سازماندهی جنبشهای عصر جدید پس از جنگ سرد (36)

 

بخشی از بحثهای کنفرانس سوسیالیسم 2015- شیکاگو

 

لیلا جدیدی

 

به دعوت "سازمان بین المللی سوسیالیست" و "مرکز بررسیهای اقتصادی و تحولات اجتماعی"، کنفرانس "سوسیالیسم 2015" در روزهای 2 تا 5 ژوییه/ 11 تا 14 تیر در شهر شیکاگو برگزار شد. به گفته برگزار کنندگان، بیش از 1500 نفر در این کنفرانس چهار روزه شرکت کرده بودند. برنامه کنفرانس شامل سخنرانی، بحثهای سیاسی، مناظره ها و تبادل نظرهای متعدد، پربار و پرمحتوا می شد (گزارش کامل در نشریه نبرد خلق شماره 361). در زیر شرح کوتاهی از برخی موضوعات مطرح شده در این کنفرانس آورده شده است.

 

جامعه سوسیالیستی آینده: جهانی دیگر ممکن است

"دنی کچ"، مقاله نویس نشریه "کارگران سوسیالیست" و نویسنده کتاب "آمریکا دمکراسی دارد! طولانی ترین نمایش دروغین جهانی" و "سوسیالیسم... جدی: راهنمای مختصری برای رهایی انسان" است.

او در سخنرانی خود تحت عنوان "جامعه سوسیالیستی آینده: جهانی دیگر ممکن است"، گفت: "سرود معروف همبستگی کارگری تا ابد اعلام می کند "ما می توانیم از خاکستر دنیای کهن، دنیای جدیدی بیافرینیم"، اما حال ما از آنچه دنیای جدید برایمان خواهد آورد، چه باید بدانیم؟ و آیا می شود از این جهان غیر از خاکستر چیزی دیگری به دنیای جدید منتقل کرد؟"

او با اشاره به گفته "اسلاوی ژیژاک" مبنی بر آنکه فیلمهایی که ساخته می شود، تصویرگر زندگی در سیستم سرمایه داری است، می گوید: "اما ما تصویری از زندگی در سیستم سوسیالیستی نداریم. واقعا نمی توانیم تصور کنیم زندگی در چارچوب آن چگونه خواهد بود. گفته ها و تصورات گوناگونی وجود دارد."

دنی کچ در ادامه گفته هایش یک روز زیستن در جامعه سوسیالیستی را تصویر کرد.

پس از پایان سخنان او، به دیگر اعضا و یا شرکت کنندگان فرصت داده شد تا نظرات خودشان را بیان کنند. یکی از اعضای "سازمان بین المللی سوسیالیست" گفت: "ما احتیاج به سازماندهی برای نیل به سوسیالیسم داریم. از آن هم مهم تر، ما نیاز به رهبری داریم. سوسیالیستها در این زمینه کمبود دارند."

دیگری گفت: "همین حالا تعداد اماکن خالی در کشور ما به تعداد افراد بی خانمان است. در سیستم سوسیالیستی کسی بی خانمان نخواهد بود، کسی گرسنه نخواهد بود. سینما و هنر در خدمت مردم نقش خواهند داشت. شکوفایی استعدادها، تحصیل رایگان، تخصص و آزادی واقعی خواهیم داشت. نیازی نخواهد بود که سراسر زندگی مان سخت کار کنیم. مردم جهان به هم نزدیک تر خواهند شد، زیرا حتی فرصت دارند زبان یکدیگر را بیاموزند. از این رو جنگ و ویرانگری که همه در خدمت منافع سرمایه داری است را نیز نخواهیم داشت."

 

بحران در اروپا

نقطه تمرکز کنفرانس امسال بیشتر بر اروپا و چالشهایی که در برابر زحمتکشان و طبقه کارگر قرار دارد، بود. از اقدامات چشمگیر و مورد تحسین برگزارکنندگان کنفرانس، سازماندهی جهت شرکت فعالان گوناگون از دیگر نقاط جهان بود. فعالان و سازمان دهندگان کنفرانس سخنان آنها را ترجمه می کردند.

