می کند. البته او به روی مبارک نمی آورد که محمود احمدی نژاد بارها همین مجلس نشینان را سِکه یک پول کرد.

 

به هر حال مذاکرات اتمی در چنین حال و هوایی جریان دارد. چندی پیش حسن روحانی در مصاحبه ‌ای در رقابت با احمدی نژاد تحریمها را «سِلاحی زَنگ‌ زده» دانست. به نظر می رسد که نه فقط «قطعنامه دان» شورای امنیت ملل متحد «پاره نشده» [از سخنان شیرین احمدی نژاد] بلکه این سِلاح زَنگ زده چنان مجاری تنفسی ولایت خامنه ای را فشار داره که کارگزاران نظام به تکرار خواستار لغو همه ی تحریمها می شوند و این مساله به یکی از مهمترین چالشهای مذاکره کنندگان تبدیل شده است.

 

در حالی که فقط سه روز به موعد تعیین شده برای «توافق جامع» مانده، نشست سه جانبه کری، ظریف و اشتون در وین در روز پنجشنبه 29 آبان بدون هرگونه خبر رسانی پایان یافت و در حالی که قرار بود ظریف به تهران و کِری به پاریس مسافرت کند، هر دو در وین ماندگار شدند تا شاید در مذاکرات سه جانبه و چند جانبه راهی به سوی تفاهم گشوده شود. در این میان سرگئی لاوروف، وزریر خارجه روسیه ترجیح داد در کرملین بماند و از دور صحنه مذاکرات را زیر نظر داشته باشد. سخنان وزیر خارجه انگبس مبنی بر وجود «مسائل پیچیده‌» و «اختلافات عمده ‌ای که میان طرفین باقی مانده» این گَمان را تقویت می کند که برای به صحنه آوردن نمایش «بُرد- بُرد» شاید لازم باشد به جای توافق جامع، فعلاً به کُپی جدیدی از توافق ژنو قناعت شود.

محمد صرفی، سرمقاله نویس کیهان شریعتمداری، این سناریو را چنین توصیف می کند: «فضا و روند گفت ‌و گوها حاکی از آن است که به احتمال قوی در پایان ضرب‌ الاجل سوم آذر، اعلام خواهد شد که توافقی کلی صورت گرفته و به نتیجه رسیدن در باره جزئیات آن به آینده موکول شده است. در یک توافق کلی هرکسی می‌تواند برداشت خود را از موضوع داشته باشد، دولت یازدهم می‌تواند جشنی برپا کند و آن را فتح الفتوح بنامد و آمریکاییها هم می‌توانند ادعا کنند فعالیت هسته ‌ای ایران را متوقف کرده ‌اند و جشن بگیرند.»(پنجشنبه 29 آبان)

 

سناریو دیگری هم وجود دارد که شاید کیهان شریعتمداری از آن غافل باشد. هرچند که چنین غفلتی بعید است، اما چرخ گَردون بازیچه های بسیار دارد و در حالی که توپ از زمین ولی فقیه خارج نمی شود، خامنه ای تن به «نرمش» البته «قهرمانانه» دهد.

اگر خامنه ای چنین تصمیمی گرفته است، عاقلانه این بود که در مسقط و در روز دوشنبه 19 آبان این «قهرمانی» خود را با استناد به نامه های اوباما، نمایش می گذاست.

 

سناریوی سومی هم وجود دارد که آن را «توافق بد» می نامند. موحدی کرمانی در نماز جمعه روز 23 آبان ضمن رَجَز خوانی در مورد این که ولایت خامنه ای «حتی یك قدم از توسعه و غنی‌ سازی اورانیوم عقب‌ نشینی نخواهد كرد» در مورد این سناریو گفت:«اوباما و كری می گویند عدم توافق بهتر از توافق بد است، ما هم می گوییم همینطوره، ما هم می گوییم عدم توافق بهتر از پذیرش زور، قلدوری و تحمل پیشنهادهای ظالمان آمریكاست.»(رادیو معارف)

به گُمان من موحدی کرمانی یا ریاکاری می کند و یا از مرحله پرت است. توافق بد در حقیقت آن توافقی است که در مقابل مسیر خامنه ای برای دستیابی به سلاح اتمی موانع جدی ایجاد نکرده و تنها این مسیر را کمی ناهموار کند. این که برای وزیر امور خارجه آمریکا «قابل درک نیست كه چرا نشان ‌دادن صلح جویانه بودن یك برنامه باید این قدر طول بكشد»، بدین علت است که شاید آقای وزیر در این توهم است که گویا خامنه ای به دنبال استفاده صلح آمیز از انرژی اتمی است و مشکل فقط نشان دادن این امر است. اگر چارچوبی که اوباما به خامنه ای پیشنهاد کرده، بر اساس توافق بد نهایی شود، خامنه ای برنده این جدال خواهد بود. اوباما می گوید:«ما چارچوبی به ایرانیها پیشنهاد كرده‌ ایم كه به آنها اجازه خواهد داد نیازهای صلح ‌آمیز انرژی خود را تامین كنند و اگر آن‌چه رهبری آنها در عدم علاقه به ساخت جنگ ‌افزار هسته ای می گوید درست باشد، راهی در پیش رو دارند تا جامعه جهانی را مطمئن سازند، و در شیوه ای گام به گام و قابل تایید، به آنها اجازه داده شود از زیر فشار تحریمها بیرون آیند و دوباره به یك عضو كامل جامعه بین‌المللی تبدیل شوند.» (صدای آمریكا، پنجشنبه 22 آبان»

مساله مهم در «چارچوبی» است که فعلاً از نگاهها پنهان است. اگر این چارچوب بخشی از تشریفات نوشیدن جام زهر باشد، می توان آن را جزیی از برنامه مهار ماجراجویی اتمی دانست. برداشت کیهان شریعتمداری از چارچوب پیشنهادی اوباما همین است. محمد ایمانی در یادداشت روز سه شنبه 20 آبان این روزنامه تحت عنوان «مذاکرات از کجا منحرف شد؟»، نوشت: «مذاکرات مسقط مثل مذاکرات وین و ژنو و نیویورک محرمانه خوانده شد و جز چند تصویر و فیلم کوتاه که نیاز آمریکا را مرتفع می‌کرد، هیچ خبر و گزارش معتبری منتشر نشد اما می‌توان از افق ژنو، پشت درهای بسته کاخ بوستان مسقط را دید.....در عین حال یک پرسش هرگز کهنه نخواهد شد و آن این که این مذاکرات نسبت به چه کسانی محرمانه است و نامحرمان چه کسانی هستند؟! ....محرمانه نامیدن مذاکره کدام منظور را دنبال می‌کند؟ آیا قرار است سرمان- یا سر صاحب‌ نظرانمان- را زیر برف کنیم یا عوام و خواص خود را مانند توافق بد ژنو در مقابل عمل انجام شده قرار دهیم؟!»

اما برداشت دیگری هم وجود دارد و آن این که چارچوب پیشنهادی به جای آن که جزیی از برنامه مهار باشد، گام مهمی در مسیر مماشات و بخشی از پروژه «شراکت» که در عمل موجب ساختن بمب اتمی می شود، باشد. ممکن است این چارچوب در متن فرمول «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» جاسازی شود. در هرصورت توافقی که در مسیر ماجراجویی خامنه ای موانع جدی ایجاد نکند، هیچ کمکی به صلح و آزادی نکرده و به مردم ایران و خلقهای خاورمیانه بیشترین زیان را خواهد رساند.

 

منبع: نبرد خلق شماره 353، شنبه 1 آذر 1393(22 نوامبر 2014)