کربلا، پای پیاده، اربعین

امید برهانی

درآمد: سناریوی لشکر کشی بی صدای جمهوری اسلامی به عراق به بهانه برگزاری مراسم اربعین، وارد سال دوم خود شد. سال گذشته حدود 2 میلیون و امسال نزدیک 3.5 میلیون زایر تنها از ایران از راه هوا و زمین به خاک عراق و کربلا هجوم بردند. مهم ترین اپیزود این سناریوی پر هیاهو، حرکت پای پیاده میلیونی لشکر پیاده نظام جمهوری اسلامی از مرز ایران و راهپیمایی چند صد کیلومتری در داخل خاک عراق تا رسیدن به نجف و کربلا بود. این حرکت به طرز بی سابقه ای از طریق تمام رسانه های حکومتی به نمایش و تبلیغ درآمد و شعار "کربلا، پای پیاده، اربعین" بر روی بیلبوردها و بنرهای شهری چهره ارتجاعی و عوام فریبانه این حرکت را آرایشی مضاعف بخشید.

نابسامانی اوضاع داخلی عراق و ناتوانی دولت این کشور در حل چالشهای متعدد قومی، امنیتی، اقتصادی، نابرابری مذهبی، حقوق کردها و اقلیم کردستان و وجود دولت اسلامی دست ساز داعش که ادامه حضور امپریالیسم آمریکا و اروپا را در منطقه توجیه می کند، محیط کشت مناسبی برای رشد میکرب ولایت فقیه در این کشور فراهم کرده است.

جولانهای گسترده و روز افزون سیاسی- نظامی جمهوری اسلامی در خاک عراق از طریق عمله اکره اطلاعاتی، سپاهی و بسیجی از یکسو و حجم بالای تبلیغات و هزینه های گزاف در مناسبتهای عاشورا و اربعین و تفسیر و تصاحب ایدیولوژیک این واقعه تاریخی محلی از سوی دیگر، جریان سیل آسا و یکطرفه زایران اماکن مذهبی شیعه از ایران به عراق را رقم زده و حضور نامبارک و مداخله جویانه این رژیم در منطقه را قبای ایدیولوژیک پوشانده است.

گرچه این قبا نمی تواند پیکر تروریسم ولایت مدار و دست اندازیهای تجاوز کارانه منطقه ای را تمام و کمال بپوشاند، اما به هر حال گونه ای مانور قدرت با دیوار گوشتی انسانی و در واقع ادامه عملی شعار "فتح قدس از راه کربلا"ی رژیم در دوران جنگ است.

 

چرا عراق؟ چرا اربعین؟

این که چرا از میان بسیاری از مناسبتهای مذهبی، در یکی دو سال اخیر رژیم روی اربعین انگشت گذاشته و کم کم می رود تا آن را از خود تاسوعا و عاشورا پر رنگ تر برگزار کند، جای پرسش و درنگ دارد.

مراسم دهه اول محرم از دیرباز در کشورهای شیعه نشین، به ویژه ایران، به صورت مجزا، خود جوش و به وسیله هیاتهای مردمی برگزار می شده و هر چند رژیم طی سه دهه گذشته سعی در تصاحب و حکومتی کردن آن داشته و در این کار هم موفق بوده اما در مجموع نمی توانسته با آن مانور سیاسی برون مرزی بدهد. در عوض، نزدیک ترین و شبیه ترین مناسبت به آن یعنی اربعین را انتخاب کرده؛ زمانی که تب و تاب مراسم اصلی فروکش کرده و حدود یکماه فرصت برنامه ریزی برای تبلیغ، بسیج و ارسال توده میلیونی عام وجود دارد.

به نظر می رسد حکومت ولی فقیه از شوی برگزاری میلیونی و گله وار مراسم اربعین در عراق اهداف زیر را دنبال می کند:

- اعلام و یادآوری حضور پر رنگ فیزیکی و نفوذ سیاسی در خاک و دولت عراق و تهدید غیر رسمی غرب، اسراییل و اعراب منطقه با گله های انسانی اعزامی که بدون نظم و سامان خاصی قادر به هر گونه حرکت خرابکارانه و وندالیستی باشند، به گونه ای که در شرایط بی ثباتی فعلی عراق، کنترل آنها توسط دولت و نیروهای عراقی امکان پذیر نباشد.

