کوتاه و مفید پیرامون کنفرانس اقلیمی پاریس

برگردان: بابک

klimaretter.info

 

مفاد پیمان پاریس چیست؟

 

در پاریس دو هفته مذاکراتی سخت جریان داشت و اینک از توافق حاصل آن زیر تیتر "تاریخی" یاد می شود. اما به راستی چه چیزی به طور دقیق در این پیمان 23 صفحه ای به تصویب رسیده؟

 

هدف یک و نیم درجه: در پاراگراف 17 آمده است، کشورها قصد دارند "دست به تلاش بزنند تا افزایش دما را به یک و نیم درجه محدود کنند." مرز افزایش دمای زمین می بایست "آشکارا زیر دو درجه" باشد. پیمان پاریس برای "نیمه دوم قرن" "هدف صفر خالص" را تعیین می کند. گازهای گلخانه ای بیشتر از آنکه برای مثال توسط جنگلها و تالابها جذب می شود، دیگر نباید منتشر شود.

 

انرژی تجدید پذیر – نیروگاهها: در دیباچه، "مطالبه قابل دسترسی ساختن همگانی انرژیهای تجدید پذیر در کشورهای در حال رشد" به رسمیت شناخته می شود. این به مفهوم آن است که دولتها در این کشورها می بایست به گونه قوی تری انرژیهای تجدید پذیر را مورد حمایت قرار دهد، "به ویژه در آفریقا"

 

مکانیزم آسانسور: از آنجا که طرحهای اقلیمی موجود (INDCs) برای محدود سازی افزایش دما به یک و نیم درجه که نه، حتی برای دو درجه هم کافی نیست، می بایست این طرحها به سرعت بلندپروازانه تر شود. در سال 2018 طرحهای اقلیمی برای اولین بار مورد بررسی و کارآزمایی قرار می گیرد. در سال 2023 مرحله بعدی پایش فرا خواهد رسید. هر پنج سال کشورها می بایست اهداف جدیدی را معرفی کنند که هر بار گام جلوتری از پیش باشد.

 

تامین مالی: کشورهای صنعتی باید از سال 2020 تا 2025 سالانه 100 میلیارد دلار به کمکهای اقلیمی اختصاص دهند. کشورهای دیگر "دعوت می شوند به طور داوطلبانه" به همین گونه به پشتیبانی برخیزند. در سال 2026 می بایست یک هدف جدید و جمعی مالی تعیین شود که از مرز 100 میلیارد دلار فراتر رود. کشورهای مرفه در حال رشد نیز می بایست سهم خود در این هدف را ادا کنند.

 

شفافیت: در این بخش کشورهای صنعتی اراده خود را به کرسی نشاندند. یک سیستم اندازه گیری واحد برای تمام کشورها به وجود می آید که اندازه گیری انتشار و اعلام نتیجه را در برمی گیرد. با این حال، سیستم منعطف خواهد بود، زیرا بسیاری از کشورها هنوز توانایی حسابداری گازهای گلخانه ای را ندارند.

 

زیانها و خسارات: آمریکا می خواست از پرداخت برجسته به موضوع خسارات و زیانهای ناشی از تغییرات اقلیمی در پیمان پاریس جلوگیری کند، اما موفق نشد. در بخش دوم پیمان در ماده 8، یک متن مستقل متشکل از پنج پاراگراف در این باره وجود دارد. ولی ایالات متحده توانست یک تسلی پیدا کند: در یک بخش کمتر الزام آور پیمان، قید گردیده که با این توافق "مبنایی برای اعلام مسوولیت یا پرداخت خسارت ایجاد نمی شود".

 

پناهندگی: برای اولین به طبقه بندی "مهاجرت ناشی از تغییرات اقلیمی" اشاره می شود. از نظر سازمان امداد رسانی و توسعه آکسفام (Oxfam)، این امر امکان ایجاد یک نهاد هماهنگی برای پناهجویان اقلیمی در آینده را فراهم می آورد.

 

جنگلها: سوواستفاده صنعتی از جنگلها مسوول نزدیک به یک پنجم انتشار جهانی گازهای گلخانه ای است. پیمان پاریس اکنون همه کشورها را به "نگهداری و گسترش" جنگلها و دیگر اکوسیستمهایی مانند اقیانوسها که دی اکسید کربن جو را جذب می کنند، ملزم می سازد. پیمان همچنین مکانیزم REDD (Reducing Emissions from Deforestation and Degradation - کاهش انتشار ناشی از تخریب و استفاده مخرب از جنگلها) را نهادینه ساخت. این مکانیزم از جمله پرداخت کمک به مجامع انسانی که در داخل یا کنار جنگلها زندگی می کنند و از آن حفاظت می کنند را در برمی گیرد.

