سازماندهی جنبشهای عصر جدید پس از جنگ سرد (38)

توافق پاریس بر سر بحران محیط زیست تو خالی ست، به جنبشهای مردمی تکیه کنیم

لیلا جدیدی

 

ناتوانی نظم سرمایه داری از هرگونه پیشرفت در امر جلوگیری از فاجعه زیست محیطی بیان همان تناقضاتی است که حل بحرانهای دیگری که بشر با آن روبرو است را نیز ناممکن کرده است. بحران جنگ، پناهندگان، فقر و نابرابری همچنان با مانع نظم حاکم برجهان و انباشت هر چه بیشتر ثروت طبقه ممتاز روبرو است.

روز 12 دسامبر 2015 (21 آذر)، سران 195 کشور جهان تحت اقدامات شدید پلیسی و امنیتی که شامل بسیج 120 هزار پلیس در سراسر فرانسه و 2800 نیروی نظامی و انتظامی در محل برگزاری بود، مذاکرات "کپ 21" (COP21) در پاریس را به پایان رساندند.

بیست و یکمین کنفرانس تغییرات آب و هوایی سازمان ملل برای دستیابی به توافقی جهانی جهت کاهش انتشار گازهای گلخانه ای و با هدف محدود کردن افزایش گرمایش جهانی به 2 درجه تا سال 2100 میلادی برگزار شد.

پس از پایان کنفرانس، سیاستمداران و رسانه ها از آن به عنوان یک پیروزی بین المللی که انسان را در آستانه فاجعه زیست محیطی نجات خواهد داد و این روند را به عقب بر می گرداند، یاد کردند.

روزنامه "نیویورک تایمز" کنفرانس را "یک پیروزی تاریخی"، "گاردین" "نشانه امکان تفاهم"، "اوباما" "کاهش چشمگیر کربن در آینده" و "جان کری" "یک پیروزی برای کره زمین و نسل آینده، یک تعهد جهانی بی نظیر" توصیف کردند. " فرانسوا اولاند" نیز در پایان کنفرانس، هدف اصلی آن را "صلح" خواند.

از سوی دیگر، فعالان محیط زیست و بسیاری از دانشمندان توافق پاریس را "بی محتوا" که هیچ ضمانت اجرایی جز قولهای معمولی دولتها ندارد، ارزیابی کردند. این در حالیست که طبق برآوردهای بیش از 180 طرح کار ملی برای تغییر آب و هوا، در صورت اجرا نشدن طرحهایی واقعی و سریع، جهان در آینده ای نزدیک شاهد افزایش دمایی تا سه درجه سانتیگراد خواهد بود.

 

شکست سرمایه داری در آزمون پاریس

در یک جمعبندی از نظرات داده شده از سوی فعالان و دانشمندان که برخی نیز برای این منظور در پاریس حضور داشتند و مذاکرات را لحظه به لحظه پی گرفته اند، به این نتیجه می رسیم که توافق پاریس بیشتر یک موفقیت دیپلماتیک بوده است تا یک دستاورد بزرگ عملی. این توافق نمی تواند تاثیری جدی و موثر در کنترل و متوقف کردن فاجعه گرمایش زمین و بحران محیط زیست داشته باشد. کشورهای امضا کننده به روشنی نشان دادند که متعهد به دستیابی به این هدف نیستند.

پس از همه سخنرانیها و بحثها بین کشورهای توسعه یافته و صنعتی و کشورهای در حال توسعه، اختلافهای آنان نشان داد که اقدام فوری صورت نخواهد گرفت، زیرا این سووال که چه کسی بار آن را باید به دوش بگیرد و چگونه باید به قربانیان تخریب محیط زیست کمک کرد، پاسخ کاملا روشن و کافی نگرفت. کشورهای توسعه یافته و کشورهایی که با سوخت فسیلی ثروتمند شده اند، حاضر نیستند سهم خود را به همان اندازه بپردازند و تلاش کردند تا مسوولیت و جبران آسیبها را به دوش کشورهای درحال توسعه بیندازند.