این احتمال زمانی قوت می گیرد که بدانیم امکانات بهداشتی، تغذیه، اسکان و درمان خیل عظیم زایران ارسالی باوجود تمهیدات ظاهری جمهوری اسلامی در زمینه های نام برده بسیار ناچیز است و آزارها و حمله های بسیاری هم از سوی اقلیت سنی بر زایران شیعه وارد می شود.

- قدرت نمایی و رقابت ایدیولوژیک با قطب دیگر ارتجاع یعنی عربستان بر سر ام القرایی مکه یا کربلا. در این مورد جالب است که بدانیم شمار زایران مکه در سال حدود یک میلون و هفتصد هزار نفر و زایران کربلا بین 4 تا 5 میلیون نفر بوده است که بین 5/2 تا سه میلیون نفر آنها از ایران بوده اند و این در تاریخ اماکن مذهبی بی سابقه است.

- اعزام مزدور، جاسوس و وابسته های شبه نظامی سپاه و بسیج در لباس زایر و پراکندن آنها در گستره ای شامل مناطق نجف، کربلا، کاظمین که در موقع لزوم این ارتش پنهان به تحریک، آشوب، خرابکاری و عملیات تروریستی دست زند و برگ برنده ای در دست رژیم بگذارد.

- سهولت دسترسی همین افراد به خاک سوریه و ارتباط با همتایان سوری و عوامل و مزدوران بشار اسد. از این طریق بخشی از اهداف مداخله جویانه جمهوری اسلامی در تداوم صدور تروریسم و جنگ منطقه ای و حمایت از حکومت اسد امکان پذیر و عملیاتی می شود.

- حضور و تردد آسان زمینی، دست اتباعی از دو حکومت را که در کار قاچاق کالا، اسلحه و مواد مخدر از مرز دو کشور هستند باز می گذارد و جیب دزدان و دلالان حکومتی هر دو طرف را به بهای افزایش فقر و محرومیت دو ملت و افزایش نا امنیهای مرزی و محلی پر می کند.

- تشدید فرقه گرایی مذهبی با افزایش برخورد چهره به چهره شیعه و سنی در عراق و دادن این هشدار به اقلیتهای سنی عراق و ایران که حکومت می تواند در زمان لازم، بدون تیر و تفنگ، پیاده نظام شیعه خود را به سر وقت آنها بفرستد.

- جدا از تبلیغات ایدیولوژیک دایمی حکومت طی سه دهه و استفاده تبلیغاتی از امامان شیعه با صرف هزینه های گزاف از جیب مردم در همه مناسبتهای با ربط و بی ربط مذهبی، تخدیر و انحراف اذهان عمومی از اوضاع خراب اقتصادی و تنشها و بحرانهای داخلی جامعه به زور همین مراسم و عزاداریها در صدر توجهات رژیم است. به این سیاهه مذهبی باید در سالهای اخیر اربعین را هم اضافه کرد، به طوری که بین هفت تا ده روز از مقدمات سفرهای پروازی یا پیاده تا پایان مراسم و بازگشت زائران طول می کشد و به تدریج می رود تا جای خود تاسوعا و عاشورا را بگیرد.

 

قبای پر هزینه

بریدن و دوختن چنین قبای بی قواره ای لاجرم بی هزینه نیست:

"ستاد دایمی اربعین" با بودجه مخصوص برای برنامه ریزی و عملیاتی کردن پروژه اربعین در عراق، تشکیل و دست به کار شده است. شهرداریهای اصفهان، تهران و مشهد اتوبوس، خوراک، لوازم بهداشتی و تیمهای درمانی و خدمتگزار برای این مانور زیارتی فراهم کردند. 511 مجوز پرواز برنامه ای و فوق العاده داخلی و 168 مجوز پرواز برای دو شرکت هواپیمایی عراقی صادر شد. با وجود اعلام رسمی آزاد شدن نرخ بلیط هواپیما در روزهای اخیر، قیمت آن برای زایران عراق ثابت در نظر گرفته شد.

