یادداشت سیاسی .....   مقام معظم به هیزم تنور نیاز دارد   -- مهدی سامع

 

حرفهای خامنه ای در روزهای دوشنبه 14 دی، شنبه 19 دی، چهارشنبه 30 دی و پاسخ او به نامه روحانی در روز سه شنبه 29 دی و دروغهای همیشگی او، برای فریب دادن مردم نیست. خود خامنه ای به خوبی می داند که اکثریت قاطع مردم برای خط سرخهای و حرفهای او پشیزی ارزش قایل نیستند و اگر سکوت می کنند به خاطر شلاق و تازیانه ای است که بیخ گوش آنان جولان می دهد. آنهایی هم که حرفهای مقام معظم را قبول می کنند و یا از آن تبعیت می کنند، کسانی هستند از قِبَل چپاولهای نجومی به نان و نوایی رسیده و در شبکه های سرکوبی جاگذاری شده اند. دغدغه، دلواپسی و مساله اصلی این شبکه که پاسداران، بسیجیان، نیروی سرکوب انتظامی، خبرچینان نهادهای امنیتی، رانت خواران، روضه خوانان ولایی و طلبه های زیر کنترل بیت ولی فقیه، مداحان و نوچه های شان، عناصر اصلی هیاتهای مذهبی تحت کنترل بیت، لباس شخصیها، اراذل و اوباش، لومپنها و باجگیران، نه اسلام است و نه کشور و مردم. برای اینان فقط جیره و مواجب قابل توجه مطرح است. در راس این شبکه چند ملیونی که کمتر از 5 درصد جمعیت 80 میلیونی ایران را تشکیل می دهند، افراد ویژه و مورد اعتماد کامل خامنه ای قرار دارند.

افراد همین شبکه هستند که برای ولی فقیه سینه چاک می کنند و هرجا که لازم باشد مردم را بیرحمانه سرکوب می کنند، به زنان حمله می کنند، برای رقبا خط و نشان می کشند، در سوریه و عراق به یاری دیکتاتورها می شتابند و البته برای عناصر اصلی این شبکه همواره بساط عیش و نوش به نحو اکمل فراهم است.

برای مقام معظم هم نگرانی، دلواپسی و دَغدَغه اصلی نه منافع کشور و مردم است و نه اسلام و اخلاق. تمام مساله برای خامنه ای حفظ و امنیت سلطنت مطلقه او است. تمام حرفها و اقدامات ولی فقیه بدین منظور است و روی سخن او با کسانی است که در بالا نام بردم. او می خواهد به آنها دلگرمی دهد که بر تخت سلطنت مطلقه نشسته و هرجا که لازم باشد هزاران زن و مرد را برای بقای ولایت چه در زندانها و خیابانهای ایران و چه در شهرهای ویران شده عراق و سوریه و یمن به خاک و خون می کشد و همزمان به لشگر حقوق بگیران اش گوشزد می کند که بقای آنان در گرو بقای ولایت اوست. چنین است رمز گفتار و کردار خامنه ای.

 

حرفهای خامنه ای در ماه گذشته با صرف نظر کردن از حاشیه پردازیها و زیاده گوییهای او که به عادت تبدیل شده، پیرامون دو مساله برجام و انتخابات است. او وقتی به شعبده بازی انتخابات می پردازد، اعتراف می کند که ولایت اش از قیامهای سال 1388 خسرانهایی دیده که هنوز جبران نشده است. او در روز 14 دی گفت:«من نمی دانم که این خسارتهایی که در سال ۸۸ بر ما وارد شد کی جبران بشود، هنوز جبران نشده است.» مهمترین خسارت غیرقابل جبران برای ولی فقیه در هم شکسته شدن اتوریته او زیر پای ملیونها زن و مرد آزادیخواه ایرانی در کف خیابان بود. این واقعیت به کابوس او تبدیل شده و رهایش نمی کند و نخواهد کرد.

 

در مورد برجام و عقب نشینی بی دنده و ترمز، خامنه که هم چوب خورده و هم پیاز، وانمود می کند که هم خَر را دارد و هم پالان را. او نمی خواهد اعتراف کند که دو پروژه درهم تنیده شده او یعنی «ریل گذاری جدید در ولایت» یا همان یک پایه کردن حکومت و دستیابی به بمت اتمی شکست خورده است. خامنه ای گرچه به اصرار برای برداشتن تحریمها خط و نشان می کشید، اما به گونه ای رفتار می کند که گویا پیروز صحنه مذاکرات بوده است. او البته اعتراف نمی کند که هرچه توافق شده و هر اقدامی صورت گرفته با نظر و تایید خود او و البته از سر ناچاری و به خاطر تحریمها بوده است. به نامه روحانی به گونه ای پاسخ می دهد که گویی عقب نشینی از جانب شش قدرت جهانی صورت گرفته است. با این حال ناچار است این را هم تاکید کند که: «در تبلیغات توجه شود كه در برابر آنچه در این معامله به دست آمده، هزینه ‌های سنگینی پرداخت شده است.» (نامه 29 دی خامنه ای به روحانی) با همین اعتراف باید مقام معظم را در یک دادگاه عادلانه برای به نابودی کشاندن جامعه و اقتصاد و تحمیل هزینه های سنگین به مردم و کشور محاکمه کرد.