پیش از برگزاری این نشست، گروه بزرگی که شامل سازمانهای مدنی می شوند به نام "آموزن مردمی از شرایط آب و هوا" تشکیل شد تا بر اساس الزامات علمی و عادلانه، شرطهای موفقیت آمیز شمرده شدن کنفرانس را ارایه دهند. نتیجه این بررسی بر 4 پایه عنوان شده است:

- اقدام فوری برای کاهش تولید کربن گازهای گلخانه ای

- فراهم آوردن حمایت کافی و مناسب

- ارایه منابع مشخص و کافی برای خدمات عادلانه به جوامع آسیب دیده

- تمرکز واقعی و صادقانه بر بحران و اقدامات موثر و اجباری به جای راه حلهای نادرست و لفظی

 

اما در واقع توافق پاریس در حل مساله گرمای زمین بر خلاف آنچه که ادعا شده است، "بلند پروازانه" نبود و 4 شرط بالا آنطور که باید، برآورده نشد. زیرا آنهایی که مسوولیت بیشتری در تخریب محیط زیست دارند، وعده هایی ضعیف برای اقدام در آینده را داده اند.

هیچ اقدامات خاص اجباری برای کشورهایی که توافقنامه را تصویب کرده اند وجود ندارد، جز قول تجدید نظر کلی با مضمونی "بلند پروازانه" و پیش گرفتن سیاستهایی "در سمت و سوی دستیابی به هدف این توافق". این بدان معنی است که کشورها به گونه دلبخواهی اقدام خواهند کرد.

در نهایت، توافق پاریس همپای روند تخریب محیط زیست حرکت نمی کند. اقتصاد جهانی تا سال 2050 ضد کربنی نخواهد شد تا دما حتی زیر 5/1 درجه سانتی گراد نگه داشته شود. در این زمینه فقط قولهایی معمولی داده شده است مبنی بر اینکه دولتها تمام سعی خود را خواهند کرد تا میانگین دمای جهانی زیر 2 درجه سانتی گراد بالاتر از سطح پیش از صنعتی شدن نگه داشته شود.

باید یادآور شد که اکنون بیش از 20 سال از مذاکرات در این باره می گذرد، ولی اقدامات اساسی کمی در برابر بحران موجود صورت گرفته است.

نکته جالب آنکه "شی جین پینگ"، رییس جمهور چین، در این کنفرانس، گفت: "او مذاکرات پاریس را نقطه عطفی برای تغییر" و یا "رسیدن به خط پایان" نمی بیند، بلکه آن را "یک نقطه شروع جدید" ارزیابی می کند.

یک دانشمند سرشناس به نام "جیمز هنسن" توافق پاریس را اینگونه ارزیابی کرده است: "این پیمان تقلبی، تو خالی و سراسر بی ارزش است. هیچ اقدامی جدی در بر نداشته و تنها در سطح حرف باقی مانده."

وی می افزاید: "حتی اگر به طور معجزه آسایی همه قولهایی که داده شده عملی شود، دمای جهان باز هم 2 درجه تا آخر این قرن افزایش خواهد یافت و این میزان بی نهایت خطرناک است. سطح دریاها چندین متر بالا خواهد آمد و ما صدها میلیون آواره زیست محیطی خواهیم داشت."

 

برخی از ضعفها و علایم توخالی بودن توافق پاریس

1- پیامدهای تنبیهی در صورت عمل نکردن کشورها به تعهدات خود، در نظر گرفته نشده

2- تعهدات و اقدامات حتی در صورت عملی شدن کافی نیستند

3- آسیب دیدگان تحت حمایت کافی قرار نگرفته اند

بنا به برآورد سازمان ملل، 26 میلیون نفر همه ساله در اثر فجایع طبیعی آواره می شوند که علت وقوع 75 درصد آنها به تغییرات آب و هوایی برمی گردد. بنا به گزارش "اکسفام"، اکثر مرگ و میرهای ناشی از این فجایع در کشورهای در حال توسعه روی می دهد. اما توافق پاریس به میزان بسیار ناچیزی حل این مشکل را در دستور داشته است.

