گلوله به جای کار برای کولبران

زینت میرهاشمی

 

شمار کولبران به قتل رسیده و تعداد اسبهای کشته شده آنها  همچنان سیر صعودی دارد. پخش گسترده اخبار به قتل رساندن این گروه از زحمتکشان، پایوران رژیم را به ناچار به واکنش واداشت. تصویب طرح دو فوریتی ساماندهی کولبران در مجلس ارتجاع در اسفند ماه سال ۹۵، تشکیل کمیته حقیقت یاب و سفر اعضای این کمیته به مناطق مرزی، هنوز دستاوردی برای کولبران نداشته است.

مرگ با گلوله، مرگ در اثر سرما، بهمن، مین و پرت شدن از کوه و یا نهایتا مرگ زیر بار سنگین، همچنان سرنوشت کولبران را رقم می زند. در رژیم ولایت فقیه بیش از صدها تن از این کارگران، فقط به دست ماموران رژیم جان شان را از دست داده اند. این نوع شیوه سنتی بازرگانی در مناطق مرزی سابقه ای طولانی دارد، اما تنگدست تر شدن مردم این مناطق، آنها را از استفاده از حیوانات برای بارکشی محروم کرده است. اکثریت مطلق مردم این مناطق فقط از شانه های خود استفاده می کنند و توانایی تهیه ابزار کار دیگری ندارند.

کولبران، مزدبگیرانی در تمام رده های سنی از 10 تا 80 ساله  هستند که برای امرار معاش تنها بر بدنهای خود تکیه دارند. به برکت جمهوری اسلامی و فقیرتر شدن مردم، حتا زنان هم در این کار دیده می شوند. کولبران، با باری بر دوش از راههای دشوار کوهستان و دشتهای خشک و سوزان عبور می کنند تا زندگی شان را بچرخانند. مزدبگیرانی که نه تنها مالک کالای بر دوش شان نیستند، بلکه حتا در زندگی خودشان از داشتن این کالاها محروم هستند. این کارگران از تهدیدست ترین مردم مناطق مرزی ایران از استانهای کردستان، آذربایجان غربی و کرمانشاه هستند که سهم آنان از کشور فقط  سرکوب و محرومیت است. مردمی که همواره تبعیض و نابرابری سهمشان از سرزمین ایران است. 

در هنگامه نمایش انتخاباتی، پایوران رژیم وعده هایی از جمله دادن کارت و یا دفترچه کولبری و تحت پوشش قرار دادن کولبران را دادند. این وعده ها شامل مرور زمان شد.

مجلس نشینی از پیرانشهر در 31 اردیبهشت 96، از قول و قرارهای ربیعی در آینده و بیمه کردن 65 هزار کولبر در مرزهای غربی و شرقی خبر داد. (خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران) بر اساس حرف رسول حصری، مجلس نشین از پیرانشهر، 65 هزار کولبر در مرزهای غربی و شرقی شناسایی شده اند. ویژه گی کولبری عدم تعین آن است. یعنی در منطقه ای که هیچ چشم اندازی برای یافتن کار نیست، برای این اقشار رقمی نمی توان داد. به همین دلیل تعداد آنها مرتب افزایش پیدا می کند.

بر اساس صحبت مردم این مناطق، جوانان یا باید این مناطق را ترک کنند و یا باید به این کار دشوار تن دهند. در میان کولبران دانشجویانی هستند که برای خرج تحصیل خود تن به این کار می دهند. همچنین کودکان کار مشغول به کولبری هستند که جهت تهیه معاش خانواده تن به این کار طاقت فرسا می دهند.

 

قتل کولبران با طرح بستن مرزها با عنوان «امنیت پایدار مرزی» هر چه بیشتر نهادینه شده و مامورانی که کولبران را به قتل می رسانند، قانون حکومتی را انجام می دهند و بر همین اساس از مجازات معاف شده و در نتیجه کشتن کولبران سیر صعودی پیدا کرده است.  کارگزاران رژیم تنها هنگامی که چندین تن از کولبران در زمستان سال گذشته گرفتار سرما و بهمن شدند و جان شان را از دست دادند واکنش نشان دادند. البته این واکنشها همچنان در حد شعار و تشکیل کمیته باقی ماند.

قتل و آزار کولبران به بهانه مبارزه با قاچاق توجیه می شود. در حالی که شریانهای مافیای قاچاق در دست دانه درشتهایی است که بدون وابستگی به حکومت امکان ادامه حیات خود را ندارند. به گفته علی طیب از کارگزاران وزارت اقتصاد «۷۰ درصد کالای قاچاق از میادی غیر رسمی وارد می شود... افرادی تنها با یک تماس تلفنی و بدون طی مراحل قانونی از مرزها و جلوی چشم ماموران هزاران تن محصول وارد کشور می کنند.« (شرق ۹ اردیبهشت ۹۵)

در میان کولبرانی که تا کنون به قتل رسیده اند از دانشجو، دانش آموز تا تحصیلات افراد با تحصیلات عالی وجود داشته است.

گسترش پدیده کولبری، که محصول قاچاق کالا به سبک قرون وسطا است، دستاورد رژیم فاسد حاکم بر ایران است. این نوع شیوه کار و تعرض پی در پی حکومت به این کارگران، نمایی از قانون کار موجود است که از انگلی ترین بخش سرمایه داری حمایت و به ضرر نیروی کار عمل می کند.

ایجاد شغل و تامین امنیت و قراردادن کولبران تحت پوشش بیمه سلامتی و بیمه های اجتماعی اولین گامهایی است که می توان برای تغییر زندگی کولبران برداشت. این امر تنها در فراسوی پیشبرد توسعه ای دموکراتیک و غیر تبعیض آمیز و عدالت خواهانه میسر است. اقتصاد شبه دولتی و دلالی فعلی هیچ افقی را برای رسیدن به توسعه دموکراتیک برای نیروی کار باز نمی کند.

 

یازده خواسته کارگران زنده مانده معدن زمستان یورت آزادشهر

چهل روز پس از رویداد تاسف بار انفجار در معدن زغال سنگ زمستان یورت، روز یکشنبه 29 خرداد، کار در این معدن در سطح آوار برداری و تعمیرات دوباره شروع شد و بخشی از کارگرانی که در انفجار این معدن زنده مانده بودند، شروع به کار کردند.

به گزارش مهر به نقل از مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان گلستان، کارگران این معدن ۱۱ خواسته مطرح کرده که مشخص شدن مقصر حادثه دلخراش انفجار معدن مهم ترین خواسته و دغدغه آنها است.

داشتن حقوق و مزایا، پرداخت شدن به موقع حقوق و معوق نشدن حقوق و مزایا و متناسب بودن حقوق با فعالیت انجام شده، قرارداد کار، ایمنی، وسایل ایمنی در معدن، طبقه بندی مشاغل برای کارگران، مسائل بیمه ای و کار سخت و زیان آور، تعطیلی کار معدن در روزهای تعطیلی رسمی و ... از دیگر خواسته های مطرح شده از سوی نمایندگان کارگران معدن است.

 

منبع: نبردخلق شماره ۳۸۶، پنج شنبه اول تیر ۱۳۹۶ - ۲۲ ژوئن ۲۰۱۷

 

 بازگشت به نبردخلق

بازگشت به صفحه اول