من هم یک شَر، فتنه گر، آشوب گر، اغتشاش گر، کف خیابانی، جنایت کار و معترضم

آتنا دائمی

 

من هم یک شَر، فتنه گر، آشوب گر، اغتشاش گر، کف خیابانی، جنایت کار و معترضم! اینها صفاتی ست که این روزها به مردم معترض در ایران نسبت داده شده است.

از سوی حکومتیها و از سویی آنهایی که ٨ سال پیش، می خواستند مردم به خیابان روند و رفتند و کشته شدند، همانها که آن روزها خس و خاشاک گفتنِ احمدی نژاد را توهین به ملت ایران نامیدند اما امروز همانها چون این اعتراضات از سوی خودشان رهبری نشده، مردم را، این معترضان مستقل را کف خیابانی و آشوبگر می نامند و خواهان سرکوب قاطعانه آنها شده اند.

مردم این روزها از فشارها و ظلمهای ۴٠ ساله حکومت استبدادی که هر روز بیشتر و بیشتر شد، مستقل و بدون رهبر به خیابانها آمدند و مسالمت آمیز از مطالبات خود گفتند.

اما در آن هنگام که سرکوبها و قتلها و ضرب و شتم و بازداشتها شروع شد، مردم هم در دفاع از خویش و خواسته های شان خشمگین شدند. از این خشم مردم به عنوان جنایت نام بردند، اما در واقع به کار بردن کلمه جنایت در برابر سرکوبها و اعدامها و ظلمهای این ۴٠ سال حکومت بس کوچک و حقیر است!

در خصوص همین روزها گفته نشد که کپسولهای بزرگ گازهای فلفل و اشک آور را به سوی صورت معترضان نشانه گرفتند و خالی کردند که برای خنثی کردنش چاره ای جز آتش نیست! نمی گویند که به ناگهان هزاران بسیجی و گارد امنیتی باتوم و چماق به دست به خیابان فرستادند تا مردم را مورد ضرب و شتم قرار دهند!

از نظر من خشونت از سوی هر شخص و به هر دلیلی پذیرفتن نیست اما مدتهاست که می گویم این حکومت است که خشونت را به وجود آورده و حال آن را درو می کند! این سرکوبگران هستند که باعث خشم مردم در این روزها شدند.

چندی پیش نابودی داعش را جشن گرفتند اما حال هم معترضان و هم آنهایی را که مردم معترض را به ضرب مستقیم گلوله به قتل می رسانند داعش خطاب می کنند! احساسات و اعتقادات دینی مردم را وسیله پیشبرد و اهداف شوم خود قرار داده اند و از توهین به پرچم ایران می گویند.

اما این ما مردم کف خیابانی هستیم که معترضیم به هتک حرمت به کشور و پرچم آن به سبب سیاستهای مستبدانه و خودکامه حاکمانش! ما خواهان بازگشت عزت و افتخار به ایران عزیزمان هستیم. ما خون رگهایمان را به خون خواهان هدیه نمی کنیم بلکه آن را با افتخار تقدیم به انسانیت و حق و حقوق انسانی مان خواهیم کرد، جان و مالمان را فدای بازگشت شَان ربوده شده انسان در ایران خواهیم کرد.

ما خواهان حق و حقوقمان هستیم،خواهان آزادیهای فردی و اجتماعی، معضلاتی همچون فقر، بیکاری، اعتیاد، اختلاس، فساد و فحشا، فاصله طبقاتی چشمگیر میان اقشار جامعه، خرج سرمایه های ملی برای جنگ در کشورهای همسایه در حالی که مردم ایران در فقر به سر می برند، عدم وجود آزادیهای بیان، عقیده و مذهب، عدم برابری زنان و مردان، عدم امنیت شغلی و اقتصادی، عدم به رسمیت شناختن اقلیتهای مذهبی و قومی و محرومیت آنها از تحصیل و حقوق شهروندی و آزار و اذیتهای آنها، آزار کودکان و افزایش آمار کودکان کار و خیابانی، وجود موانع بسیار برای تحصیل، ازدواج و تفریحات جوانان.

 

عجین شدن دین و سیاست که منجر به سیاست گذاریهای ناکار آمد و توجیه جنایتهای حکومت شده است و عقاید و باورهای دینی و شخصی اکثریت مردم ایران را مورد توهین قرار داده است و عدم انتخاب پوشش و حجاب اجباری تحمیل شده، افزایش آمار اعدامها و سرکوب فعالان سیاسی ومدنی و اجتماعی و…

اینها مواردی ست که رفع آنها مطالبه اصلی مردم ایران است و ۴٠ سال موجبات آزار مردم عزیزمان را فراهم کرده است که در خواستها برای رفع این موارد بارها به شیوه های مختلف بیان شده اما همچنان هیچ پاسخی جز سرکوب و قتل و بازداشت و زندان و تبعید به همراه نداشته است و می گویند به اعتراضات مسالمت آمیز گوش فرا می دهند اما من به عنوان یک فعال حقوق بشر که اکنون در زندان به سر می برم یادآور می شوم که در کارنامه مبازرات و فعالیتهای حقوق بشری، اجتماعی و سیاسی ام هیچ عمل خشونت آمیزی نداشته ام ولی به ٧ سال زندان محکوم شدم و اکنون در زندانم، همچون صدها زندانی سیاسی دیگر!

 

ما مردم ایران طلبکار حقوقی هستیم که آگاهانه از ما سلب شده است و معترض به شرایطی هستیم که هوشیارانه بر ما تحمیل شده است. مسالمت آمیز یا خشونت آمیز خواستن مطالباتمان و یا اعتراض به هرچه که هست و نباید باشد، تفاوتی ندارد، در عمل هر دو توسط سرکوبگران سرکوب خواهیم شد و با نشان دادن اعترافات اجباری معروف شان و فرافکنی و دروغ سعی در مقصر جلوه دادن دیگران و انکار وضع موجود دارند.

حاضر به پذیرس خطاهای شان نیستند! این سرکوبها و قتلها، این بازداشتها و حبسها، این تهدید ها و ایجاد رعب و وحشتها، بهای آزادیست، بهای به دست اوردن حق و حقوقمان و بهای سعادت بشریت که باید پرداخته شود و می پردازیم! نباید لحظه ای از مقاومت دست برداریم باید آگاهانه در مقابل سرکوبها ایستاد و از تاریخ ایران و دنیا درس بیاموزیم، چرا که تاریخ است که مدام در حال تکرار است و هیچ پیروزی به راحتی به دست نیامده و هیچ ظلمی هم هرگز پایدار نبوده است.

ما نسل سوخته انقلاب تحریف شده ۵٧ و نسل سوخته جنگ ٨ ساله و نسل سوخته سرکوبها و اعدامهای دهه ۶٠ هستیم، ما فراموش شدگانیم و جز نعره سلاحی نیست! در این روزها که بیش از هر روز دیگری دوست داشتم آزاد بودم و در کنار مردم، در این روزها که بیش از هر روزی از زندانی بودنم بغض دارم و غمگینم، از پشت همین میله های زندان اوین، از داخل بند زنان این زندان خطاب به مردم شریف ایران خواهم گفت اگر آزادی خواهی و حق خواهی شما جنایت تلقی می شود، من هم در کنار شما با افتخار یک جنایت کارم!

 

منبع: نبردخلق شماره ۳۹۳،  یکشنبه اول بهمن ۱۳۹۶ - ۲۱ ژانویه ۲۰۱۸

 

 بازگشت به نبردخلق

بازگشت به صفحه اول