بحران مالی اقتصاد سرمایه داری، گرایشی شدید به سمت ریاضت اقتصادی را دامن زده است و در هیچ نقطه دنیا به اندازه اروپا این امر آشکار نبوده است. اروپا، منطقه ای که تشکلهای سازمانیافته کارگری با شکست روبرو شده اند، رفاه اجتماعی و حقوق شهروندان مورد یورش قرار گرفته است و بدترین تدبیرهای نو - لیبرالی بر مردم تحمیل گردیده است.

اگرچه ریاضت اقتصادی با مقاومت پراکنده از سوی طبقه کارگر و جنبش اجتماعی روبرو بوده و امیدهایی نسبت به تحولات سیاسی در یونان و اسپانیا به وجود آمده، اما موجب رشد جریانهای پوپولیستی و حتی کاملا فاشیستی و دست راستی نیز شده است. از جمله حزب مردم در دانمارک (People’s Party) حزب آزادی در هلند (Party of Freedom)، جبهه ملی ماری لوپن در فرانسه (National Front)، پگیدا در آلمان (Pegida)، حزب Jobbick مجارستان، و طلوع طلایی در یونان (Golden Dawn).

 

سخنگویان تریبون در باره این احزاب دست راستی و ایجاد آلترناتیو چپ در برابر آن صحبت کردند. این احزاب پیامهای شدیدی بر ضد مهاجران و مسلمانان را در جامعه انعکاس می دهند.

"الیویه بزانسنو" (Olivier Besancenot) از "حزب جدید ضد کاپیتالیست" فرانسه، پیرامون بحران سرمایه داری در اروپا صحبت کرد. وی یک کارمند اداره پست فرانسه است که دوبار کاندیدا ریاست LCR شده است و در حال حاضر در جایگاه رهبری حزب جدید ضد کاپیتالیسم قرار دارد. سخنان او که به زبان فرانسوی بود، توسط احمد شاکی همزمان ترجمه می شد.

الیویر بزانسنو در ابتدا از حضار پوزش خواست و گفت می داند که توهین به انترناسیونالیسم است که به زبان انگلیسی صحبت نمی کند، ولی اگر هم چنین قصدی را می کرد، به علت عدم تسلط به انگلیسی، به زبان انگلیسی توهین می شد.

وی در سخنانش گفت: "برای اینکه از بحران در اروپا حرف بزنیم، باید از یونان آغاز کنیم. ما الان در موقعیت بدی قرار داریم و این هم برای اروپای سرمایه داری و هم برای مخالفان یکسان است. آنچه در یونان می گذرد، بحران سرمایه داری است. صندوق بین المللی پول (IMF) می گوید که یونان بیش از ظرفیت خود خرج کرده است. این در حالی است که بحران یونان از سال 2007، بعد از بحران اروپا آغاز شد. بنابراین به درستی می توان گفت که بحران در یونان، پیامد و حاصل بحران در اروپا است.

در سراسر اروپا، سرمایه داری برای کسب سود بیشتر، دستمزدها را پایین آورده، نزدیک به 7 درصد از میزان متوسط و همزمان سودها افزایش یافته است. حباب بسیاری از بانکهای فرانسوی و آلمانی در معرض ترکیدن است، اما باز هم پول می سازند. در سراسر اروپا می خواهند این تصور را به مردم القا کنند که دلیل کاهش دستمزد و درآمد آنها این است که یونان بدهیهای خود را پرداخت نمی کند."

"کاترینا پرنسیپ" (Catarina Príncipe)، یک فعال چپ پرتغالی است که در آلمان زندگی می کند. او یک فعال کلیدی در جنبش ضد ریاضت در پرتغال و همچنین پلاتفرم Blockupy در آلمان است. او همچنین عضو جنبش تسخیر میدانها (Bloco de Esquerda) و نیز "حزب چپ" آلمان (Die Linke) است و منبع اطلاعات تشکلهای چپ در جنوب اروپا است.

او در سخنرانی خود در کنفرانس سوسیالیسم 2014 گفت: "پنج راهنمای عمل در باره جنوب اروپا وجود دارد:

1- باید به وسعت "طبقه" افزود. دیگر تنها مزدبگیران نیستند که وارد طبقه کارگر می شوند. به آنها باید زنان، جوانان، کودکان و سالمندان را هم افزود.

2- باید تکنوکرانها را از جایگاه شان پایین کشید. ریاضت اقتصادی تهاجم به دمکراسی هم هست.