 

حمل و نقل هوایی و دریایی: یکبار دیگر موضوع نشر گازهای گلخانه ای توسط هواپیماها و کشتیها از یک پیمان اقلیمی کنار گذاشته است. گفته می شود که این وسایل حمل و نقل باید از سوی سازمانهای متبوع بین المللی، ICAO (International Civil Aviation Organization – سازمان بین المللی هوانوردی کشوری) و IMO (International Maritime Organization – سازمان بین المللی دریانوردی) مورد پایش قرار بگیرند. به گفته "رجینه گونتر" از بنیاد جهانی محیط زیست (WWF): "لابیها به خوبی آستین بالا زدند."

 

حقوق بشر: در دیباچه پیمان پاریس خواسته می شود که حقوق بشر در تدابیر زیست محیطی رعایت شود. این به ظاهر مهم نمی رسد اما گنجاندن آن بدیهی نبود. به ویژه عربستان سعودی مایل بود در پیمان به حقوق بشر و تساوی حقوق جنسیتی اشاره نشود.

 

رسمیت یابی: هنگامی که 55 کشور که در مجموع 55 درصد از گازهای گلخانه ای را انتشار می دهند، پیمان جدید را در کشورهای خود به قانون تبدیل کردند، سند پاریس رسمیت خواهد یافت. این بدان معناست که پیمان بدون چین و آمریکا می تواند رسمیت پیدا کند، به شرط آنکه همه کشورهای دیگر آن را از نهاد قانونگذاری خود بگذرانند.

 

پرسش و پاسخ با Greenpeace

Greenpeace

 

در آخرین ساعات شنبه ۱۲ دسامبر (۲۱ آذر) پیمان جلوگیری از تغییرات اقلیمی به امضا رسید. یک پیروزی؟ خیر، اما یک ایستگاه بین راهی مرکزی. ما به مهمترین پرسشها پیرامون نشست سازمان ملل و سران کشورها پاسخ می دهیم.

نزدیک به دو هفته هیاتهای نمایندگی بین المللی در پاریس برای رسیدن به توافق پیرامون یک پیمان جدید اقلیمی به بحث نشستند. در اینجا نگاهی گذرا به نقاط قوت و ضعف این پیمان می اندازیم.

 

Greenpeace این پیمان را چگونه ارزیابی می کند؟

برای نخستین بار ما یک پیمان به طور واقعی بین المللی برای مبارزه با دگرگونیهای اقلیمی داریم. اهداف تعیین شده بلندپروازانه تر از گذشته است و چه خوب که اینگونه است. محدود کردن افزایش دما به یک و نیم درجه می تواند حیات بسیاری از کشورهای جزیره ای را که با افزایش دو درجه ای گرما زیر آب می رفتند، تضمین کند. اگرچه مسیر دستیابی به این هدف در حال حاضر غیردقیق است، اما تدابیر لازم برای رسیدن به آن مشخص است. هدف جدید، رساندن انتشار گازهای گلخانه های در نیمه دوم قرن به صفر، در عمل بدان معناست که: ما باید تا سال 2050 به کلی انرژی فسیلی را کنار بگذاریم، چرا که مصرف آنها را از همه آسان تر می توان کاهش داد.

با این حال، تدابیر پیش بینی شده در پیمان پاریس، برای توقف افزایش دما به یک و نیم درجه کافی نیست. توافق موجود بسیار ضعیف است و پیمان نمی تواند به تنهایی موجب تغییر این امر شود. به بیان دیگر، پیمان، ما را از چاهی که خود کنده ایم بیرون نمی آورد، اما شیب جداره آن را کمتر می کند. از این رو پاریس یک ایستگاه بین راهی مهم در مسیر چرخش مصرف انرژی جهانی است ونه بیشتر از این، اما کمتر از آن هم نه.

 

هدف یک ونیم درجه ای به چه معناست؟

هدف یک و نیم درجه ای اکنون معیاری است که با آن هر تدبیر حفاظت اقلیمی سنجیده می شود. بسیاری از کشورهای صنعتی در خلال مذاکرات دو هفته ای، از این هدف پشتیبانی کردند، اما فقط ائتلافی از کشورهای در معرض تهدید در اثر تغییرات اقلیمی توانست در اصل آن را به دستور کار اضافه کند. کشورهای فقیر و ثروتمند در یک خط حرکت می کنند و این خود نشان می دهد که دگرگونیهای اقلیمی در سالهای اخیر چه ابعادی یافته است.

 

پیمان به لحاظ حقوقی تا چه اندازه الزام آور است؟

این پیمانی تحت قوانین بین المللی است و بنابراین الزام آور است. با این وجود، نه هدف گذاریهای اقلیمی ملی و نه توافقهای مالی از نظر حقوقی تعهدآور هستند. این استثناها به طور عمده به این دلیل آورده شده تا امضای آمریکا پای قرارداد را ممکن سازد. در این فرم، پیمان ناچار نیست از پروسه قانونگذاری ایالات متحده بگذرد؛ موضوعی که در نظر به شرایط سیاسی آمریکا و مقاومت کنگره در برابر پیمان اقلیمی دارای اهمیت است.