"هلن زوک" یکی از مدیران اکسفام، راه حلهای پاریس در این باره را "یک ریسمان فرسوده برای نجات مردم فقیر دنیا" خواند. "برژین برنز"، از اعضای "سازمان محیط زیست و توسعه زنان"، آن را "بی توجهی به نیاز کشورهای آسیب دیده، جامعه و مردم جهان " خواند و گفت: "ساختار ناعادلانه و نابرابری که سبب بحران محیط زیست شده در نظر نگرفته است."

اگر چه ششصد میلیارد دلار تا سال 2025 برای کمک به مردم آسیب دیده رقم زیادی به چشم می آید، اما در عمل هنوز کافی نیست و بسیاری از هزینه های لازم را پوشش نمی دهد.

خسارت اقتصادی تغییرات آب و هوا به کشورهای در حال توسعه در قالب خشکسالی، سیل، توفان و از دست دادن بخشی از کشاورزی، 1.7 تریلیون دلار در سال تا سال2050 تخمین زده شده است.

4- توافق پاریس توضیح نمی دهد چه کشوری، چه میزان و از چه منبعی (عمومی یا خصوصی) هزینه خواهد کرد. پیمان، کشورهای جنوب را با دادن صدقه دست بسر می کند، به جای آنکه حق آنها را برای دریافت خسارت به خاطر تخریب خاک، جزیره های پاک شده از روی نقشه یا از بین رفتن منابع آب آشامیدنی در پی آب شدن یخچالهای طبیعی به رسمیت بشناسد.

5- کشورهای اسیب دیده حق ندارند کشورهای ثروتمند را مجبور به پرداخت هزینه کنند.

6- برای دستیابی به اهداف نشست، 90درصد منابع فسیلی باید زیر زمین باقی بماند، اما در توافق هیچ اشاره ای به این امر نشده است.

7- میزان انتشار گازهای گلخانه ای باید تا سال 2050 حدود 70 تا 95 درصد کاهش پیدا کند. توافق چگونه می تواند تضمین کند این مهم حاصل می شود، وقتی حتی یک بار هم عبارت "کاربن زدایی" در متن آورده نشده است.

8- تصور شده است که می توان با پارگرافهای تفسیر پذیر، تغییرات اقلیمی را متوقف کرد، در همان هنگام که دولتها مشغول تنظیم قرارداد شاق تجارت آزاد هستند که مدل تخریب گرانه تولید و مصرف غرب را گسترش می دهد و قوانین ملی اقلیمی و زیست محیطی را از اعتبار ساقط می کند.

9- توافق وانمود می کند که از اقلیم حفاظت می کند، در حالی که در متن آن همه ابزارها برای حفاظت از منافع سرمایه به کار گرفته شده است.

 

تغییر مسیر با تغییر نظم

اگر چه آقای اولاند، ریس جمهور فرانسه، روز امضای توافق پاریس را "روزی تاریخی و صلح آمیز ترین انقلاب" خواند، اما در حقیقت هیچ انقلاب صلح آمیزی صورت نگرفته، بلکه بیشتر یک ضد انقلاب خشونت بار روی داده است. زیرا کنفرانس پاریس موفق نشده خطر بسیار بزرگ و جدی که تغییر دمای زمین در بر دارد را از راههای واقعی حل کند. این امر بیانگر ورشکستگی نظم اقتصادی و سیاسی و اجتماعی است که بشریت را به سوی فاجعه می کشاند.

ابزار واقعی متوقف کردن و یا معکوس کردن تغییر آب و هوا وجود دارد. مشکل ابزار و فن آوری نیست، بلکه سیاسی و اجتماعی است. منابع گسترده جهان که به کام وال ستریت و سوپر میلیاردرها می ریزد و سرمایه های کلانی که صرف تسلیحات و خشونت نظامی می شود، باید مصادره شده و مورد استفاده برای رفع نیازهای اجتماعی قرار گیرد.

توقف تغییرات آب و هوایی بستگی به برنامه ریزی منطقی، علمی و انسان گرا بر یک پایه بین المللی دارد. این امر مستلزم پیروی اهداف و طرحها از نیازهای اجتماعی به جای سود بری خصوصی و پایان دادن به تقسیم جهان در میان رقبا است.

