”بازگشت پرنده”
م . وحيدی ( م . صبح )
باد آمده پيچان بر درختان و
برگهای زرد بي كسي
بر آب مي ريزند
برگها
بر كتيبه اعتمادم ريشه می كنند و
درتلاقی نگاههای خاكستری
گم مي شوند
من براه مي افتم
با زمزمه ای
از حماسه در باد
كرانه ها
ازمن عبور مي كنند و
من
در متن لحظه های فتح
براي پرنده صبحگاهي
دانه مي پاشم
منبع: نبردخلق شماره 360 اول تیر 1394