افزوده بر چهار كنسولگری عراق در شهرهای اهواز، كرمانشاه، تهران و مشهد، 11 دفتر نمایندگی موقت كنسولی صدور ویزا نیز در دیگر شهرهای ایران از جمله ایلام دایر شد که بابت هر ویزا 30 دلار دریافت می کردند. چند هزار تیم پلیسی - امنیتی عراق برای حفاظت و جلوگیری از اعمال تروریستی به خدمت گرفته شدند. استانداریهای مرزی به خصوص استانداری ایلام، مسوولیت تردد لشکر زایران را از مرز مهران، چزابه و شلمچه به عهده گرفتند. پارکینگ 60 هکتاری مهران با کار فشرده و پر هزینه برای پارک خودروها آماده شد... و ایلام محروم، منزلگاه و گذرگاه این هیاهوی بسیار برای هیچ!

 

نگاهی به گذرگاه

استان ایلام با 620 هزار نفر جمعیت در زمان جنگ ایران و عراق بیشترین آسیب را دید و بعد از آن هم به بهانه مرزی بودن و عدم امنیت و صرفه اقتصادی، رنگ توسعه صنعتی و اجتماعی و بهبود سطح زندگی را به خود ندید.

با آنکه ایلام سرزمینی نفت خیز است و چهار درصد نفت کشور و پانزده درصد منابع گازی کل کشور در این استان قرار دارد اما همزمان محروم‌ ترین استان کشور به شمار می رود، دارای بالاترین رقم بیکاری و بالاترین میزان خودکشی در کشور است.

این استان با وجود برخورداری از ۱۵درصد از منابع گاز کشور، تازه طی ۵ سال اخیر از گاز شهری بهره مند شده است. در سال 1387، هفت شهرک صنعتی و بیش از 3000 واحد تولیدی، صنعتی، کشاورزی و خدماتی فعال در این استان وجود داشت که حدود 55000 نیروی کار در آنها مشغول به کار بودند. بسیاری از این واحدها از زمان دولت دزد سالار احمدی نژاد و در راستای سیاستهای دلالی و عدم حمایت از تولید رو به ورشکستگی و تعطیلی گذاشتند و بر گسترش فقر و بیکاری افزودند، به طوری که آمار بیکاری از 12درصد در سال 87، به 30درصد در سال گذشته و امسال رسید.

"بزرگراه کربلا" که تهران را از طریق کرمانشاه و چند شهر دیگر استان ایلام به عراق وصل می کند، از مرز مهران می گذرد. این مرز و بازارچه محلی و گمرک آن با حدود 330 کیلومتر فاصله از بغداد، از پایان جنگ تا به امروز گذرگاه 13 میلیون تاجر و زایر و 170 میلیون دلار کالای قانونی و قاچاق بوده است. تجارت زمینی و در واقع زیرزمینی کالا چنان زیر دندان عده ای مزه کرده که به فکر توسعه گمرک و راه اندازی بازار محلی دوم مهران افتاده اند. هجوم زایران در دو سال اخیر بهانه خوبی برای تکمیل ضربتی بزرگترین پایانه مسافر و خودروی کشور در این منطقه بود که امسال اتفاق افتاد و آن را به خیمه و خرگاه دایمی لشکر پیاده نظام ولایت تبدیل کرد.

 

برآمد

عراق متزلزل و بعد از آن سوریه مضمحل، پناهگاه و چراگاه مناسبی برای فربه شدن گراز ولایت فقیه و آمادگی برای هجوم به زمینهای اعراب، اسراییل، شمال آفریقا و جنوب اروپا هستند. و این به جز فتنه گریهای دورادور و ریموت وار این رژیم در سرزمینهای یاد شده و نقاط دیگر در دهه های گذشته است. رژیم با شاخ عوام می کند و با پوزه ی مناسک می تازد. در هم شکستن شاخ و پوزه برایش مهم نیست، هزینه ی کندن و تاختن مهم نیست، مقصود ضربه زدن است، کعبه و کربلا بهانه است. برای ایستاندن این گراز باید سرش را نشانه گرفت.

 

منبع: نبردخلق شماره 366، اول دی 1394 - 22 دسامبر 2015

بازگشت به نبردخلق

بازگشت به صفحه اول