یادداشت سیاسی نبرد خلق شماره ۴۰۱ اول مرداد ۱۳۹۷

 

وحدت علیه اپوزیسیون آزادیخواه و برانداز، تضاد در غارت مردم و کشور

مهدی سامع

 

خنثی شدن عملیات تروریستی که قرار بود در روز ۹ تیر امسال در گردهمآیی مقاومت ایران در فرانسه به وسیله عوامل نفوذی انجام پذیرد، یکی از مهمترین اقدامات پلیس چند کشور اروپایی بود. در کشف و خنثی سازی این عملیات جنایتکارانه که توسط سپاه قدس و با تایید کامل خامنه ای طراحی شده بود، می توانست تعداد زیادی کشته و مجروح داشته باشد، یک دیپلمات تروریست رژیم ایران و چند عامل نفوذی که پلیس بلژیک آنها را وابسته به یک «سلول خفته» معرفی می کند، بازداشت شدند.

اظهارات تاکنونی پلیس سه کشور بلژیک، آلمان و فرانسه نشان می دهد که دیپلمات تروریست رژیم ایران مواد منفجره را در لوکزامبورک تحویل دو ایرانی ساکن بلژیک داده و در راه بازگشت در جنوب آلمان دستگیر شده است. همین اطلاعات و به ویژه سابقه دیپلمات تروریست دستگیر شده، نشان می دهد که این عملیات بدون تردید از جانب رژیم ایران طراحی شده و قرار بوده در روز گردهمایی اجرا شود.

توطئه شکست خورده رژیم علیه مقاومت ایران، چندین عملیات تروریستی طی یکی دوسال اخیر که آخرین آن ترور جنایتکارانه در پنجوئن بود، قصد مستبدان حاکم برای ضربه زدن هرچه بیشتر به آزادیخواهان را نشان می دهد.

رفیق اقبال مرادی، از کادرهای رهبری جمعیت حقوق بشر کردستان، پدر «زانیار مرادی» و عموی «لقمان مرادی» که هر دو زندانی سیاسی و محکوم به اعدام هستند، روز چهارشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۷، در شهر پنجوین کردستان عراق توسط مزدوران خامنه ای ترور شد. ضمن محکوم کردن این ترور وحشیانه، به خانواده و رفقای کاک اقبال مرادی و همه آزادیخواهان تسلیت می گویم.

همچنین گزارش اخیر اداره حراست قانون اساسی آلمان نشان می دهد که رژیم با همه دسته بندیها و باندهای درونی آن به شمول اصلاح طلبان قلابی در مورد ضربه زدن به آزادیخواهان وحدت نظر و عمل دارند. واقعیت سیاستهای جنایتکارانه رژیم، مساله ضرورت موضع گیری مشخص در مورد آن را برجسته می کند.

موضع هر فرد و جریان آزادیخواه و مدافع حقوق انسانها، مستقل از رنگ، جنسیت، نژاد، ملیت و مذهب، محکوم کردن رژیم حاکم بر ایران، عدم معامله با این رژیم پیرامون اقدامات عوامل تروریستی اش علیه اپوزیسیون، بستن پایگاههای تروریستی ولایت خامنه ای  در خارج از ایران و درخواست شفافیت در مورد پروژه شکست خورده انفجار در گردهمایی مقاومت و سایر عملیات تروریستی رژیم است.

متاسفانه در این مورد افراد و گروههای سیاسی و جریانهای مدعی دفاع از حقوق بشر، به جز چند مورد، یا بی موضع و منفعل بودند و یا بدتر از آن در همسویی رذیلانه با سپاه تروریستی قدس، این پروژه را کار خود مجاهدین خلق دانستند. روح خمینی که می گفت؛ خودشان خودشان را شکنجه کردند، در جسم این افراد و جریانات فرومایه حلول کرد و داستان انفجار در مزار امام هشتم شیعیان و کشتن کشیشان مسیحی یک بار دیگر تکرار شد. در آن زمان هم کسانی با اما و اگرها و استدلالهای سخیف، دستهای خون آلود رژیم را پنهان می کردند و بعدها معلوم شد که نهادهای امنیتی رژیم با چه شیوه های رذیلانه عمل کرده اند.

در این جا یک پرنسیب اصولی و انسانی مطرح است و پُر روشن است که خواست موضع روشن در مورد محکوم کردن عملیات تروریستی شکست خورده رژیم، به معنی تایید و یا مخالفت نکردن و مرزبندی نداشتن با سیاستهای مجاهدین و مقاومت نیست.

این که باندهای شریک در حاکمیت بر سر سرکوب مردم و آزادیخواهان اشتراک منافع و وحدت نظر و عمل دارند به معنی آن نیست که تضادهای حاد درون قدرت به خوبی و خوشی به اتحاد و یگانگی تبدیل شده است. ژستهای اتحاد که این روزها به ابتکار خامنه ای به نمایش گذاشته می شود، بیش از آن که نگاه به داخل داشته باشد، دلربایی وارونه برای خالی کردن دل خارجیهاست.  