 

در مورد نقش تعیین کننده و بلامنازع خامنه ای در مذاکرات که منجر به نوشیدن جام زهر شد، رئیس قوه قضائیه تحت امر ولی فقیه در جلسه مسئولان عالی قضائیه گفت: «مقام معظم رهبری كه ما شاهد بودیم در تمام این مسیر در جریان این امر بودند، رصد می كردند، تذكرات متعدد رو دادند، خطوط قرمز این مساله رو ترسیم كردند و رصد می كردند اجرا شدن این مساله را، جلسات بسیار متعددی كه خب بنده شاهد بودم در اكثرش شركت داشتم، واقعا معلوم بود كه ایشون اهتمام بسیار به این مساله دارند و وقت بسیاری برای این مساله می گذارند تا از مسیر اصلی خارج نشه.» (تلویزیون حکومتی شبكه یك، دوشنبه 28 دی) 

روایت بالاترین مقام قضایی رژیم در مورد نقش خامنه ای جای ابهامی باقی نمی گذارد که هرچه انجام شده توسط مقام معظم هدایت شده است. اما خامنه ای برای آن که افتضاح عقب نشینی اش را کمرنگ کند، در دیداری که با برگزارکنندگان انتخابات در روز چهارشنبه 30 دی داشت گفت: «معتقدم از این بهتر هم می ‌شد کار را انجام داد.» (‌سایت خامنه ای) گویی خامنه ای در کنارگود بوده و فقط رهنمودهای ارشادی صادر می کرده که چنین طلبکارانه حرف می زند. اما این حرف هم بی حساب نیست. او می خواهد به عَمَله و اَکَره خود دلداری دهد که اگر قلب سایت اراک با بتون از کار افتاد بهتر از این هم می شد این کار را کرد، اما فعلاً باید قبول کرد تا تحریمها برداشته شود و مزدوران داخلی و خارجی هم به نان و نوایی برسند. خامنه ای همچنین با این گونه حرف زدنها درصدد است تا در آستانه شعبده بازی انتخاباتی همه شکافها و چالشهای ناشی از نوشیدن جام زهر را با بهره مندی از تبلیغات مدیای مماشات و با اقدامات شورای نگهبان از بالا و عملیات سازمانیافته لشگر پشتیبانان در پایین به سود امنیت ولایت اش مدیریت کند و امکان مشروط کردن ولایت مطلقه را از رقبا سَلب کند.

 

او در روز 14 دی در دیدار با ائمه جمعه با طرح «حق الناس» گفت: «مسأله‌ مهم درباره‌ انتخابات، حضور حداکثری است. هر چه جمعیت بیشتر در انتخابات شرکت کند، استحکام نظام و اعتبار کشور بالاتر خواهد رفت... انتخابات هم بحمد الله آزاد است. هم مایه‌ آبرو و اعتبار در خارج از کشور است. در جو جهانی، حقیقتاً این انتخابات مایه اعتبار و آبرو است. بنابراین خود انتخابات، یک امر بسیار مهم و یک نعمت بزرگ است. بعضیها خوش شان می‌ آید دائم بر کوس نامطمئن بودن انتخابات بدمند؛ این خیلی عادت بدی است، مرض بدی است. انتخابات سالم است...تخلف سازمانیافته مطلقاً وجود ندارد.» است.(سایت خامنه ای)

وجود کلماتی چون «حضور حداکثری، انتخابات آزاد، انتخابات سالم، عدم تخلف سازمانیافته» در این سخنان یادآور داستان آن دزدی است که پس انجام سرقت همراه با مردم فریاد می زد؛ آی دزد، آی دزد.

سید علی خامنه‌ای در روز شنبه ۱۹ دی در دیدار با گروهی از ایادی و مزدوران اش از قم به واقعیت «یک جبهه وسیع دشمن در مقابل» رژیم اعتراف کرد. او با گفتن این که رویدادهای سال 1388 «انقلاب رنگی بود، کودتای رنگی ناموفق» بود، ناگزیر جبهه وسیع دشمنان ولایت اش را معرفی می کند. واقعیت هم همین است که ملیونها زن و مرد ایرانی که با شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه، مرگ بر خامنه ای، زنده باد آزادی» قیامهای سال 1388 را به عنوان یک برگ زرین در تاریخ ایران به ثبت رساندند، همان جبهه وسیع دشمنان رژیم حاکم و ولایت مطلقه خامنه ای هستند. اکنون در سال 1394 خامنه ای از همان دشمنان می خواهد که هیزم تنور شعبده بازی شوند، همین و بَس. در همین سخنرانی او گفت: «همچون گذشته اصرار داریم که همه، حتی کسانی که نظام را و رهبری را قبول ندارند پای صندوقها بیایند.» (سایت خامنه ای)

ولی فقیه برای آن که در مورد نقش جبهه وسیع دشمنان نظام توهمی به وجود نیاید در روز چهارشنبه 30 دی گفت: «بنده گفتم کسانی که نظام را قبول ندارند رأی بدهند، نه اینکه کسی که نظام را قبول ندارد بفرستند مجلس.» (سایت خامنه ای)

برای خامنه ای گرم کردن تنور انتخابات مهم است و نه مداخله مردم در سرنوشت خود از طریق انتخاب کردن و انتخاب شدن. چنین شعبده بازی که از جانب ولی فقیه نقش «هیزم تنور» به مردم داده می شود را باید با تمام نیرو و امکانات تحریم کرد. 

 

 

منبع: نبردخلق شماره 367، پنجشنبه اول بهمن 1394 – 21 ژانویه 2016

بازگشت به نبردخلق

بازگشت به صفحه اول