3- از همبستگی به عنوان یک سلاح استفاده کنیم. مشکلات باید همگانی حل شود. وقتی یک دولت چپ روی کار بیاید، برای همه بهتر است. همیستگی یک عمل سیاسی است.

4- جنبشهای اعتراضی به ما می گویند، ما به یک حزب نیاز داریم، ولی حزبی از نوعی دیگر. ما باید یک برنامه سیاسی مشترک داشته باشیم، حتی اگر با هم مخالف هستیم. این حزب باید علیه ریاضت اقتصادی جهت داشته باشد، اما دارای یک برنامه انقلابی باشد که بتواند اکثریت را به سمت خود بکشاند. منظور اما این نیست که باید بی نقص باشد.

5- ما از آنچه که تصور می کنیم، بزرگ تر هستیم، اما سازمانیافته نیستیم. پس سازماندهی کنیم. راههای فعال شدن و فعال کردن را پیدا کنیم. حتی اگر دورانی آرام بود، باز هم سازماندهی کنیم. این وظیفه چپ است."

 

یونان

در کنفرانس امسال، رویدادهای یونان و اسپانیا وزن بیشتری را در مباحثات به خود اختصاص داده بود.

"سوتیرس مارتالیس" (Sotiris Martalis) عضو دبیرخانه هماهنگی "سیریزا" و نیز عضو رهبری DEA (کارگران انترناسیونالیست چپ) در ائتلاف، در باره رفراندوم یونان که همان روز برگزار می شد گفت، تصمیم دولت یونان برای انجام رفراندوم در برابر خواست اروپا برای تحمیل سیاستهای سخت تر ریاضتی بر مردم یونان، سراسر اروپا را شوکه کرده است. در حال حاضر قدرتهای اروپایی به بانکهای یونان فشار می آورند که پیش از انجام رفراندوم، بانکها را ببندند و مردم را به فروپاشی سیستم بانکی در این کشور تهدید می کنند. از سوی دیگر دولت تلاش می کند که پول نقد از کشور خارج نشود.

او ضروری می دانست که دولت از خواستهای پلاتفرم چپ پیروی کند. وی گفت، پرسش اصلی همین است که تا چه حد سیپراس از خواستهای پلاتفرم چپ پیروی کند.

"آنتونیس داوالوس" ((Davanellos Antonis، عضو دیگر رهبری DEA، نیز از یونان برای کنفرانس پیامی فرستاد. وی گفت: "ما اکنون در دوران تاریخی حساسی قرار گرفته ایم. رفراندوم در یونان به معنی "ادامه ریاضت اقتصادی آری یا نه؟" است. همه نیروهای راست، سرمایه داران و ثروتمندان در تلاش هستند تا جبهه چپ در یونان را به شکست بکشانند. اروپا و به ویژه آلمان باید بدانند آنها برای ما تصمیم نمی گیرند."

 

نظم نامنظم جهانی: رقابتهای درونی امپریالیستها در قرن 21

"اشلی اسمیت" نیز یکی دیگر از سخنرانان کنفرانس بود که پیرامون رقابتهای درونی امپریالیستها در قرن 21 صحبت کرد. او عضو هیات تحریریه نشریه "سوسیالیست بین المللی" است. نوشته های وی همچنین درZNet ،Dissident Voice ،CounterPunch و Socialist Worker انتشار می یابد.

او گفت: "اکنون ما وارد عصر جدید امپریالیسم جهانی شده ایم. ایالت متحده آمریکا و روسیه سلاح و نیروی نظامی در اروپای شرقی مستقر می کنند، آمریکا و چین برای داشتن هژمونی در آسیا مانورهای رندانه می دهند و دولتهای خاورمیانه در تضادهای چند جانبه قفل شده اند که آخرین آن تهدید نظامی ترکیه علیه سوریه است که به بهانه آن تلاش می کند از قدرت گیری کردها جلوگیری کند."

وی ادامه داد: "این اختلافها، نادرستی دیدگاه نو - کائوتسکیها را ثابت می کند که معتقدند ما به مرحله ای از سرمایه داری رسیده ایم که طبقه حاکمه جهانی به یک تفاهم طلایی جهانی دست یافته تا به طور مسالمت آمیز کارگران و روستاییان را استثمار کند.