روز دوشنبه ۱۱ تیر، حسن روحانی طی دیدار از سوئیس گفت: «اصلاً معنی ندارد که نفت ایران صادر نشود، و آن وقت نفت منطقه صادر شود. اگر شما توانستید، این کار را بکنید تا نتیجه‌اش را ببینید.».

به دنبال این لاف در غربت، قاسم سلیمانی جنایتکار در نامه‌ به حسن روحانی ضمن دستبوسی اظهارات او «مایه مباهات و افتخار» دانست. سرانجام در روز شنبه ۳۰ تیر، خامنه ای در دیدار با دیپلمات‌ تروریستهای ولایت اش حرفهای روحانی را «سخنانی مهم و حاکی از سیاست و رویکرد نظام» خواند.

گرچه در حرفهای روحانی و خامنه ای و نامه قاسم سلیمانی حرفی از بستن تنگه هرمز شنیده نشد، اما تحلیلگران بر این نظر اتفاق نظر دارند که منظور روحانی بستن تنگه هرمز بوده و لابد روحانی در زیر میز کلید باز کردن آن را هم به طرفهای مربوطه نشان داده است.

این نمایش اتحاد پس از یک دور از جدال که به جا به جایی چند وزیر منجر خواهد شد، خامنه ای را بر آن داشت تا جدال بر سر سرنوشت کابینه را با تایید نسبی روحانی فیصله دهد.

روز دوشنبه ۴ تیر، رحیم صفوی، یک سرکرده سابق سپاه پاسداران در جمع کارکنان نیروهای مسلح ایران گفت «که اگر دولت نباشد، کشور بهتر اداره می‌شود». این سخنان که از طرف مشاور عالی نظامی ولی فقیه بیان شد آن چنان کَمر شکن بود که خبرگزاری فارس وابسته به سپاه، بلافاصله حرفهای او را از سایت خود حذف کرد و رحیم صفوی نیز در روز چهارشنبه ۶ تیر سخنان خود را پس گرفت.

واضح بود که سحنان تهدید آمیز رحیم صفوی در کوران خیزش بازاریان نمی توانست برای خامنه ای مفید باشد.

روز سه شنبه ۵ تیر، محمد باقر نوبخت، سخنگوی دولت روحانی در نشست خبری هفتگی خود در پاسخ به اظهار نظر پاسدار رحیم صفوی گفت: دیروز جلسه شورای عالی امنیت ملی با حضور فرماندهان نیروهای مسلح برگزار شد، من در آن جلسه هماهنگی، همدلی و هم راستایی در میان فرماندهان نظامی دیدم. اگر کسی حرف متفاوتی می‌زند نظر شخصی اوست.

روز چهارشنبه ۶ تیر، حسن روحانی در مراسم هم اندیشی مدیران اجرایی رژیم گفت؛ دولت استعفا نمی ‌دهد و اضافه کرد که: «رهبر انقلاب گفتند هرچه سران قوا تصویب کردند من حمایت می‌کنم.».

با این سخنان معلوم شد که خامنه ای طی دیدار غیر علنی شرایطی را برای روحانی تعیین کرده که بتواند به حیات دولت و چپاول مردم و کشور ادامه دهد و در مقابل با یک موضع ماجراجویانه و البته غیر عملی راه را برای نمایش یگانگی که از طریق خامنه ای به صحنه خواهد آمد باز کند. همه با هم توافق کردند که علیه مردم و آزادیخواهان متحد عمل کنند و هرکسی بیشتر زورش رسید بیشتر غارت و چپاول کند.

آنها وقتی در تدارک عملیات جنایتکارانه خود بودند، نمی دانستند که با شکست مفتضحانه روبرو خواهند شد. زیرا اگر این عملیات انجام می شد، که این به معنی دستگیر نشدن دیپلمات تروریست رژیم بود، جملگی به صحنه می آمدند و روضه «خودشان، خودشان را منفجر کردند» را سر می دادند.

 

*رفیق اقبال مرادی، از کادرهای رهبری جمعیت حقوق بشر کردستان، پدر «زانیار مرادی» و عموی «لقمان مرادی» که هر دو زندانی سیاسی و محکوم به اعدام هستند، روز چهارشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۷، در شهر پنجوین کردستان عراق توسط مزدوران خامنه ای ترور شد. ضمن محکوم کردن این ترور وحشیانه، به خانواده و رفقای کاک اقبال مرادی و همه آزادیخواهان تسلیت می گویم.

  

منبع: نبردخلق شماره ۴۰۱، دوشنبه اول مرداد ۱۳۹۷ – ۲۳ ژوییه ۲۰۱۸

 بازگشت به نبردخلق

بازگشت به صفحه اول