این بدان معنا است که نظم اجتماعی کنونی باید تغییر کند و سیستم سوسیالیستی مبتنی بر انسان تشویق و ایجاد شود؛ تنها مکانی که آینده بشریت در آن امن خواهد بود.

 

به جنبشهای مردمی تکیه کنیم

این نشست در حالی برگزار می شد که روز 29 نوامبر و پیش از آغاز کنفرانس، بیش از یک میلیون نفر در 175 کشور به خیابانها آمدند و خواستار اقدامات فوری شدند، از جمله 10 هزار نفر در پاریس.

به بهانه وقوع عملیات تروریستی در پاریس، تظاهرات مسالمت آمیز فعالان محیط زیست توسط لباس شخصیها و پلیس ضد شورش سرکوب شد.

درحالی که در داخل کنفرانس پاریس رهبران به خودشان کارت تبریک می دادند، معترضان در بیرون بر اقدامات جدی و فوری پافشاری می کردند.

جای امیدواری است که در سراسر جهان مردم به تکاپو افتاده اند و هر روز تعداد بیشتری به جنبش مبارزه با افزایش گرمایش زمین می پیوندند و جنبش حفظ محیط زیست گسترش چشمگیری یافته است.

با این آگاهی که سیستم مصرف انرژی فعلی غیر قابل تحمل و خطرناک است، در سراسر جهان مردم دست به انقلاب مصرف انرژی زده اند. بسیاری اکنون به تولید انرژی امن و حمایت از کشاورزان روی آورده اند. اما به جای تشویق و پشتیبانی از آن، سیاستمداران در راستای منافع شرکتهای بزرگ که راه حلهای دروغین ارایه می دهند، حرکت می کنند

اکنون توافقنامه پاریس سبب شده است که جنبش عدالتخواهانه محیط زیست سازماندهی بیشتری پیدا کند. در روز 16 دسامبر (25 آذر) یک ائتلاف از 12 سازمان مردم نهاد ایجاد شد که یک موج جهانی مقاومت برای نگه داشتن زغال سنگ، نفت و گاز در زیر زمین ایجاد کرده است. از جمله اعضای این ائتلاف از "350.org"، "صلح سبز بین المللی"، "اتحاد آفریقایی WoMinOilwatch"، Coalizão استخراج برزیل" و "جنبش فیلیپین برای عدالت آب و هوا" می توان نام برد. این اتحاد علیه صنعت سوخت فسیلی موضع گرفته که شامل اقدامات هماهنگ هزاران نفر در پروژه های سوخت غیر فسیلی است.

بسیاری معتقدند که فعالیتهای گروههای توده ای در سالهای اخیر بود که به متوقف کردن خط لوله نفتی "کی استون"، تحت فشار قرار دادن و به فرار واداشتن "شل" و تعطیلی صدها نیروگاه هایی با سوخت زغال سنگ انجامید.

در حال حاضر باید یک جنبش گسترده و متحد برای حفظ محیط زیست سازماندهی شود. باید در برابر پروژه های تولید انرژی کثیف مقاومت کرده و جایگزینی دمکراتیک که به نفع همگان باشد ارایه داد و برای عملی شدن آن مبارزه کرد. ما نیاز به مبارزات متحدانه برای فشار بر دولتها داریم که از سوختهای فسیلی دوری کنند و با پرداخت یارانه، به توسعه زیرساختهای انرژی پاک بپردازند.

هدف واقعی در حال حاضر، پایان دادن به اقتصاد سوخت فسیلی و شروع دوران تغییر صد درصدی مصرف جهانی به انرژیهای تجدید پذیر است. تنها تضمینی که برای دستیابی به آن وجود دارد، جنبشها و ابتکارات مردمی و فشار از پایین با سمتگیری ضدسرمایه داری و علیه بهره کشی بی پروا و سودپرستانه آن از طبیعت و محیط زیست است. 

 

 

منبع: نبردخلق شماره 366، اول دی 1394 - 22 دسامبر 2015

بازگشت به نبردخلق

بازگشت به صفحه اول