اما ریشه امپریالیسم جدید در چه است؟ در پیشرفت سریع نو - لیبرالیسمی که سیستم اقتصاد جهانی را شناخته است.

قدرتهای نوظهور، به ویژه چین، تبدیل به مرکز جدید انباشت سرمایه شده اند. مجموعه بحرانهای اقتصادی، امپریالیستی و سیاسی، جایگاه بدون رقیب پیشین آمریکا را درهم کوبیده است. آمریکا اکنون دیگر قادر به حفظ هژمونی پیشین نیست و اکنون به علت ناتوانی در تحمیل هژمونی خود در جهان، با رقبای تازه ای، به ویژه چین و روسیه در استراتژیهای کلیدی در سراسر جهان روبرو شده است. همچنین آمریکا در برابر تضادهای منطقه ای قرار گرفته که قادر به کنترل آنها نیست.

خطوط نامنظم نظم جهانی چند قطبی روشن است: آمریکا ابر قدرت باقیمانده از دوران دوقطبی است، اما با رقبایی که مهمترین آنها چین است، چهره به چهره شده است. توازن جدید در هر گوشه ای از جهان، از آمریکای لاتین تا آفریقا تاثیرات خود را به جا گذاشته است."

اشلی اسمیت در بخش دیگری از سخنانش گفت: "تئوری کلاسیک امپریالیسم مارکس هنوز بهترین راه برای تحلیل چگونگی رقابتهای درونی امپریالیستی است. لنین در نوشته خود با عنوان "امپریالیسم، بالاترین مرحله سرمایه داری"، بحث پایه ای آن را مطرح کرده است. پس از او، بوخارین در "امپریالیسم و اقتصاد جهانی" به این موضوع پرداخته است. آنها توضیح دادند که منطق رقابت سرمایه داری، نهادهای سرمایه داری را فراتر از اقتصاد ملی به جستجوی منابع، بازار و کار در تمام سیستم جهانی می کشاند و سپس آنها را برای پیش افتادن در رقابت، هر چه بیشتر به سمت میلیتاریزه شدن می راند. این وضعیت به تقسیم جهانی و بعد تقسیم در تقسیم کشانده می شود. بنابراین، نبرد بین قطبهای سرمایه داری برای ارتقای جایگاه خود در هیرارشی قدرت نیز اجتناب ناپذیر است. لنین و بوخارین هر دو به ما نشان دادند که توازن قدرت در جهان سرمایه داری هرگز ابدی نخواهد بود. آنها گفتند، نظم برآمده از توسعه نامتعادل کاپیتالیسم و یا آنچه که تروتسکی "توسعه ناهمگون" می نامد، هیرارشی قدرت موجود را به گونه دایمی بر هم می زند. برای نمونه بریتانیا زمانی در راس امپریالیسم جهانی قرار داشت، اما در برابر رقابت با فرانسه قرار گرفت. هر دوی آنها را آلمان به چالش کشید و سپس نوبت به آمریکا رسید.

 

گردهماییهای جمعی روزانه

هر شب پس از پایان سخنرانیها که از 9 صبح تا 6 عصر جریان داشت، در سالن بزرگی شرکت کنندگان کنفرانس گرد هم می آمدند و به سخنان برخی از سخنرانان در پنلی که تشکیل می شد، گوش می دادند.

"پال دو ماتو"، ویرایشگر نشریه "سوسیالیست کارگری" و نویسنده چندین کتاب، در این گردهمایی گفت: "کار ما نباید این باشد که فقط در خیابانها باشیم، بسیار مهم است که مطالعه نیز بکنیم."

"دنی کچ" سخنران "دنیای دیگری ممکن است" به عنوان طنز گفت: "هر لحظه که کودکی در این کشور به دنیا می آید، محروم از دسترسی به متون مارکسیستی است."

وی افزود: "باید به ازای هر آبجو که در مرکز شیکاگو می نوشید، همان مقدار را هزینه کتاب کنید."

او کتابهایی را برای مطالعه معرفی کرد، از جمله "زنان و سوسیالیسم" نوشته "شرون اسمیت" و "احزاب انقلابی" نوشته "پال دو ماتو".

 

منبع: نبردخلق 362، یکشنبه  اول شهریور  1394 (23 آگوست 2015)

 

بازگشت به نبردخلق

بازگشت به صفحه اول