 

موضوع تامین بودجه چطور حل می شود؟

بخش مالی متن در خلال مذاکرات به شدت رقیق شده است، با این حال نسبت به شرایط پیش از پاریس گامی به جلو شمرده می شود. تعهد کنونی کشورهای صنعتی مبنی بر اینکه تا سال 2020 سالانه 100 میلیارد دلار برای هماهنگ سازی (با تغییرات اقلیمی) و کاهش انتشار در کشورهای در حال رشد اختصاص دهند، تا سال 2025 تمدید شده است. پس از این تاریخ، قرار است اشل هدف مشترک بالاتر برود، اگر چه در باره میزان این ارتقا بعدا تصمیم گرفته خواهد شد. در جریان کنفرانس همچنین بسیاری تعهدات مالی جدید داده شد؛ تعهداتی که به هیچ وجه کافی نیست، اما جوامع مدنی پیوسته آنها را به دولتها یادآوری خواهند کرد.

 

آیا پیمان امضا شده به امر چرخش مصرف انرژی جهانی به سوی استفاده صد درصد از انرژیهای تجدید پذیر یاری می رساند؟

در جریان مذاکرات شمار زیادی ابتکارات خوب برای گسترش انرژیهای تجدید پذیر مطرح شد. برای مثال طرح انرژی خورشیدی هند، آغاز طرح آفریقایی انرژی تجدید پذیر یا اعلام آمادگی شهرداران 100 شهر برای تامین صد درصدی مصارف شهرهایشان از انرژی تجدید پذیر. در خود متن، انرژیهای تجدید پذیر به عنوان یک ضرورت برای ممکن ساختن دسترسی به انرژی برای کشورهای به اصطلاح در حال رشد به ویژه در آفریقا به رسمیت شناخته شده است.

 

آیا این پیمان می تواند کشورهایی که بیش از همه در معرض تهدید هستند را نجات دهد؟

پیمان به تنهایی قادر به چنین کاری نیست. اما بیشترین بهره نشستهای بین المللی مانند کنفرانس اقلیم سازمان ملل در آن است که صدای ضعیف ترین کشورها شنیده می شود. در پاریس آنها صدای شان را همراه با تظاهرکنندگان در خیابان و حتی رووسای مشهور شرکتها بلند کردند تا قدرتمندان را وادار به گوش کردن کنند.

 

حقوق مردم بومی در این پیمان تا چه اندازه در نظر گرفته شده؟

مردم بومی در خط مقدم تغییرات اقلیمی قرار دارند، به ویژه در مناطق قطبی با پیامدهای وخیم آن روبرو شده اند. به حقوق آنها در مقدمه پیمان و در بخش مربوط به هماهنگ سازی اشاره شده است. اما آنها در این پیمان از حمایتی شایسته برخوردار نمی شوند، به ویژه با نگاه به جنگلها که برای محدود ساختن افزایش دما به یک و نیم درجه اهمیت زیادی دارد.

 

آیا در این میان میزان انتشار CO2 (دی اکسید کربن) به عقب نرفته؟

در حال حاضر آری، عقب رفته. اما ثبات فعلی یک نتیجه چرخش در مصرف انرژی است و بیش از همه دلیل آن مصرف کمتر زغال سنگ توسط چین است. این امر نشان می دهد که تغییر مسیر به سوی انرژیهای تجدید پذیر می تواند تاثیر زیادی بگذارد. اما هنوز نمی توان گفت که چرخش موفقیت آمیز بوده است. رساندن سطح انتشار به این اندازه هم کافی نیست. اگر ما می خواهیم افزایش دما را به یک و نیم یا دو درجه محدود نگه داریم، این سطح می بایست باز هم کمتر بشود و آنهم خیلی سریع. سال 2015 گرم ترین سال از هنگام ثبت دمای هوا خواهد بود. می بینید که هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن در برابر قرار گرفته.

 

موضوع انرژی هسته ای به عنوان گزینه ای در برابر انتشار گازهای گلخانه ای به کجا رسید؟

به انرژی هسته ای در توافق پاریس اشاره نمی شود. منابع مالی محدودی که وجود دارد، ضروری است که در تکنولوژیهای هزینه شود که هم اکنون برق ایمن تر، با صرفه تر و پاکیزه تری تولید می کنند. و ما هنوز راه حلی برای دفع ایمن زباله اتمی در دست نداریم.

 

چگونه می توان از پایبندی کشورها به تعهدات شان مطمین شد؟

اندازه گیری و ثبت سطح انتشار باید شفاف و مقایسه پذیر باشد. در باره اینکه امر مزبور در عمل چگونه باید انجام بگیرد، هنوز بحث می شود.

 

گام بعدی چیست؟

2018 تاریخ بعدی در تقویم برای گرد آمدن کشورها و ارایه پیشرفتهای شان در مسیر هدف درازمدت است. مدافعان محیط زیست از سراسر جهان همه آنچه که در توان دارند را به کار خواهند گرفت تا کشورها تا آن تاریخ دست به اقدامات تعیین کننده ای علیه افزایش دما بزنند.

 

 

منبع: نبردخلق شماره 366، اول دی 1394 - 22 دسامبر 2015

بازگشت به نبردخلق

بازگشت به صفحه اول